نویسنده : فاطمه امیرى
منبع : ایران 25/8/85
آیا در عصر رسانه هاى دیجیتال، غول شدن یک رسانه، سبکى از موسیقى یا شیوه هنرى دیگر امکان پذیر است؟! یا خبرگزارى ها و روزنامه ها به عنوان شناخته شده و رسمى ترین واحد رسانه اى در عرصه رقابت اطلاع رسانى همچنان پیشتازند و مى توانند افکار عمومى را به نحوى که خود مى خواهند جهت بدهند. سهم روزنامه نگارى که از سال ۱۷۰۱ به صورت یک حرفه درآمد و داراى اصول و قاعده شد و بعدها عنوان رکن چهارم دموکراسى را به خود اختصاص داد، از لحاظ ابعاد تأثیرگذارى و مرجعیت به عنوان کسب خبر چقدر است؟
«طبق آمار رسمى انجمن جهانى روزنامه ها در سال ۲۰۰۴ در سراسر جهان شش هزار و پانصد و هشتاد روزنامه در حال چاپ بوده اند و هر روز کمى بیش از ۳۹۵ میلیون نسخه از آنها به فروش رسیده است. این انجمن ، متوسط حداقل تیراژ هر روزنامه را در سال ۲۰۰۴ در حدود ۶۰ هزار ذکر کرده است. طبق این آمار، درصد روزنامه خوان در ژاپن بیش از هر کشور دیگر و برابر با ۶۴ درصد کل بزرگسالان است و پرتیراژترین روزنامه هاى جهان نیز در همین کشور منتشر مى شوند. این درصد در آمریکا ۲۳ درصد است. روزانه ۸۵ میلیون چینى، ۸۵ میلیون آمریکایى، ۷۲ میلیون هندى و نزدیک به ۷۰ میلیون ژاپنى روزنامه مى خرند.
به گفته دکتر پرویز فزون خواه: «با وجود این آمار که از اقبال عمومى جهانى به کسب اخبار از طریق روزنامه ها خبر مى دهد، در سال هاى گذشته حتى در آمریکا و اروپا نیز درصدى هرچند اندک از تیراژ خود را از دست داده اند. اینترنت به دلیل رواج وبلاگ نویسى و تعداد وبلاگ ها و رادیو و تلویزیون، موجب کاهش تیراژ روزنامه بوده اند.»
با شدت گرفتن رقابت میان اینترنت، رادیو و تلویزیون و روزنامه ها، از سوى کنگره پنجاه و هفتم ژورنالیست ها که در شهر استانبول در سال ۲۰۰۵ برگزار شد، به روزنامه ها و صاحبان آنها توصیه شده که بکوشند مکمل تلویزیون و وبلاگ ها بوده و مطالبى را منتشر کنند که آن رسانه ها قادر به ارائه آنها نباشند. یک روزنامه نگار مطلع در این زمینه مى گوید: «از جمله دیگر توصیه ها که از سوى کنگره ژورنالیست ها مطرح شد این بود که مفسران، نویسندگان مقاله ها و اصحاب ستون هاى ثابت، مطالب خود را ابتدا به روزنامه ها بدهند و بعد در سایت خود درج کنند، ولى این تدبیر هم زیاد مؤثر واقع نشد، زیرا یکى دو روز صبر کردن براى درج مطلب در وبلاگ مسأله را حل نمى کند. تنها راهى که براى روزنامه ها باقى مانده ابتکار تازه و از دست ندادن روزنامه نگاران ماهر و با تجربه است.»
زمانى نه چندان دور در دهه ،۷۰ رویتر، آسوشیتدپرس و فرانس پرس صاحبان بى چون و چراى اخبار بودند، اما در دهه ۸۰ با ورود به دنیاى فناورى کامپیوترى، بنگاه هاى اطلاعاتى محلى تبدیل به غول هاى عظیمى شدند. CBS، NBC، Euronews، CNN، B.CC و الجزیره از جمله این غول هاى رسانه اى اند. تمام سیاستمداران، صاحبان صنایع و بنگاه هاى کوچکى که مى خواستند بزرگ شوند و بنگاه هایى که مى خواستند بزرگ تر شوند، تلاش مى کردند تا خود را به کنار این غول هاى رسانه اى برسانند و در سایه آنها به خواسته هایشان برسند و کمى بیاسایند. دکتر پرویز فزون خواه، متخصص علوم ارتباطات مى گوید: در عصر ابررسانه، اطلاعات خانه ندارد. بسته هاى اطلاعاتى به همه جا سرک مى کشند، اطلاعات مى گیرند، اطلاعات مى دهند و مدام بر حجم خود اضافه مى کنند، اما در سال هاى اخیر یک اتفاق مهم دیگر هم افتاده و آن این که اینترنت و ماهواره نقش زیادى را در این شاهراه ارتباطى به عهده گرفته اند و حجم عظیم اطلاعات به وسیله متخصصان IT جابه جا مى شوند. در نتیجه ارتباطات الکترونیکى هم اخبار و اطلاعات را با سرعت منتقل مى کنند و هم بافت و ترکیب زندگى انسان ها را تغییر بسیارى مى دهند. براى مثال تصویر نلسون ماندلا براى ما شاید از همسایه بغل دستى مان هم آشناتر و نزدیک تر باشد. نلسون ماندلا شهرت جهانى دارد و این شهرت را مدیون فناورى ارتباطى جدید است.
واقعیت این است که در این شاهراه اطلاعاتى، رسانه هاى نوشتارى یا مجبورند خود را با جهان امروز هماهنگ کنند یا باید از گردونه رقابت به کنار بروند، آرام و بى صدا و شاید هم بى خاصیت به کار خود ادامه بدهند. رسانه هاى نوشتارى از جمله روزنامه ها همواره خواهان حفظ اقتدار ایام گذشته اند، اما آیا تنوع رسانه ها، سبک نوشته ها و رفتار رسانه هاى جهانى، دیگر مجالى براى رسانه هاى نوشتارى با بافت سنتى خواهد گذاشت؟
یک مدرس روزنامه نگارى مى گوید: «مردم از حوزه هایى که روزنامه ها به آنها مى پردازند، اشباع و خسته شده اند و این حوزه ها برایشان ملال آور است. حالا روزنامه اى موفق است که همگام با تغییر نیاز مردم حرکت کند».
در کشورهاى دیگر لزوم تغییر در رسانه هاى نوشتارى از جمله روزنامه ها اصلى است که صاحبان جراید قدمت دار، بسیار زودتر از ما به آن پى برده اند. مدیران روزنامه تایمز لندن ـ با بیش از ۲۰۰ سال سابقه انتشار ـ سرانجام در سال ۲۰۰۳ قطع روزنامه خود را تغییر دادند، زیرا هدف آنها ماندن است. بنابراین به دقت تغییر و انطباق با نیازهاى روز را پیگیرى مى کنند: «براى یک روزنامه مهم است که بداند مخاطبان بالقوه اش چه کسانى هستند؟ تعدادشان چقدر است؟ زبانشان چیست؟ چه علایقى دارند و گرایش آنها به کدام حوزه بیشتر است».
در این میان اگر روزنامه اى براى کشف حوزه ها و قلمروهاى ناشناخته جامعه گام بردارد، با پیشرفت در این عرصه و حرفه همگام شده است.
دکتر پرویز فزون خواه استاد دانشگاه مى گوید: «داشتن تیراژ دغدغه اى است که گاهى حتى خواب خوش را از چشم مدیران و صاحبان روزنامه ها مى گیرد و در کشورهایى حتى با قدمت رسانه اى بسیار بیشتر از ما نیز، مهم تلقى مى شود. در کشور ما داشتن تیراژ به معناى سرپا ایستادن روزنامه است و در کشورهاى قوى به لحاظ محصولات نوشتارى و چاپ و انتشار روزنامه، پایین بودن تیراژ نشانه شکاف و گسست بین رسانه ها و حوزه علایق مردم است. اینجاست که آنها همواره خطر از دست دادن مخاطب و تیراژ را احساس کرده و مدام خود را با علایق و خواسته هاى مخاطبان منطبق مى کنند تا از گردونه بیرون نیفتند و در جاى خود بتوانند حتى علایق مردم را به سمت وسویى که خود و صاحبان سیاست و اقتصاد مى خواهند سوق دهند، اما این کار چنان با ظرافت انجام مى شود که شائبه اى از هیچ همدستى میان رسانه ها و صاحبان قدرت به وجود نمى آید.
طبق گزارش بررسى وضعیت روزنامه ها در سال ۲۰۰۴ رقابت روزنامه ها با شبکه هاى تلویزیونى از نظر مطلب ۲۰ برابر بیش از سال هاى گذشته شده است. روزنامه ها تلاش کرده اند تا اخبار پخش شده از تلویزیون ها را تکمیل کرده و به صورت تازه اى ارائه کنند. بیش از پیش خود را با شرایط مخاطبان تطبیق داده و با در نظر گرفتن وقت کم، سلیقه و خواست مخاطبان هرچه بیشتر به چاپ و انتشار روزنامه هاى موردپسند مردم نزدیک تر شوند. چه رسانه هاى دولتى و چه خصوصى اگر نتوانند خود را با دنیاى امروز منطبق کنند، ناچار به خروج از گردونه ارتباطات و اطلاع رسانى اند. غول هاى رسانه اى با هم مى جنگند تا رساندن اخبار ویژه را در انحصار خود داشته باشد. مکاشفه، جست وجو، تحلیل و تولید گزارش عرصه اى است که در اختیار همه رسانه هاست.
محتوای پایان نامه ها معطوف به شناسایی مسائل و کوشش برای ارایه راه حل نیست. در موارد فراوانی نیز دیده شده که دانشجویان به تکرار کارهای سایر دانشجویان و رونویسی می پردازند.
واحد پایان نامه درمقاطع کارشناسی ارشد و دکترای دانشگاههای ایران نتوانسته به اصلی ترین منظور که پیشبرد مرزهای دانش و حل مسائل است، دست یابد. این ناکامی در وهله اول متوجه استادان و دانشجویان نیست. آنها اگرچه غالباً اشتیاق خود را برای تدوین پایان نامه یی با فرم و محتوای عالی از دست داده اند، ولی گاه پایان نامه هایی با ارزش جهانی تحویل بایگانی دانشگاه می دهند. ولی وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری حتی تااین اندازه درمطلوب بودن پایان نامه ها نقش ندارد. تماسها و تقاضاهای مکرر گزارشگر روزنامه ایران با وزارت علوم نشان داده که هیچ فرد یا مجموعه یی دراین وزارتخانه برای سیاستگذاری و تعیین رویکرد پایان نامه های دانشجویی پیش بینی نشده است. ا
لبته بررسی های بیشتر نشان می دهد وزارت علوم تاکنون دریک مورد خود را موظف به حمایت مالی از پایان نامه ها دانسته است و آن اینکه هرگاه پیرامون فلسطین وماجراهای مربوط به آن تحقیق شود، دانشجو تا سقف ۱۲میلیون ریال کمک هزینه دریافت می کند.
مصائب فلسطین با این تمهید بیش از گذشته موردتوجه دانشجویان ایرانی واقع خواهد شد. حتی ممکن است دانشجویان درپایان نامه های خود یافته هایی برای پایان بخشیدن به دردهای فلسطین بیابند و آن را با گروههای اسلامی درسرزمین اشغال شده درمیان بگذارند. دراین صورت شاید فلسطین آزادی را ببوسد و آن وقت همه شادمان خواهیم شد. اما شگفتی دانشجویان بویژه در رشته های علوم انسانی این است که چرا وزارت علوم مایل نیست موضوع های مرتبط با مسائل مهم داخلی را نیز مشمول مساعدتهای مالی کند.
دانشجویان با اطمینان می گویند عمق زخم های ایران کمتر از فلسطین نیست و باید در پایان نامه ها مرهمی برای آن یافت. ولی این استدلال تاکنون پاسخی نیافته است و غالب پایان نامه ها، مسائل پراکنده داخلی را با کیفیت و اعتبار پایین دنبال می کنند.
دکتر غلامحسین خورشیدی ، استاد دانشگاه بهشتی که تاکنون در ۴۰ پایان نامه نقش استاد راهنما یا استاد مشاور داشته، دراین مورد می گوید: «نه دانشجو و نه استادان راهنما و مشاور انگیزه یی برای کار مفید و علمی در پایان نامه ندارند. آنها ارزش وقت خود را بیش از آن می دانند که صرف کار تحقیقی کنند. درواقع پایان نامه در دانشگاه نوعی رفع تکلیف است. من به جرأت می گویم دراکثر موارد استاد راهنما حتی پایان نامه را بطور کامل نمی خواند. استاد مشاور و داور نیز چون بهره کاری کمتری از یک پایان نامه دارند، به طریق اولی کمتر از استاد راهنما وقت تلف می کنند».
مضیقه مالی و درنتیجه پیروی نکردن برخی استادان از الگوی آموزشی به دامنه بروز ویژگی های منفی در پایان نامه ابعاد گسترده یی بخشیده است . بطوری که محتوای پایان نامه ها معطوف به شناسایی مسائل و کوشش برای ارایه راه حل نیست. در موارد فراوانی نیز دیده شده که دانشجویان به تکرار کارهای سایر دانشجویان و رونویسی می پردازند. حتی فرم پایان نامه ها نیز به عقیده برخی استادان تأسف برانگیز است.
دکتر مصطفی عسگریان ، استاد دانشگاه تربیت معلم در بیش از ۱۸۰پایان نامه ، راهنما یا مشاور بوده است . او می گوید: «من درپایان نامه های دکترا، غلط های املایی بی شماری پیدا کرده ام. آنها نمی دانند از چه رسم الخطی استفاده کنند. فرم پایان نامه ها گاه رقت انگیز است».
با این همه ، پایان نامه های کارشناسی ارشد غالباً درجلسات دفاع موفق به کسب نمره قبولی می شوند. به گفته دکترحسین عباسی نژاد، معاون آموزشی دانشگاه تهران چنین وضعی حاکی از توافق نانوشته بین استادان و دانشجویان است. او می گوید: «دانشجو واستاد بدون هیچ بحث وکشمکشی به توافق می رسند که کاری انجام دهند وبروند پی کارشان. آنها پیوند عاطفی با هم برقرار کرده اند و درواقع دانشگاه تحت تأثیر این وضع، نقش کمیته امداد وتأمین اجتماعی را پیدا کرده است. هیچ کس هم نباید استادان و دانشجویان را شماتت کند. درحالی که یک استاد با ده سال سابقه در دانشگاههای ما ۳۰۰دلار می گیرد و همتای صفرکیلومتر او در غرب ۱۰هزاردلار دستمزد دارد، چه باید گفت؟»
همزمان با طرح چنین مسائلی این واقعیت نیز مورد تأکید است که پایان نامه هایی با اعتبار بالا در دانشگاهها تدوین می شود. همین پایان نامه ها می تواند دانشگاه را از سستی در تحقیق تبرئه کند و اتهام را متوجه وزارت علوم کند.
دکتر غلامحسین خورشیدی استاد دانشگاه بهشتی می گوید: «وزارت علوم به دلیل نداشتن برنامه و سیستم ، توان تحقیقی دانشگاهها را زایل کرده است. در دانشگاهها هیچ کس نمی داند کار او چه جزیی از یک نظام است. ولی در اروپا وامریکا وقتی یک دانشجو درمورد اعصاب سوسک تحقیق می کند، می داند که کار او بی ارزش نیست و برای پیشبرد علم یا حل مسأله یی درکشورش فایده مند است».
اعاده حیثیت از دانشگاه با چند نمونه آشکارتر می شود. دکتر اسماعیل جمشیدی استاد دانشگاه صنعتی امیرکبیر می گوید:«وزارت جهاد کشاورزی سالانه یک ونیم میلیون تا دو میلیون دلار کربنات پتاسیم وارد و در تهیه انگور تیزابی از آن استفاده می کند. ولی در یک پایان نامه ، دانشجوی ما نشان داد که می توان کربنات پتاسیم را با یک چهارم قیمت تولید کرد».
ولی وزارت جهاد کشاورزی هیچ گاه نخواست این یافته را مورد بررسی قرار دهد. بی رغبتی وزارت جهاد کشاورزی در استفاده از دانش نظری قابل تعمیم به کل سازمان اداری و صنعتی کشور است.
دکتر اسماعیل جمشیدی ، استاد دانشگاه صنعتی امیرکبیر از پایان نامه هایی سخن می گوید که چنانچه مورد استفاده واقع شود، تحول آفرین خواهد بود: «سالانه ۵۰میلیارد عدد آجر درکشور مصرف می شود. تهیه این تعداد آجر نیازمند ۱۰۰میلیارد کیلو خاک رس است. باتوجه به اینکه تشکیل یک سانتی متر خاک، میلیونها سال طول می کشد، ما در یک پایان نامه نحوه تهیه آجر سبک وزن را بررسی وموفق به کشف آن شدیم . درنتیجه ۱۳سال پیش به وزیر مسکن نامه نوشتم و گفتم با این شیوه نه تنها سالانه ۷۰میلیارد کیلو خاک رس صرفه جویی می شود، بلکه تا ۵درصد از سوخت موردنیاز برای پخت آجر کاهش می یابد. استفاده از این آجرها همچنین می توانست در زلزله ، منجر به خسارت کمتری شود و نیز از انتقال حرارت به بیرون در زمستان و انتقال گرما به داخل خانه در تابستان ، جلوگیری کند. اما هیچ یک از این مزایا نتوانست وزارت مسکن یا حتی وزارت نفت را مجاب کند که دست کم به یافته های پایان نامه نظر بیفکنند».
دریک نمونه دیگر، دانشجویان دکتر جمشیدی نشان دادند که می توان استراتژی صادرات ایران را دگرگون کرد. دکترجمشیدی می گوید: «تصمیم گرفته شده با صرف ۴میلیارد دلار هزینه، کار لوله کشی به هندوستان صورت گیرد تا هرتن گاز کشور به ارزش ۳۰ دلار به آنها فروخته شود. درحالی که ما در پایان نامه نشان دادیم با همین گاز و استفاده از آب دریا می توان آب شیرین تولید کرد و آن را با دو تاچهاربرابر ارزش گاز صادراتی به کشورهای خلیج فارس فروخت. این عمل نه تنها نیازمند ۴میلیارد دلارسرمایه گذاری نیست که سبب درآمد بیشتر، کارآفرینی ووابسته کردن کشورهای خلیج فارس به کالای استراتژیک ایران می شود».
سرنوشت پایان نامه های معتبر متفاوت از پایان نامه های بی اعتبار نیست. هردودسته، سالها درکتابخانه دانشگاهها و کتابخانه ملی خاک می خورند. نه دستگاههای اجرایی و نه محققان داوطلب استفاده از پایان نامه های معتبر نیستند. گویا از صفر شروع کردن وارد ضمیر ناخودآگاه اهل علم وعمل شده است
روزنامه ایران - شماره ۱۹۱۶ - سال هفتم - یکشنبه ۱ مهر ۱۳۸۰
آموزش از راه دور Fernstudien از سال 1979 توسط مؤسسة Interuniversitateres Forschungsinstitut fur Fernstudien ارائه شد. سازمان فوق روابطی با تمامی دانشگاه های اصلی اطریش داشته و دوره های ویژه ای را به بزرگسالانی که در جستجوی استخدام و کار میباشند، ارائه مینماید. برنامه هایی که تا کنون توسعه و تحول یافتهاند، دوره های آموزش ریاضیات کاربردی، مشاور انرژی، آموزش معلم و فیزیوتراپی می باشند. از زمانی که این برنامه ها تحول و توسعه یافته اند، دانشجویان ممکن است در Fernuniversitat Hangen به تحصیل مشغول گردند که دوره های متوسطه را در رشتههای اقتصاد، حقوق، علوم اجتماعی، آموزش و مدیریت ارائه می نماید. دانشجویان در Fernuniversitat Hangen که در اطریش زندگی می نمایند، ممکن است به مراکز، Linz، Bregenz، و Wien، به منظور مشاور فنی و اجتماعی بازگردند. دورههایی که در همکاری با Fernuniversitat Hangen ارائه میگردند شامل، مدیریت، بازرگانی، اقتصاد، ریاضیات، انفورماتیک، مهندسی برق، علوم آموزشی، اجتماعی، علوم سیاسی، فلسفه، ادبیات، تاریخ و علوم رفتار اجتماعی میگردد. تقریباً 2000 دانشجو در حال حاضر از این امکان بهره میجویند. تحت ماده قانون تحصیلات دانشگاهی، دانشگاه های اطریش ممکن است دوره های تحصیل از راه دور را برقرار نمایند. دانشگاه های کشور اطریش به اشخاص سالخورده و بازنشسته نیز به عنوان دانشجوخوش آمد می گوید. دوره ها، مدارک و شرایط پذیرش همانند شرایط دانشجویان جوان می باشد.در اتریش دانشگاه آزاد وجود ندارد و نیز در آستانه ورود به هزاره جدید، هیچگونه دوره آموزش از راه دور که دانشگاههای اتریش به منظور ارایه مدرک ایجاد کرده و یا توسعه داده باشند، به چشم نمیخورد. طرح تاسیس یک موسسه دولتی آموزش راه دور در اواسط دهه 1990 به ظاهر هنوز تکمیل نشده است. عرضهکنندگان خصوصی عمده در OFV ( اتحادیه آموزش راه دور اتریش) دسته بندی شدهاند.
در اواسط دهه 1990، یک ابتکار جدید از سوی دولت مرکزی و حکومت شهر وین ـ موسوم به کانون تحصیل شخصی وآموزش راه دور اتریش ـ بر اساس الگوی موسسه دولتی آموزش راه دور، طرحریزی شد اما به ظاهر کانون مزبور هنوز به نام نویسی دانشجویان نپرداخته است. در حال حاضر، یک موسسه با سابقه آموزش راه دور که وابسته به اتریش است و نیز برخی تدارکات از سوی نهادهای نیمه دولتی وجود دارند.
اتحادیه آموزش از راه دور اتریش در سال 1970 به منظور توسعه آموزش از راه دور دولتی و خصوصی در اتریش تاسیس شد. در فهرست اعضای این اتحادیه، مجموع 8000 نام نویسی در سال، برای دورههایی که در چارچوب تعریف آموزش راه دور پذیرفته شدهاند، دیده میشوند. تعداد 15000 نام نویسی دیگر در سال در کالجهای خارج از اتحادیه مزبور به ثبت میرسد.
هیچگونه برنامه دانشگاهی که برای آموزش از راه دور، ایجاد و توسط یک دانشگاه اتریشی ارایه شده باشد؛ وجود ندارد. از اینرو، دانشجویان اتریشی در دانشگاه آزاد آلمانی یا دانشگاه آزاد انگلیسی نام نویسی میکنند و مراکز مشترک تحصیل از راه دور در شهرهای وین، برنتس و لینتس وجود دارد. برای ارایه دورهها بر روی شبکه گسترده جهانی گرایش فزایندهای وجود دارد، اما تاکنون، برنامههایی برای اعطای مدرک کامل برای بزرگسالانی که در دانشگاه حضور ندارند، ارایه نشده است.
موسسات آموزش از راه دور دولتی |
9900 |
موسسات آموزش از راه دور خصوصی |
26000 |
دانشگاههای آزاد |
0 |
دورههای آموزش از راه دور دانشگاهها |
1000 |
جمع |
36900 |
در مرحله اول در طرح دو مرحلهای سقراط با عنوان آموزش آزاد و آموزش از راه دور، تکنولوژیهای نوین در بخش آموزش(MINERVA) در تاریخ اول نوامبر 2000 مورد استفاده واقع شدند؛ 115 مجری طرح در تاریخ اول مارس 2001 به طرح نهایی راه یافتند و از آن میان با 43 طرح موافقت بعمل آمد. از 9 طرح حاضر که با مشارکت اتریشیها اجرا شد 4 طرح به مرحله دوم راه یافتند و در آخر 2 طرح مورد موافقت واقع شدند. علاوه بر این اتریش در 9 طرح با عنوان همکار حاضر شده است. 2 طرح پذیرفته شده عبارتند از :
1- طرح NODE (با همکاری دانشگاههای لودرون پاریس و سالزبورگ).
2- طرح TELESYSTEMS با مشارکت مرکز WIFI وین. به پروژه NODE مبلغ 239389000 یورو و به طرح TELESYSTEMS مبلغ 225277000 یورو کمک مالی تعلق گرفت. مجموع کمکهای گسترشی طرحهای موجود در اروپا بطور میانگین 211067000 یورو میباشد و میانگین این مبلغ در اتریش مبلغ 232331000 یورو میباشد. در سال 1997 برای اولینبار یک طرح اتریشی مورد بهرهبرداری قرار گرفت. در سال 1998 این تعداد به 2 طرح، در سال 1999 سه طرح و در سال 2000 چهار طرح ODL در اتریش مورد پذیرش واقع شدند. در سال 2001 این تعداد به 2 طرح کاهش یافت.
یکی از اصول عمده آموزش و پرورش سیاسی در اتریش عبارت است از بست اگاهی بر پایه مردم سالاری توسعه گونه تفکر اروپایی و طرز تفکری جامعه نگر بر مبنای درک مسایل بنیادی بشریت .بر مبنای این اصل آموزشی تمامی برنامه های آموزشی در کلیه انواع و صورتهای مدارس در جهت ایجاد امکان یک تقاتل عمیق با موضوع روند یک پارچگی اروپا و نقش کشور اتریش در اتحادیه اروپا تمحیداتی در نظر گرفتند علاوه بر این در این برنامه به دانش آموزان وظایف دفاع از میهن و سیاست امنیتی تفهیم می شود.این اصل بنیادی هنوز جای دارد که تحقق بخشیده شود از این رو بنا بر یک مصوبه وزارتی سالیانه به مناسبت روز اروپا در نهم ماه می هر سال به مدارس درباره مسایل مهم و تغیرات همگام با زمان در اتحادیه اروپا اطلاع رسانی می شود.وزارت آموزش و پرورش ارتباط نزدیکی با تعدادی از موسسات غیر دولتی دارد که در مسائل مربوط به اروپا فعالیت می کنند. و از فعالیت های آنها حمایت می کند. با همکاری این موسسات غیردولتی نمایشگاههای مختلف ، سخنرانی، جاسات پرسش و پاسخ…. برگزار میشود.در این قبیل برنامه ها به موضوعات مختلفی از قبیل اطلاعات عمومی در مورد اتحادیه اروپا واحد پول یورو و در حال حاضر در مورد گسترش اتحادیه اروپا به شرق پرداخته می شود هدف عمده این برنامه این است که دانش آموزان با فعالیت بیشتری با مسا’ل مربوط به اتحادیه اروپا رو در رو شوند تا اینکه تنها با بمباران اطلاعاتی محض مواجه گردند. وزارت اموزش و پرورش علاوه بر برپایی دوره های آموزشی برای معلمین تعداد زیادی سمینار در بروکس و استراسبورگ و همچنین در سه سال اخیر در کشورهای متقاضی عضویت در اتحادیه اروپا سازمان دهی کرده است.وزارت آموزش و پرورش در تهیه هیچ گونه اطلاعات در مورد اتحادیه اروپا نقشی ندارد تنها در برخی موارد از تهیه مواد اطلاعاتی توسط دیگران حمایت می کند این وزارتخانه به عنوان تولید کننده عمل نمی کند بلکه در اصل تنها اطلاعات و دانش تخصصی را در اختیار عموم قرار می دهد. بر طبق مادة قانون مربوط به ساختار مدارس مصوب 25 جولای 1962، وظیفة مدارس اطریش ترقی و افزایش استعدادها و تواناییهای بالقوة جمعیت جوان کشور مطابق با ارزشهای نژادی، مذهبی و اجتماعی و آموزش و ایجاد خوبی و زیبایی بواسطة آموزش مطابق با دوره های مطالعاتشان می باشد. مدارس اطریش باید به جمعیت جوان، دانش و مهارت مورد نیاز برای زندگانی و اشتغال آینده اشان را آموخته و آنها را برای کسب دانش برای ایجاد و بکار گیری ابتکار عملشان، آموزش دهد. قانون اساسی اطریش از ورود و دستیابی کل افراد به مدارس بدون توجه به اختلاف نژادی، اصل و نسب، مقام، مرتبه. کلاس، زبان یا مذهب حمایت بعمل می آورد.در مقایسه مدارس بخش خصوصی، ممکن است دانش آموزان را بر اساس مذهب، زبان یا نژاد که البته این امر به ندرت بکار گرفته می شود، انتخاب نماید.
http://www.iranculture.org/research/edupol/countries.php?c=austria&s=4-13#content
در ترم زمستان 2001/2000 درمجموع 20185 کمک هزینه برای دانشجویان دانشگاههای علمی پرداخت شده است. برای دانشجویان دانشگاههای هنر تعداد 711 کمک هزینه و برای دانشجویان مدارس عالی تعداد 2616 مورد کمک هزینه پرداخت شده است. تقریباً 36% دریافت کنندگان کمک هزینه که مشغول به تحصیل در دانشگاهها بودند از حداکثر کمک هزینه استفاده کرده اند. میانگین کمک هزینه تحصیلی در دانشگاهها در ترم زمستانی 2001/2000 مبلغ 51800 شیلینگ در سال بوده است.
وزارت آموزش و علوم و فرهنگ کمک هزینه هایی برای دانشجویان ، دانش آموختگان و دانشمندان جوان خارجی در چهارچوب برنامه های مربوط به کمک هزینه ای در ذیل ارائه می دهد:
- ارائه کمک هزینه های اتریش برای دانشجویان و دانش آموختگانی که موضوع کارهای تحقیقاتی مقطع کارشناسی یا رساله دکترای آنها در رابطه با کشور اتریش باشد.
- کمک هزینه های طرح ارنست ماخ (Ernst Mach)به دانش آموختگان کشورهای صنعتی برای انجام فعالیتهای علمی در اتریش
- کمک هزینه های طرح برتا فون سوتنر (Bertha von Suttner)برای نوشتن رساله دکتری و به پایان رساندن تحصیلات دکتری در اتریش ( ارائه کمک هزینه به مدت سه سال )
- کمک هزینه های طرح فرانتس ورفل (Farnt Werfel) کمک هزینه های دو ساله تحقیقاتی برای مدرسان جوان دانشگاهها ، که کانون فعالیتها و مشغولیتهایشان ادبیات اتریش است، برای تحصیلات تکمیلی در اتریش تقاضا نامه ها جهت دریافت این کمک هزینه ها به نمایندگیهای اتریش در خارج از کشور تحویل می گردند . انتخاب دریافت کنندگان کمک هزینه توسط یک کمیسیون از دانشمندان در اتریش صورت می پذیرد.درسال تحصیلی 2003-2002 بیش از245کمک هزینه در چهارچوب این چهار برنامه مربوط به کمک هزینه در اختیار دانشجویان و دانش آموختگان بیش از 30 کشور قرار گرفت .
- ارائه خدمات تدارکاتی و پشتیبانی اجتماعی و بهداشتی به دانشجویان
- برقراری امنیت اجتماعی برای دانشجویان داخلی و خارجی
علاوه بر 18دانشگاه دولتی دراتریش،مدارس عالی کلیسایی ومدارس عالی علوم کاتولیکی وجود دارند. مراکز خصوصی مختلفی دوره های MBA را ارائه می کنند. این دوره ها از لحاظ دولتی تأیید شده نیستند. دوره های آموزشی خارج از ساختار دانشگاهها بر اساس قانون آموزش دانشگاهی به مرور زمان می توانند قالب دانشگاهی به خود بگیرند. درحال حاضر ارائه دهندگان دوره های مدارس عالی تخصصی، اشخاص حقوقی با حقوق خصوصی هستند. ازسال 1999(قانون تاْیید مؤسسات آموزشی تحت عنوان دانشگاههای خصوصی) دوره های تحصیلات ثانویه یا به عبارت دیگر مؤسسات آموزشی خصوصی مشابه مدارس عالی دولتی می توانند از لحاظ دولتی با عنوان دانشگاههای خصوصی تأیید شوند. اهمیت کمی دانشگاههای خصوصی تاکنون ناچیز بوده است.
برای پذیرش در دورة معمولی تحصیلی، دانشجویان باید مدرک امتحان ورود به دانشگاه را داشته باشند. دانشجویان از یک دانشگاه ویژه برای یک دوره درخواست مینمایند. سپس آنها در هر نیم ترم مجبور به ثبتنام در دورهایی میباشند که انتخاب کردهاند.در بعضی موارد، الزام به دادن امتحانات تکمیلی نیز وجود دارد. دانشجویانی که درخواستهای پذیرش رسمی را برای دورهای که انتخاب کردهاند، در دست ندارند مجبور به دادن امتحانات تکمیلی قبل از ورود به دانشگاه یا در دو ترم اول دوره میباشند. قوانین تحصیلی، درخواستهای رسمی برای ورود به دورههای مختلف تحصیلی را تشریح و توصیف مینمایند. در کالجهای هنرهای زیبا تنها بعضی از دورههایشان دارای امتحان ورودی است که استعداد هنری ارزیابی میگردد. داوطلبانی که امتحان ورودی به دانشگاه را پشت سر نگذاشته باشند، ممکن است از آنها امتحان ورود به دانشگاه که در برگیرنده ارزیابی برای تحصیلات دانشگاهی در طیف محدودی از رشتهها است به عمل آید.
در یک سال تحصیلی حدود 15 % از کل دانشجویان دانشگاههای علمی دانشجویان خارجی هستند. این دانشجویان در دانشگاههای هنر 37% از کل دانشجویان هستند . سه دانشجویان خارجی در سال 2001/2000 در مدارس عالی فنی بیش از 3% بوده است . تعداد دانشجویان رسمی کشورهای اروپای شرقی ( لهستان ، چک ، اسلوواکی ، مجارستان ، رومانی ، بلغارستان ) که در اتریش مشغول به تحصیل هستند ا ز2000 نفر در ترم زمستان 91-1990 به 8700 نفر در ترم زمستان 2002-2001 رسیده است . و بدین ترتیب در این یازده سال چهار برابر شده است . اما تعداد دانشجویان غیر اروپایی که از کشورهای در حال توسعه کمتر شده است . میزان فارغ التحصیلان خارجی در دانشگاههای اتریش در سال تحصیلی 2001-2000 بالغ بر 10% از کل فارغ التحصیلان بود .
فردی که تابعیت کشور اطریش را دارا نمی باشد. تبعه های خارجی که از شرایط یکسان تبعه های اطریشی بهره می برند به قرار ذیل می باشند :
شهروندان لوگزامبورگ، شهروندان Liechtenstein و اشخاصی که در ایالت ( شهر ) Bolzano ( ایتالیا) با زبان مادری آلمانی که خودشان را اعضای این جامعة زبانی دانسته و تبعیت اطریشی را دارا نمی باشند.
دانشجویان خارجی اگر مدارکشان معادل با مدرک Matura باشد و به آنها اجازة ورود به دانشگاهی در کشور خودشان را بدهد. در دوره های تحصیلی دانشگاه پذیرفته میشوند. آنها همچنین باید مدرکی را ارائه نمایند که دال بر این باشد که یک مؤسسه آموزش عالی در کشور خودشان، آنها را در تحصیلات دانشگاهی در رشتة مورد نیاز و مورد نظر مورد پذیرش قرار داده است.
- برخورداری از مدرک مدرسة متوسطة Reifepru fung/ Matura
- گذراندنFachhochschule Programmes به منظور ورود به کلیه مؤسسات آموزش عالی ( دانشگاه ها، دانشگاه های هنرو ......)
- برخورداری از دانش کافی زبانی
دانش کافی از زبان آلمانی مورد نیاز می باشد. در موارد خاص ، دانشجویان باید امتحان زبان آلمانی را ( بصورت کتبی و شفاهی ) در دانشگاه قبل از ثبت نام به عنوان دانشجویان تمام وقت، پشت سر گذارند. امکانات و شرایط تحصیل زبان آلمانی در تمامی دانشگاه ها و در تعدادی از مدارس آموزش زبان در دسترس و قابل ارائه می باشد. برای دانشجویان خاور نزدیک، دوره های ویژه ای از طریق جامعة Purgstall - Hammer ارائه می گردد.
از مجموعا 13303 فارغ التحصیل داخل کشور ، یعنی فارغ التحصیلان مقاطع اول و دوم در سال تحصیلی 2000-1999 در دانشگاههای علمی 28% در طی تحصیل در رابطه با تحصیلات خود دوره ای را د رخارج از کشور به سر برده اند . این میزان در دانشگاههای هنر 21 درصد است که نمایانگر افزایشی حدود 2درصد نسبت به سال تحصیلی 98-1997 و حدود 8% نسبت به سال تحصیلی 97-1996 می با شد . درمورد فارغ التحصیلان مقطع اول میزان فارغ التحصیلان داخلی در سال تحصیلی 2000-1999 در دانشگاههای علمی حدود30% و در دانشگاههای هنر 25% است . در مورد مدارس عالی تخصصی در سال 2000-1999 میزان 34 درصد از فارغ التحصیلان در طی تحصیل دوره ای را در خارج از کشور پشت سر گذاشته اند . درسال تحصیلی 2001-2000، 1094 مورد کمک هزینه تحصیلی برای تحصیل در خارج از کشور ، بر حسب معیارهای اجتماعی ، و در مجموع به میزان 1920684 یورو ازائه شده است . این میزان نسبت به سال گذشته افزایش چیم گیری نداشته است ، اما در مجموع از سال 1995 به بعد افزایشی 40 درصدی را نشان می دهد . از طرف وزارت آموزش ، علوم و فرهنگ اکثر کمک هزینه ها تنها به منظور تحصیلات تکمیلی برای فارغ التحصیلان دانشگاهها و مدارس عالی تخصصی اتریش ارائه می شوند (برنامه های کارشناسی ارشد و یا دکتری در کشورهای غیر آلمانی زبان ) . در این زمینه در سال تحصیلی 2000-1999 میزان 2 میلیون یورو تخصیص داده شد . و یا به منظور کارآموزی د رسازمانهای بین المللی و فرا ملی در سال 2000-1999 به میزان 125000 یورو کمک تعلق گرفت . محبوبترین کشورها برای تحصیل کشورهای عضو اتحادیه اروپا ، امریکا و کانادا هستند . از سال تحصیلی 98-1997 تا 2000-1999 با مجموع 12857 مورد اقامت درخارج از کشور ، دانشجویان اتریشی در چهارچوب برنامه های گوناگون با اهدای کمک هزینه مورد حمایت قرا رگرفتند . از این میزان 11991 دانشجو پیش از اتمام مقطع اول و 1658 دانشجو پس از فارغ التحصیلی کمک هزینه دریافت کرده اند.
97% ازسفرهای خارج توسط دانشجویان دانشگاهها صورت می گیرد . یک چهارم این موارد سفرتوسط دانشجویان دانشگاه وین (29%) و نیز دانشوران رشته های علوم اجتماعی و اقتصادی (25%) از بیشترین کمک هزینه های اقامت د رخارج از کشور استفاده کرده اند .در زمینه تحصیلات در خارج ازکشور از سال تحصیلی 98-1997 افزایش اندکی در میزان موارد تحصیل در دیگر کشورهای اروپایی و چین به چشم می خورد. میزان موارد اقامتهای تحصیلی در کشورهای اروپای مرکزی و شرقی و نیز امریکای شمالی تغییری نکرده است .در مقایسه با سالهای 1995-1994 تا 97-1996 تعداد سفرهای تحصیلی خارجی دانشجویان اتریشی در چهارچوب برنامه های اعطای کمک هزینه تقریبا بدون تغییر مانده است .در سال تحصیلی 98-1997 تعداد دانشجویان اتریشی متقاضی کمک هزینه د رچهارچوب برنامه های اراسموس بالغ بر 2479 نفر می گشت که 5/65 درصد از آنها این کمک هزینه را دریافت کردند. درسال 2001/2000تعداد این دانشجویان به 3077 نفر افزایش یافته بودکه 3/62 % از آنها موفق به دریافت کمک هزینه شدند . از سال 1999 تا 2001 د رچهارچوب برنامه های لئوناردو از 935 دانشجو و حمایت به عمل آمد . در چهارچوب طرح گسترش فرصت های نوین آموزشی و برنامه های درسی جدید د رحوزه آموزش حرفه ای در سال 2000و 2001 د رمجموع 18پروژه با هدایت اتریش با دریافت مبلغ 8/2میلیون یورو حمایت مالی شدند . برای مدت 2 تا 3 سال 14 پروژه نوآورانه از طرف اتحادیه اروپا کمک مالی دریافت کردند، که سه مورد از آنها برای حمایت از قابلیتهای زبانی و یکی برای راه اندازی یک شبکه فرا ملی بود.
ازسال تحصیلی 93/1992کمک هزینه های جابجایی دانشجویان از محبوبیت بسیاری برخوردار شده اس همچنین در سال تحصیلی 03/2002 موارد درخواست این کمک هزینه ها 10% ا فزایش داشته است . د رمیان دانشجویان انگلیس رتبه اول و فرانسه رتبه دوم را به عنوان محبوبترین کشورهای میزبان دارا هستند . به طور سنتی دانشگاهها و پس از آنها آکادمی های تعلیم وتربیت و آکادمی های اجتماعی بهترین امکانات را برای جابجایی دانشجویی عرضه می کنند.
از دانشجویان امتحانات کتبی و شفاهی به عمل میآید. امتحانات نهایی بوسیلة هیأت امتحانات برگزار میگردد. مدارک دیپلم و پایاننامههای دکتری برای ارزیابی در نظر گرفته میشوند. تفاوت بین امتحانات از طریق قانون تحصیلات اعمال میگردد. قوانین و دستوراتی که بر دورههای تحصیلی مختلف اعمال میشوند، روشنکنندة نوع امتحان و تعداد دفعات امتحان در طی دورة تحصیلات میباشد. مربی (استاد دانشگاه) تصمیم میگیرد که در چه تاریخی از نیم ترم تحصیلی و با چه شیوه و روشی (امتحان کتبی یا شفاهی) دانشجویان ارزیابی گردند.قضاوت در مورد موفقیت دانشجو در یک درس ـ به استثنای دروس نظری ـ بر عهدة استاد میباشد. چه در دانشگاهها و چه در دانشگاههای هنر برای هر مقطع تحصیلی امتحان مربوط به آن برگزار می شود: در مقطع کارشناسی امتحان کارشناسی و در مقطع کارشناسی ارشد امتحان کارشناسی ارشد. برای برگزاری این امتحانات در قانون تحصیلات دانشگاهی مصوب سال 1997 سه شکل امتحان پیش بینی شده است:
امتحانات کمیسیونی برای تمام رشتهها
امتحانات تخصصی برای هر رشته تخصصی
امتحانات درسی برای هر بخش از دروس تخصصی
کمیته آموزشی در مورد اینکه کدام امتحان یا کدام سیستم در هر رشته تحصیلی استفاده شود تصمیم می گیرد. علاوه بر شرکت در امتحانات کارشناسی و کارشناسی ارشد ارائه یک پایان نامه کارشناسی یا کارشناسی ارشد نیزضرورت دارد. در تحصیلات دوره دکترا، مدرک اصلی اثبات کارایی دانشجو تز دکترا است. تحصیل با پشت سر گذاشتن امتحان شفاهی دوره دکترا پایان می یابد. برای نظام امتحانی در مدارس عالی حرفه ای مقررات مرکزی خاصی وجود ندارد. هر دوره آموزشی در مدارس عالی فنی ترتیب امتحانی خاص خود را دارد. تحصیل در تمام رشته های مدارس عالی فنی با انجام امتحان لیسانس پایان می یابد. این امتحان از یک پایان نامه و یک امتحان کمیسیونی تشکیل می شود. اساساٌ امکان تکرار هر امتحان که توسط یک ممتحن برگزار می شود برای هر دانشجو تا سه بار و در هر امتحان که توسط یک کمیته برگزار می شود دوبار است. پس از مرحله دوم تحصیلی، یکبار تمدید اضافه بر تعداد پیشین امتحانات مجاز خواهد بود. در رشته های هنر امتحانات دیپلم را می توان تا سه مرتبه تکرار نمود.قبول نشدن در آخرین دور مجاز امتحانات باعث محرومیت از تحصیل می شود. ادامه تحصیل یا شروع به تحصیل مجدد این دانشجو در هیچ یک از دانشگاههای داخلی مجاز نمی باشد اما تغییر رشته در هر زمان امکان پذیر است. پشت سر گذاشتن موفقیت آمیز امتحانات می تواند همچنین در صورت احتمال محرومیت از رشته جدید تحصیلی مد نظر قرار گرفته شود.در آکادمی مشاغل اجتماعی اصولا همان درستور العملها، آیین نامه ها و ابلاغیه هایی اعتبار دارند که در مورد مدارس حرفه ای استفاده می شوند. در مورد کارآموزی، دروس عملی و تمرینها فقط دو معیار قضاوتی وجود دارد: «موفقیت آمیز » و یا «بدون موفقیت».
در دروس نظری قضاوت علمی با انجام امتحان شفاهی ( امتحانی در مورد موضوع درس در طول ترم برای درس نظری مذکور) صورت می پذیرد. مقرارت مربوط به این مورد در قوانین آموزشی معین شده اند. تکرار دوباره امتحان شفاهی در صورت عدم موفقیت امکان پذیر است.
در سمینارها و کلاسهای حل تمرین کارآیی دانشجویان به طور مستمر و در طی تمام ترم مورد بررسی قرار می گیرد. (به صورت شفاهی، کتبی و عملی )
امکان اعتراض کتبی به نمره عدم قبولی نیز وجود دارد.در کالج ها اصولا همان دستورالعملها،آیین نامه ها و ابلاغیه هایی اعتبار دارند که در مورد مدارس حرفه ای استفاده می شوند ( قانون آموزشی مدارس، دستورالعملهای مربوط به ارزیابی در مورد کارائی علمی). سوالات امتحانی توسط معلمان معین می شود. از دیگر وظایف معلمان در کالج ها به عمل آوردن امتحانات و ارائه پیشنهاد در مورد سوالات امتحانی در زمینه امتحانات دیپلم کالج ها به شورای مدارس استان است.
قضاوت در مورد کارآیی عملی دانش آموز در هر ترم بر مبنای همکاری وی در کلاس درس و تشخیص کارایی وی از طریق شفاهی، کتبی و عیلی صورت می گیرد. امتحانات شفاهی در مورد مطالب درسی هر ترم می توانند در صورت تمایل دانش آموز و تشخیص معلم به عمل آیند. تکرار این امتحانات شفاهی امکان پذیر نمی باشد. در صورت عدم قبولی و یا عدم ارزیابی در یک ترم، امتحانات شفاهی در ترم بعد به عمل می آیند.
در پایان هر ترم، دانش آموز کارنامه دریافت می کند.
در کالج در پایان دوره تحصیلی امتحان لیسانس به عمل می آید.
در آکادمی های فنی-پزشکی و مامایی برای ارزیابی موفقیت تحصیلی در چهارچوب آموزش نظری در طی زمان تحصیلی امتحاناتی توسط کادر آموزشی ارائه دهنده دروس تخصصی مربوطه برگزار می شوند. در چهارچوب آموزش عملی ارزیابی مداومی در طول ترم به عمل می آید و در پایان هر سال تحصیلی کارنامه صادر می گردد. پس از به اتمام رساندن دوره تحصیلی یک امتحان لیسانس کمیسیونی توسط کمیسیون امتحانات به عمل میآید.
1- مدارک Diplom که با 2 تا 3سال تحصیل، صادره از کلیه کالج ها با هر گرایشی و همچنین تحصیلات نیمه تمام حداقل با گذراندن دوره عمومی دانشگاه ها (Studienabschnitt) به شرط برخورداری از دیپلم دبیرستان "کاردانی" ارزشیابی می شود.
2- مدارکDiplom Ingenieur(FH), Magister(FH), Diplom Ingenieur Magister. Art, Magister که با 3تا 4سال تحصیل (طول دوره اسمی) صادره ازکلیه دانشگاه ها، دانشکده های هنرهای عالی و مدارس عالی فنی، "کارشناسی" ارزشیابی می شود.
3- Diplom Ingenieur, Magister. Art, Magister که با 4تا 5سال تحصیل(طول دوره اسمی) صادره از کلیه دانشگاه ها، دانشکده های هنرهای عالی و در صورت گذراندن پایان نامه، "کارشناسی ارشد پیوسته"ویا باداشتن مدرک کارشناسی "کارشناسی ارشد"ارزشیابی می شود.
4- مدارکDoktor به شرط داشتن مدارک بند های 2و3یا کارشناسی ارشد "دکتری"ارزشیابی می شود.
5- هیچیک از مدارک دانشگاهی که به صورت خصوصی، مکاتبه ای، ترددی و غیر حضوری گرفته شود ارزشیابی نمی شود.
عدم قبولی در آخرین دور مجاز شرکت در امتحان منجر به محرومیت از تحصیل می شود. ادامه تحصیل و یا شروع به تحصیل مجدد (در همان رشته ) در دانشگاههای داخلی مجاز نمی باشد. البته تغییر رشته تحصیلی در هر زمان امکان پذیر است. پشت سر گذاشتن موفقیت آمیز امتحانات می تواند در امر محرومیت از تحصیل در رشته جدید مد نظر قرار گیرد.هر ترم در صورتی پشت سر گذاشته می شود که توانایی دانشجو در تمامی مواد درسی با توجه به کسب حداقل نمره که در قانون تحصیلی در نظر قرار گرفته شده، مثبت ارزیابی شود. ادامه تحصیل با وجود تعدادی مواد درسی که دارای ارزشیابی منفی ویا عدم ارزیابی بوده اند ممکن خواهد بود. ( جزئیات دستورالعمل ها در قوانین تحصیلی آمده است ). پیش شرط ارزیابی مثبت در یک درس، حضور دانشجو در کلاس، بر طبق حداقل زمان حضور که در قوانین تحصیلی در نظر گرفته شده، می باشد. پشت سر گذاشتن موفقیت آمیز دوره کارآموزی به وسیله صدور کارنامه گواهی می شود. در صورتیکه دوره کارآموزی با موفقیت پشت سر گذارده نشود، باید با انجام یک شغل تجربی که از نظر ارزشی با کارآموزی برابر باشد تکرار شود.تعدادی از معلمان آکادمی به عنوان مشاور آموزشی در نظر گرفته شده اند. این معلمان در صورت تقاضای دانشجویان در مورد انتخاب واحد، تعیین دوره آموزش و امتحان لیسانس یا مسائل دیگر اطلاعات لازم را در اختیار دانشجویان قرار می دهند.
لازمه فارغ التحصیل شدن از یک دانشگاه لزوما مجوز اشتغال را به همراه نخواهد داشت. در صورتیکه برای استخدام در قسمتهای دانشگاهی مجوز قانونی اشتغال لازم باشد، این مجوز به جز در رشته دامپزشکی با یک دوره آموزشی ارتقائی بدست می آید. ( برای مثال در شغلهای پزشکی، دبیری، قضاوت و غیره ) امکان تحصیل به عنوان دانشجوی مهمان، ارتباط با مؤسساتی که در زمینه اشتغال فعالیت می کنند و همچنین کارآموزی تحت نظارت در این مؤسسات، اشتغال فارغ التحصیلان این آکادمی ها را تسهیل می نماید. کار کردن بر روی پروژه های عملی و کارهای تجربی و همچنین کارآموزی اجباری حرفه ای که در زمینه های فنی برای آموزش دانشجویان در نظر گرفته شده، زمینه اشتغال آسانتر فارغ التحصیلان کالج را فراهم می کند. با مطابقت گرایشهای تحصیلی نیازهای روز بخش صنعت، تجربه کاری این فارغ التحصیلان نیز حاصل می شود.با سهمی که تمامی گروههای حرفه ای نامبرده امروزه در چهار چوب تحصیلات دانشگاهی در زمینه آموزش عملی در حوزه مؤسسات درمانی و دیگر گرایشهای مربوط به بهداشت ایفا می کنند، تبدیل دانش نظری آنان به تجربه شغلی و از این طریق ورودشان به دنیای کار ممکن خواهد شد.
از نقطه نظر تاریخی و قدمت دانشگاهها در اتریش، در وین و گراتس متمرکز شدهاند. در پنج دانشگاه علمی و سه دانشگاه هنر موجود در پایتخت به استثنای چند مورد جزئی کلیة رشتههای علمی و هنری ارائه میشودکه بیش از یک سوم رشتههای دایر شده میشود. براساس رشتههای ارائه شده و از نظر گستردگی به ترتیب: شهرهای گراتس، سالزبورگ، اینسبروک، لینتس و کلاگنفورت یعنی 7 مرکز ایالت از کلیة 9 مرکز ایالت مراکز دانشگاهی به حساب میآیند. ارائه و وجود مدارس عالی تخصصی و دورههای تحصیلی آن از دانشگاهها گسترده تر و محلیتر است.
تعداد رسمی داشجویان اتریشی پذیرفته شده در دانشگاههای کشور، تا آغاز دهة 90 افزایش یافت و از آن زمان اندکی تنزل یافته است. در ترم زمستانی 2001/2000 تعداد 19117 نفر تحصیلات خود را در یکی از دانشگاههای علمی آغاز کردند. بیشترین استقبال از رشته های ادبیات و علوم طبیعی ( 11277 نفر )، علوم اجتماعی و اقتصادی ( 6175 نفر )، رشته های فنی (4000 نفر )، رشته های حقوق 2348 نفر ) صورت گرفته است. در ترم زمستانی 2001/2000 همچنین 805 نفر در شش دانشگاه هنر مشغول به تحصیل شدند که 59 در صد از این جمعیت از خارج آمده بودند. مجموع تعداد دانشجویان از سال 1970 تقریباً چهار برابر شده است. در ترم زمستانی 2001/2000 در دانشگاههای علمی در مجموع تعداد 234728 دانشجو ثبت نام کردند که از این تعداد 32580 نفر خارجی بوده اند. 221532 نفر (4/94% ) از دانشجویان دانشگاهها دانشجویان عادی و 13292 نفر (5/5 درصد ) دانشجویان خاص بوده اند. درصد زنان از کل دانشجویان 2/51 درصد بوده است. در همین ترم تعداد 6537 نفر در دانشگاههای هنر و تعداد 11700 نفر در مدارس عالی تخصصی ثبت نام کردند. با مقایسة تعداد دانشجویان اتریشی نسبت به جمعیت ساکنین بین 18 تا 26 سال، در صد دانشجویان از این جمعیت رقم 29% را نشان میدهد. این رقم در طی 20 سال گذشته بصورت مداوم در حدود 10 درصد رشد داشته است. از شرکت کنندگان در کلاسهای درس دانشگاهها ( دانشجویان اتریشی ) در حدود 93% در سنین بین 18 تا 25 سال بوده اند. یکی از اثرات بلند مدت رقم بالای ورود به مدارس عالی در سالهای گذشته رشد تعداد فارغ التحصیلان بوده است. نسبت به بالاترین رقم سال تحصیلی 97-1996 تعداد نخستین و دومین سری فارغ التحصیلان در سال تحصیلی 2000 با رقمی معادل 14933 اندکی تنزل یافته است و از اوایل دهة هشتاد سهم زنان از تعداد فارغ التحصیلان دانشگاهها رفته رفته افزایش یافته است. در حالیکه سهم زنان فارغ التحصیل در بین سالهای 1980 و 1983 رقم 34% را نشان میداد، این رقم تا سال تحصیلی 2000/1999 به رقم تقریبی 9/47% افزایش یافت. بطور میانگین دانشجویان دورة تحصیلی خود را در 14 ترم به اتمام رسانده و فارغ التحصیل می شوند. در اصل دورة تحصیل در دانشگاهها بصورت قانونی بین 4 تا 5 ترم پیش بینی و تنظیم شده است. تنها 8/4% از دانشجویان تحصیلات خود را در مدت زمان پیش بینی شده به اتمام میرسانند.
تعداد فارغ التحصیلان دانشگاههای هنر در مجموع ثابت بوده است. در سال تحصیلی 2000/1999 در مجموع 701 دانشجو تحصیلات هنری خود را به پایان رساندند. بخشی از دانشحویان در حین تحصیل بخاطر شاغل بودن به درآمد شخصی متکی هستند. بیش از یک سوم فارغ التحصیلان سال تحصیلی 98/1997 در حین تحصیل بصورت مداوم شاغل بوده اند و 35% باقی مانده بیشتر در ایام تعطیلات شاغل بوده اند.درصد تحصیلات عالی در میان شاغلان در اتریش 2/7 در صد است ( شاغلان دارای مدارک مدارس عالی نسبت به کل شاغلان )
فارغ التحصیلان دانشگاهها با مسئله و مشکل روز افزون اشتغال مواجه هستند. تعداد فارغ التحصیلان بیکار ثبت شده در مرکز خدمات بازار کار در دهه های گذشته تا سال 97/1996 رو به رشد بود و از آن زمان اندکی از آن کاسته شده است. در مارس سال 2001 تعداد فارغ التحصیلان جویای کار 4020 نفر اعلام گردید.سهم افراد بالای 50سال از این تعداد از تاریخ مارس 1998 کمتر شده است.
آکادمی علوم تربیتی
تعداد مؤسسات: 14، تعداد دانشجویان: 10202
آکادمی علوم تربیتی حرفه ای و شغلی
تعداد مؤسسات: 4، تعداد دانشحویان : 1205
آکادمی آموزشی زراعت و جنگلداری
تعداد مؤسسات: 1، تعداد دانشحویان: 82
آکادمی آموزشی مذهبی
تعداد مؤسسات: 9، تعداد دانشجویان: 806
آکادمی مشاغل خدمات اجتماعی
تعداد مؤسسات: 13، تعداد دانشجویان: 1225
کالج های فنی- حرفه ای
58 کلاس (53 دولتی و 5 خصوصی )، 1340 دانشجو
کالج های بازرگانی
23 کلاس، 482 دانشجو
کالج های مد و صنعت پوشاک
7 کلاس ( 6 دولتی و 1 خصوصی )، 117 دانشجو
کالج های توریسم
27 کلاس، 729 دانشجو
http://www.iranculture.org/research/edupol/countries.php?c=austria&s=4-6#top
نظام آموزش و پرورش درکشور اتریش به عنوان یک زنجیر پیوسته از سطوح و مراحل مختلف آموزشی است . تحصیلات متوسطه عمومی قلب نظام آموزشی کشور است که پس از آموزش متوسطه پایه و آموزش ابتدایی ارائه می گردد. مقطع تکمیلی متوسطه نیز در ادامة تحصیلات متوسطه پایه به علاقه مندان ارائه می گردد.
در سال 1365 رودلف چهارم ، گفت اتریش ، دانشگاه وین را که امروز قدیمی ترین دانشگاه در کشورهای آلمانی زبان است ، بنیاد نهاد . این دانشگاه از خود مختاری زیادی در مقابل نقوذ حکومت و کلیسا کسب کرد و یک دوران شکوفایی را تجربه کرد . پس از بروز بلایایی همچون طاعون ، جنگ با عثمانی ، اصلاحات و حرکت های ضد اصلاحی همین حرکت های ضد اصلاحی پس از یک سری حرکت های اصلاحی از سال 1554 باعث افتادن تدریجی دانشگاه ها به دست طرفداران فرقه عیسوی گردید. هدف حرکت های ضد اصلاحاتی تاسیس دانشگاه گراتس بود که در سال 1585 از یک کالج به خصوص فرقه عیسوی منتج شده بود و نوع خاصی از مدارس متوسطة فرقة مذکور را نشان می داد. برای این که شکاف موجود میان دانشگاه های وین و گراتس و دانشگاه فرایبورگ در منطقة Breisgran در قلم رو خاندان هابسبورگ از بین برود ، در سال 1669 دانشگاه شهر اینسبروک تاسیس گردید . برنامه ریزی و آموزش در این مدارس نیز به فرقة عیسویه واگذار گردید. در مقابل تاسیس دانشگاه سالزبورگ در سال 1622 کمتر از جریانات ضد اصلاحاتی منتج بود ، بلکه متاثر از فعالیت های منطقه اسقف نشین سالزبورگ بود که توسط انجمن مذهبی فرقه بندیکت و تحت نفوذ بیشتر کلیسا صورت پذیرفت . با توجه به توسعة اجتماعی مشاهده می شود برخی کودکستان ها کودکانی را می پذیرند که هنوز 3 سال تمام ندارند از این رو در گروه های مهدهای کودک تدابیر سازمانی و آموزشی نیز باید در نظر گرفته شود.
طی قرون 17 و 18 در سرزمین اتریش امروزی چهار دانشگاه وجود داشت که بدون هیچگونه استقلال در برنامه و محتوا تحت نفوذ و نظارت کلیسا بودند و از اینرو از جریان پیشرفتهای علمی عصر جدید خارج بودند. رشد روزافزون دانشجویان برخاسته از طبقة اشراف باعث ایجاد نوعی “نظامیگری” در زندگی آکادمیک و دانشگاهها گردید. کارها و تلاشهای ماریا ترزا و ژوزف دوم باعث شد ساختار جدیدی در سیستم آموزشی دانشگاهها ایجاد شود، دانشگاهها از نو سازماندهی شدند و به مؤسسات دولتی تبدیل شدند. در سال 1782 در راستای اصلاحات دانشگاهی موردنظر ژوزف دوم دانشگاههای گراتس و اینسبروک تعطیل شدند و به دبیرستانهایی برای آموزش و تربیت کشیشان، کارمندان، پزشکان و ماماها تبدیل گردیدند. با اینکه این اصلاحات پس از مرگ ژوزف دوم تا حدود زیادی پسرفت و عقبگرد داشتند ولی تبدیل دانشگاهها به مؤسسات عمومی و تحت کنترل دولت به جای خود باقی ماند. در نیمة اول قرن نوزدهم تصمیمات مهم دیگری در مسیر پیشرفت دانشگاههای اتریش صورت گرفتند. در حالیکه دانشگاه سالزبورگ که تحت کنترل ایالت بایرن آلمان بود در سال 1810 منحل گردید، دبیرستانهای اینسبروک در سال 1826 و گراتس در سال 1827 دوباره به عنوان دانشگاه شروع به کار کردند. علاوه براین مقدمة دانشگاههای صنعتی امروزی در وین، گراتس و لئوبن ایجاد شدند. انقلاب 1848 باعث ایجاد یک نوسازی در دانشگاهها گردید و با تصویب قانون جدید، دانشگاهها تا حد زیادی از استقلال اداری برخوردار شدند. آزادی تعلیم و تعلم توسط دولت تضمین شد. روش تدریس، دعوت استاد و شیوة مدیریت مورد بازنگری قرار گرفت.عبارتهای کهنهای همچون “ملیتها” و “کمیتههای اساتید” حذف شدند. رشتههای فلسفی در یک دانشگاه گرد هم آمدند و دورة تحصیلی به چهار سال افرایش یافت. شیوة ورود به دانشگاه از طریق گذراندن دورههای آموزشی منتهی به دیپلم (به عنوان مدرک لازم برای ورود به دانشگاه) از نو برنامهریزی شد. برای انجام این اصلاحات اداری و آموزشی گسترش فراوانی در سطح رشتهها، پرسنل و امکانات در درون دانشگاهها صورت پذیرفت. در نیمة دوم قرن 19 تأسیس و گسترش مدارس عالی و فنی صورت پذیرفت. از سال 1872 دبیرستان شهر گراتس که توسط دوک بزرگ “یوهان” تأسیس شده بود و نیز مؤسسة پلیتکنیک وین که در سال 1815 ایجاد شده بود (این دو بعدها دانشگاههای صنعتی وین و گراتس شدند)، به عنوان مدارس عالی اداره شدند و مدرسة عالی کشاورزی نیز دوباره احیا شد. در سال 1896 مدرسة دامپزشکی که تحت نظارت ارتش بود، به صورت مدرسة عالی درآمد. در سال 1898 یک آکادمی تخصصی به عنوان بنای اولیة دانشگاه اقتصاد امروزی وین تأسیس شد. در سال 1901 هر دو مدرسة عالی صنعتی مذکور و در سال 1904 مؤسسة تحقیقات معدن که در سال 1840 در لئوبن ایجاد شده بود، و نیز مدرسة عالی دامپزشکی در سال 1908 از کرسی دکترا برخوردار شدند. این سیستم آموزشی عالی که در قرن نوزدهم ایجاد شده بود حداقل در شکل ظاهری تا به امروز دست نخورده باقیمانده است.پس از سقوط حکومت پادشاهی، دانشگاهها و مدارس عالی اتریش به عنوان مؤسسات آموزشی دولتی تحت نظارت دولت جمهوری اداره شدند. بارزترین کار جمهوری اول دخالت دادن مدارس عالی در مسائل و امور سیاسی آن زمان بود. به خاطر وجود درگیریهای ناسیونالیستی که از پایان قرن نوزدهم وجود داشت، بسیاری از شخصیتهای دانشگاهی و همچنین دانشگاهها نتوانستند رابطة سازندهای با جمهوری و دموکراسی برقرار کنند. در سالهای بین دو جنگ جهانی تفکر ناسیونالیسم آلمانی - ضداتریشی بر مدارس عالی مسلط بود و تفکر یهودیستیزی در سطح گستردهای حکمفرما بود. با الحاق اتریش به رایش سوم، شیوة قانونگذاری عالی آموزش آلمان وارد اتریش شد. مخالفان سیاسی و اساتید و دانشجویان یهودی از دانشگاهها اخراج میشدند و گرفتار سناریوی کشتار توسط نازیها میشدند و یا قربانی جنگ جهانی دوم میگشتند و در میان آنها بسیاری از نخبگان و دانشمندان سرشناس اتریشی بچشم می خوردند. دانشگاهها تا حدود زیادی از دست رفته بود. دانشگاهها دچار انحراف معیاری و قدرت طلبی شده بودند و فقط اندکی از اساتید دچار سیاست زدگی نشده بودند. دانشمندان نخبه و مشهور کمی در کشور باقی مانده بودند. تاسال 1955 بعد از جنگ جهانی دوم قوانین مربوط به مدارس عالی اتریش دوباره به اجرا گذاشته شدند و کارآموزش مجدداً به راه افتاد. دانشگاهها صدمات زیادی را از حوادث و آشفتگیهای سال 1918 متحمل شده بودند. بسیاری از قوانین اصولی مدارس عالی متعلق به قرن نوزدهم در دانشگاهها اجرا می شد. با تصویب قانون جدید آموزشی در مدارس عالی در سال 1955، برای اولین بار یک قانون معتبر برای دانشگاهها و مدارس عالی علمی ایجاد گردید، البته بدون هیچگونه نوآوری در ساختار سازمانی و برنامهریزی، چنانکه قانون مدارس عالی مربوط به قرن نوزدهم تا زمان سازماندهی مجدد در دهة هفتاد تا حدودی بدون تغییر مانده بود.آخرین تأسیس دانشگاه تاکنون مربوط به دهة شصت میباشد. در سال 1962 دانشگاه تازه تأسیس سالزبورگ شروع به کار کرد. در سال 1966 مدرسة عالی علوم اجتماعی و اقتصاد در لینتس شروع به کار کرد و در این فاصله در کنار دانشکدة علوم اجتماعی و اقتصاد از یک دانشکدة حقوق و یک دانشکدة صنعتی و علوم طبیعی نیز برخوردار گردید. در سال 1970 مدرسة عالی علوم تربیتی در کلاگنفورت راهاندازی شد و در سال 1993 با ایجاد تحول در ساختار آن به دانشگاه کلاگنفورت تغییر نام داد. به علاوه این دانشگاه به دو دانشکدة علوم انسانی و اقتصاد تقسیم گردید.با آغاز به کار قانون فراگیر تحصیل در مدارس عالی (AHStG) در سال 1966 طی دو دهه کل سیستم آموزشی دانشگاهی از زیربنای قانونی جدیدی برخوردار گردیدو مدرنتر شد.درسال 1975 قانون برنامهریزی دانشگاهی جدیدی به مرحلة اجرا درآمد. از مهمترین نوآوریهای موجود در این قانون دخالت دادن کلیة اساتید، دانشجویان و پرسنل اداری در روند کلیة تصمیمات دانشگاهی و نیز نوسازی در ساختار مؤسسات میباشد.تحصیلات هنری از لحاظ تاریخی تقریباً به تازگی دارای سیستم آموزشی آکادمیک گردیده است. تدریس کاملاً شخصی و شیوة آموزش غیرهماهنگ با سیستم آموزشی استاندارد در آموزشگاههای "اساتید" مشهور هنر هنوز هم تأثیر خود را بر برنامهریزی و روش تدریس "کلاسهای هنری تخصصی ”در دانشگاهها حفظ کرده است. قدیمیترین دانشگاه هنر، آکادمی هنرهای تجسمی در وین است. قیصر لئوپولد دوم در سال 1696 یک آکادمی برای نقاشی، مجسمهسازی، معماری، پرسپکتیو و ساخت بناهای مستحکم تأسیس کرد. در سال 1766 آکادمی سلطنتی قلمکاری و درسال 1767 آکادمی گراورسازی تأسیس شدند. این سه آکادمی در سال 1772 توسط ملکه ماریا ترزا تحت عنوان “انجمن سلطنتی آکادمی هنرهای تجسمی” متحد شدند. پس از دگرگونیهای متعدد در ساختار این آکادمی، عنوان آکادمی هنرهای تجسمی در سال 1872 براساس قانون جدید آموزشی به مدرسة عالی ارتقاء یافت. اصول قانونی این مدرسة عالی بر قانون برنامهریزی ساختار آکادمیهای مصوب سال 1955 تأثیرگذار بود و در سال 1988 قانون جدید ساختار آکادمیها و مدارس عالی جایگزین آن شد. بنیان و اساس دانشگاههای هنر در نیمة اول قرن نوزدهم ریخته شد. “انجمن دوستداران موسیقی حکومت سلطنتی اتریش”د سال 1817 یک مدرسة آواز با مدیریت آنتونیو سالیری افتتاح کرد که به سرعت رشتههای آموزشی سازهای مختلف نیز در آن گسترش پیدا کرد. تاریخ دانشگاه موسیقی اینسبروک به تاسیس یک مدرسة آواز در سال 1816 توسط "انجمن موسیقی ایالت اشتایرمارک" بازمیگردد. همچنین تأسیس انجمن موسیقی کلیسا در سالزبورگ در سال 1841 نقطه شروع تشکیل دانشگاه موسیقی “موتزارت” بود. در سال 1909دولت ادارة هنرستان موسیقی وین را در دست گرفت و آن را “آکادمی سلطنتی و هنرهای نمایشی” نام نهاد. آکادمی “موتزارت” که از سال 1881 توسط بنیاد بینالمللی موتزارت” اداره میگردید، در سال 1914به صورت عمومی درآمد و به هنرستان موسیقی تبدیل گردید و بالاخره در سال 1922تحت نظارت دولت درآمد. تأسیس دانشگاه هنرهای عملی در وین با اصلاحات آموزشی علمگرایانة نیمة دوم قرن نوزدهم مرتبط است. در سال 1867مدرسة مشاغل هنری متعلق به“موزة سلطنتی هنر و صنعت اتریش” با هدف پرورش نیروهای متخصص هنری در عرصة صنعت تأسیس شد.در طول سالها رشتههایی همچون فلزکاری و منبتکاری به برنامة تحصیلی این دانشگاه اضافه شد، این دانشگاه در سال 1909تحت نظارت دولت درآمد.بین سالهای 1938و 1945 تمامی دانشگاههای هنر امروزی توسط آلمانها اداره میشد. در دورة جمهوری دوم این دانشگاهها تبدیل به آکادمی شدند: آکادمی موسیقی و هنرهای نمایشی در وین (1947) و آکادمی موسیقی و هنرهای نمایشی “موتزارت” درسالزبورگ (1953).هنرستان موسیقی گراتس در سال 1963 به عنوان “آکادمی موسیقی و هنرهای نمایشی گراتس” تحت نظارت دولت درآمد. با قانون برنامهریزی مدارس عالی هنر مصوب سال 1971 این آکادمیها به مدارس عالی تبدیل شدند و بالاخره در سال 1973 مدرسة خصوصی هنر در لینتس که در سال 1947 تأسیس شده بود تحت عنوان “مدرسة عالی طراحی صنعتی و هنری لینتس” به دولت واگذار شد.در سال 1962 در راستای قوانین جدید آموزشی دورههای آموزش تکمیلی به شرح ذیل از لحاظ سازمانی تبدیل به آکادمی شدند:
· مؤسسات آموزشی مشاغل اجتماعی خاص
موسسات فوق با نام قبلی “مدرسة مددکاری” که از سال 1976 عنوان “آکادمی مشاغل اجتماعی” را گرفت و دورة آموزشی آن 2 سال بود؛ از سال 1987 دورة آموزشی به 3 سال افزایش یافت)
· آکادمیهای علوم تربیتی (تربیت معلم)
· مؤسسات آموزش شغلی معلمان
· انستیتوهای آموزشی و آموزش شغلی (ادامة تحصیل معلمان؛
با بند هفتم قانون برنامهریزی مدارس در سال 1983انستیتوهای آموزش شغلی برای معلمان مدارس حرفهای و معلمان مدارسی که به تازگی به مؤسسات آموزشی ـ تربیتی تبدیل شده بودند تقسیمبندی شد).
· آکادمیهای پزشکی ـ فنی
تا سال 1992 آموزشهای مربوط به مشاغل بالای پزشکی ـ فنی در چارچوب قانون پرستاری، که در مجلة دفتر صدراعظم اتریش به شمارة 102 در سال 1961 چاپ شده بود، برنامهریزی شده بود. این قوانین بسته به رشتة آموزشی دورههای 2 تا 3 ساله را در نظر گرفته بودند و سپس دانشجویان از این مدارس پزشکی و فنی فارغالتحصیل میشدند.باتصویب قانون مشاغل پزشکی ـ فنی برنامهریزیهای چندی در مورد مشاغل پزشکی ـ فنی ایجاد شد و مدت تحصیلات در این رشتهها به سه سال افزایش یافت و سطح مدارس پزشکی ـ فنی به آکادمی ارتقاء یافت.
· آکادمیهای مامایی
پس از تصویب قانون مامایی درسال 1963 که مربوط به سال 1925 بود و در سال 1963دچار بازخوانی و اصلاحات شده بود دورة دو سالة تحصیلات مامایی در مؤسسات آموزشی مامایی ایجاد شد. در قانون جدید شغل مامایی که در سال 1994 تصویب شد، دورة تحصیلات مامایی به دورة تکمیلی نیز ارتقاء یافته و به 3 سال افزایش یافته است و فارغالتحصیلی از رشتة مامایی از این پس از آکادمی صورت میگیرد.
سیستم دانشگاهی در اتریش بر یک خودآموزی رها از کنترل و گسترده پایهریزی شده است. نسبت و سطح ساعات شرکت در یک کلاس در ترم و شرکت در امتحانات موضوعی با برنامهریزی درسی تکتک دانشجویان مرتبط است. تحصیلات مدارس عالی تخصصی به صورت نظام سالی برنامهریزی شدهاند. حضور در کلاسها بین 25 تا 31 ساعت در هفته میباشد.دورههای تحصیل دانشگاهی که اساساً هدفشان ارائة آموزش آکادمیک به جوانان همراه با آمادگی آنها برای آیندة شغلیشان میباشد، در انتها به کسب مدرک آکادمیک منتج میگردد. بخشی از برنامههای تحصیل کوتاه برای حرفة از پیش تعیین شده منتج به مدرک آکادمیک نمیگردند. بین تحصیلات دانشگاهی، تحصیلات دکتری، دورههای تحصیل تکمیلی و اضافی تفاوت وجود دارد.ساختار دورهها که منتج به صلاحیت آموزشی میگردند، در بخشی 2. 2. 3 آورده شده است. تحصیلاتی که به اولین مدرک ختم میشود به دو بخش تقسیم شدهاند و هر دو با امتحان کسب مدرک به پایان میرسند. قبل از دومین امتحان کسب مدرک، دانشجویان باید مدرکی دال بر قبولی در امتحان اول را ارائه نمایند. دانشجویانی که اولین مدرک را در دست دارند، مجازند تا در تحصیلات دکتری در رشتة ویژه یا رشته وابسته به آن ادامه تحصیل دهند تحصیلات دکتری شامل ارائة پایاننامه (تز دکتری) و امتحان شفاهی در رشتههای مختلف میباشد.تحصیلات پزشکی از سه مقطع تشکیل یافته و مستقیماً به درجة دکتری ختم میشود. حداقل زمان و طول تمامی دورهها در قانون تحصیلات آورده شده است. اغلب دورهها از 8 تا 10 نیم ترم تحصیلی به طول میانجامد تحصیلات دکتری دو نیم ترم دیگر را نیز در بر میگیرد.حداقل طول تحصیلات پزشکی 12 نیم ترم میباشد. با این وجود، زمان حقیقی و واقعی طول دوره عموماً بیشتر از زمان آورده شده در فوق میباشد. تنها 6 درصد از کل دانشجویان تحصیلاتشان را در خلال حداقل زمان آورده شده به اتمام میرسانند. بیشتر دورههای کالجهای هنرهای زیبا منتج به مدرک آکادمیک میگردد. دانشجویان دورههای کالج هنر همانند دانشجویان دانشگاهها از شرایط یکسان برخوردارند.دورههای دیپلم 3 تا 6 سال به طول میانجامند.فارغالتحصیلان دورههای تحصیل کوتاه مدت، عنوان متخصص دریافت میکنند و مدرک آکادمیک به آنها تعلق نمیگیرد. حداقل مدت زمان دورههای تحصیلاتی که به درجات و مدارک اکادمیک ختم میشوند. به فارغالتحصیلان معماری در کالجهای هنر عنوان Mag. Arch (لیسانس معماری) داده میشود. Mag. Art(لیسانس هنر) به فارغالتحصیلان دورههای آموزش هنری و دیگر رشتهها و تحصیلات مربوطه اعطاء میشود.مراکز آموزش عالی در کشور اتریش شامل دانشگاه ها، دانشکده های هنرهای عالی، مدارس عالی فنی و کالج های تخصصی دو تا سه ساله است. مراکز آموزش عالی اتریش در زمینه هنر و موسیقی بسیار قوی است و دانشکده موسیقی و آثار هنری و دانشکده هنر کاربردی شهر وین از مراکز قویژهنری اروپا یه شمارمی آیند.
شرط ورودبه دانشگاه ها ومراکز آموزش عالی اتریش داشتن مدرک (Reifeprüfungszeugins) است. دانشکده های هنرهای عالی امتحان ورودی نیز برگزار می کنند. مراکز آموزش عالی دراتریش محدودیتی برای پذیرش دانشجو ندارند.تحصیلات دانشگاهی شامل دو دوره عمومی (Der erste Studienabschnitt) وتخصصی (Zweite Studienabschbitt) است. البته در پایان دوره عمومی امتحانات برگزار می شود ولی مدرکی صادر نمی شود. همه دانشگاه های اتریش دولتی هستند و بودجه آنها را دولت تامین می کند و دانشجو ملزم به پرداخت شهریه نیست.درسال 1993میلادی مجلس اتریش تاسیس مدارس عالی فنی Fachhochschulen (FH) (مشابه نظام آموزشی آلمان) را تصویب کرد. هدف ازتاسیس مدارس عالی فنی، کوتاه کردن دوره تحصیل و راهیابی سریعتر دانش آموختگان به بازار کار است. ازسال 1994میلادی تا کنون بیش از 40مدرسه عالی فنی مجور تاسیس گرفته اند که در رشته های مختلف دوره های 4 ساله برگزار می کنند. تفاوت مدارس عالی فنی با دانشگاه ها در کاربردی و حرفه ای بودن تحصیلات است. در پایان دروه ها دانشجو باید یک دوره شش ماه تا یک ساله را در مراکز گوناگون به کارآموزی بپردازد. شرط ورود به مدارس عالی فنی، همان شرط ورود به دانشگاه هاست و در مواردی مدارک حرفه ای نیز مورد توجه قرار می گیرند. زمانی که تعداد متقاضیان بیشتر از گنجایش دانشگاه ها باشد امتحان ورودی برگزار می شود.
مؤسسات آموزش عالی علمی و هنری وظیفة اصلی آموزشی خود، یعنی آموزش مقدماتی حرفهای را با ارائه دروس در مقاطع لیسانس و فوقلیسانس انجام میدهند. پس از آن به عنوان عالیترین درجة تحصیلی، تحصیل در دورة دکترا نیز امکانپذیر است. وظیفة فارغالتحصیلان این دوره در اصل تربیت و آموزش نسل بعد علمی خواهد بود. قسمت عمدهای از تحصیلات دورة دکترا به گونهای سازمان یافته که در برگیرندة تمام گرایشهای مربوط به یک رشته باشد. بدینترتیب مثلاً تمامی گرایشهای علوم طبیعی یک دکترای مشترک دارند. دورة دکترای فارغالتحصیلان دانشگاههای هنر مشترکاً با همکاری یک دانشگاه علمی برگزار می شود. ادامه تحصیل در دانشگاه از طریق شرکت دورههای آموزشی صورت میپذیرد. ساختار آمورشی تقریباً برای تمام رشتههای تحصیلی بهطور یکسان یا بسیار شبیه به هم برنامهریزی شده است. تحصیل در مقطع کارشناسی حداکثر به دو مرحله تقسیم میشود. هر مرحلة تحصیلی با انجام امتحان نهایی که خود از تعدادی امتحانات مربوط به دروس تخصصی مختلف تشکیل یافته اتمام مییابد. اجازة شرکت در امتحان مدرک نهایی منوط به ارائه یک پایاننامه است. مرحلة دوم تحصیلی میتواند به منظور تخصصیشدن بیشتر به شاخههای تحصیلی متفاوت تقسیم شود. دورة دکترا حداقل به مدت چهار ترم طول میکشد. این دوره با ارائة رسالة دکترا به عنوان مدرک اصلی سنجش کارایی علمی دانشجو و با انجام امتحانات شفاهی نهایی دراین دوره به پایان میرسد.از سال 1999 میتوان دورة تحصیلی دانشگاهی را که به اخذ مدرک منجر میشود با پیشنهاد دانشگاه و موافقت وزارت مربوطه به دو مرحلة تحصیلی (کارشناسی و کارشناسی ارشد) تقسیم کرد این تقسیمات در حال حاضردر حال اجرا هستند. طول زمان تحصیلی تنها از جنبة کمترین حد مجاز آن معین شده است. در قوانین تحصیلی حداقل زمان قانونی تحصیل در نظر گرفته شده که تنها در شرایط استثنایی قابل کمترشدن است. در مورد اکثر رشتههای تحصیلی این حداقل شامل هشت ترم میشود، اما میتواند دوازده ترم یا بیشتر هم طول بکشد. اصولاً تجاوز از این حداقل مدت تحصیل نیز بصورت قاعده در آمده است. تحصیلات دانشگاهی دو مرحلهای با اخذ مدرک کارشناسی ارشد یا دکترا و تحصیلات سه مرحلهای با اخذ مدرک کارشناسی یا دکترا پایان مییابد.حداقل مدت زمان تحصیلی در یک مدرسة عالی حرفهای با احتساب زمان تعیین شده برای پایاننامه بالغ بر سه سال میشود. تقریباً مدت زمان تحصیل در تمام مدارس عالی حرفهای که سابقاً تأسیس شدهاند چهار سال است.در نظرگرفتن دورههای کارآموزی مدت زمان تحصیل را طولانیتر میکنند. تحصیل با شرکت در امتحان پایانی اخذ مدرک به پایان میرسد که خود از پایاننامه و یک امتحان کمیسیونی تشکیل شده است. تحصیل در یک مدرسة عالی حرفهای با اخذ مدرک دانشگاهی پایان مییابد. این مدرک دانشگاهی برای ادامه تحصیل در مقطع دکترا در یک دانشگاه معتبر است. تحصیل در مقطع دکترا برای فارغالتحصیلان مدارس عالی حرفهای دو ترم بیشتر از فارغالتحصیلان دانشگاهی طول میکشد.تحصیل در خدمات عالی فنآوری، پزشکی و مامایی سه سال طول میکشد که به سه سال تحصیلی تقسیم میشود.
سال تحصیلی در دانشگاهها در تاریخ اول اکتبر شروع و در تاریخ 30 سپتامبر پایان مییابد. ترم زمستانه در تاریخ اول اکتبر و ترم تابستانی (ترم بهاره) در تاریخ اول مارس شروع میشود.هرکدام از دانشگاهها میتوانند در تاریخ دیگری شروع ترم دوم را اعلام کنند. با شروع ترم تحصیلی کلاسهای درس نیز شروع میشوند. ترم زمستانی و ترم تابستانی هر یک حداقل 14هفتة آموزشی و در مجموع 30 هفتة آموزشی را شامل میشوند. تعطیلات تابستانی بطور معمول 3ماه به طول میانجامد(جولای، آگوست، سپتامبر) در تعطیلات بجز دورههای آموزشی تابستانی، گردشهای علمی دانشگاهی و دورههای کارآموزی هیچ کلاس دیگری تشکیل نمیشود. امتحانات را میتوان در آغاز و پایان تعطیلات برگزار کرد و در صورت توافق داوطلبان میتوان به صورت استثناء در حین تعطیلات نیز امتحانات را برگزار نمود.
در مدارس کلاسها به طور معمول 6 روز در هفته تشکیل میشوند. البته امکان تعطیل اعلام کردن شنبه و تشکیل هفته 5 روزه نیز امکان دارد. به طور معمول کلاسها را نباید زودتر از ساعت 8:00 تشکیل داد. البته امکان تشکیل کلاسها در ساعت 7:00 نیز با توجه به امکان حملونقل دانشآموزان و بر اساس سایر اولویت ها و نیاز به این امر امکانپذیر است.کلاسهای درس نباید بعد از ساعت 18:00 و در روزهای شنبه بعد از ساعت 45:12 بطول انجامد. از سال تحصیلی 95/1994 دوره های آزمایشی چندین ساله ای برای ا جرای دوره های آموزشی شبانه روزی در مدارس پایه صورت گرفت. دوره های آموزشی شبانه روزی از دو بخش آموزشی و مراقبتی تشکیل شده است. بخش مراقبتی از دو زمان آموزشی مرتبط با درس و آموزش شخصی، یک بخش زمان آزاد و یک بخش زمان پذیرایی تشکیل شده است. بخش آموزشی و بخش مراقبتی میتوانند به صورت مجزا و یا به صورت ضربدری نسبت به یکدیگر تشکیل شوند در صورت ضربدری بودن دانشآموزان باید این دوره را ببینند چرا که بخش درسی و بخش مراقبتی در طول روز تغییر میکنند. در صورت انتخاب شیوة مجزا توسط شورای مدرسه پس از ساعات آموزشی، ساعات بخش مراقبتی بعد از ظهر شروع میشوند. در این صورت امکان شرکت دانشآموزان در تنها برخی از بعدازظهرها و یا حتی عدم شرکت آنها در بخش مراقبتی وجود دارد.هزینههای مربوط به غذای ناهار و یا ساعات آزاد (که میتوانند مورد استفادة معلمان و یا روانشناسان اجتماعی قرار گیرند) توسط والدین و یا بخشداریها پرداخت میشود.ساعات شروع درس معمولاً 8:00 صبح میباشد. در شرایط خاص شروع کلاس از ساعت 7:00 صبح نیز ممکن است. پایان کلاسهای درس حداکثر ساعت 18:00 و در صورت نیاز 19:00 میباشد. این امر به مقطع تحصیلی مدرسه مربوط است. در روزهای شنبه پایان کلاسها حداکثر ساعت 12:45 خواهد بود. روز یکشنبه کلاسهای درس کلاً تعطیل هستند. هر ساعت درسی اصولاً 50 دقیقه طول میکشد. برخی کلاسهای خاص را میتوان به دلایل مهم و حیاتی به مدت 45 دقیقه کاهش داد. بین ساعتهای درس زنگهای تفریح به مدت 5 تا 15 دقیقه وجود دارد. در صورت تشکیل کلاس در بعدازظهر زنگ تفریح ظهر باید به حد کافی طولانی باشد تا دانشآموزان امکان خوردن ناهار را داشته باشند. این زنگ تفریح معمولاً یک ساعت میباشد. البته دستورالعمل ثابت قانونی دربارة آن وجود ندارد. در مورد تعداد ساعات درسی هفتگی تفاوتهای قابل توجهی میان مقاطع و انواع مدارس وجود دارد. این تعداد ساعات از 21 ساعت در هفته برای کلاس اول مدرسة ابتدایی (اولین مقطع تحصیلی6سالگی) شروع میشود، برای مدارس عالی آموزش عمومی (مقاطع نهم تا دوازدهم 15 تا 18سالگی) به بیش از 33ـ34 ساعت در هفته میرسد و برای مدارس عالیتر فنی و مؤسسات کارآموزی (مقاطع نهم تا سیزدهم15 تا 19سالگی) تا 40ساعت در هفته خواهد بود. در برنامة آموزشی هفتگی که توسط مدیر مدرسه تنظیم میشود باید تعداد کل ساعات آموزشی هفتگی تا حد امکان به صورت مساوی بین روزهای هفته تقسیم شود. تعداد ساعات آموزشی روزانه برای کلاس اول تا چهارم بین 4 تا 6ساعت، در مقطع پنجم تا هشتم حداکثر 8 ساعت و برای کلاس نهم حداکثر 10ساعت میباشد. دروس و موضوعات آزاد نیز در بین این ساعات باید محاسبه شود. در مدارس شبانهروزی که در سیستم آموزش اجباری حل شدهاند بخش مراقبتی از دوشنبه تا جمعه باید حداقل تا ساعت 16:00 ارائه گردد.در آکادمیهای آموزشی و تربیتی و آکادمیهای آموزش حرفهای تعداد ساعات هفتگی برای دانشجویان بین 30 تا 40 ساعت است. این میزان به نیمسال تحصیلی بستگی دارد. ساعت شروع درس 7:00 صبح است. شروع درس در ساعت 8:00 صبح نیز ممکن است. حداکثرساعت تشکیل کلاس ساعت 20:00 میباشد.
مطابق قانون تحصیلات و آموزش که در ماه می 1993 توسط پارلمان اطریش به تصویب رسید. Fachhochschulen در کشور اطریش از سال آکادمیک 95/1994تصویب و از آن زمان تا کنون به عنوان نوعی از تحصیلات دانشگاهی قلمداد گردید. پارلمان دورههای آموزش فنی و حرفهای را که عملاً از پیش تعیین شده بودند و اساس علمی داشتند به تصویب رساند که حداقل زمان طول این دورهها 6 نیم ترم تحصیلی میباشد و حداقل1950 درس را در بر میگیرد.پذیرش منوط به داشتن گواهینامة امتحان ورود به دانشگاه نمیباشد. این کالجها برای اشخاصی تأسیس شده است که مهارتهای فنی و حرفهای مورد نیاز برای رشتة مورد تحصیل را دارا میباشند. فارغالتحصیلان مدارس فنی و حرفهای که از مهارت و دانش ویژه و کافی برخوردارمیباشند، از اعتبار ویژهای در ارتباط با برنامة تحصیلی به منظور کاهش طول تحصیل برخوردار خواهند شد.فارغالتحصیلان Fachhochschulen میتوانند درتحصیلات دکتری در رشتة خود دردانشگاه ثبتنام نمایند. تأمین مالی از طریق دولت و نیزازطریق بخشهای خصوصی صورت میگیرد.
در کشور اطریش معدودی از رشتههای آموزش تکمیلی غیر دانشگاهی وجود دارد. یک دوره مطالعاتی Fachhochschule (در کالجهای رشتة ویژة متوسطة تکمیلی) در سال 95/1994 برقرار گردید. رشتههای ذیل در حال حاضر برای ادامة تحصیل در دسترس میباشد:
ـ کالجهای آموزش معلم، کالجهای آموزشی برای معلمین اشاعه و آموزش مذهبی، کالجهای آموزش معلم فنی و حرفهای و کالجهای فنی
ـ کالجهایی برای مشاغل اجتماعی
ـ کالجهای پیراپزشکی
ـ دورههای دانشگاهی تکمیلی ویژه برای مشاغل و حرفههای تجاری و فنی
همانطور که در بالا توضیح داده شد، کالجهای آموزش معلم فنی و حرفهای و فنی، معلمین را برای مدارس ابتدایی، مدرسة متوسطة عمومی. مدارس ویژه و برای سال پیش فنی و حرفهای آماده و آموزش میدهد. کالجهای مخصوص و مجزای آموزش معلم به معلمین آموزش مذهب و دین را آموزش میدهد.همچنین همانگونه که در بالا توضیح داده شد، کالجهای آموزش معلم فنی و حرفهای و کالجهای فنی به معلمین فنی و حرفهای در بعضی از رشتههای آموزشی و تعلیمی کالجهای فنی حرفهای و کالجهای فنی متوسطة عالی (تکمیلی) و مقدماتی را آموزش میدهد.
آموزش غیر دانشگاهی در کالجهای پیراپزشکی به هفت رشتة مختلف تقسیمبندی میشود. حداقل طول دوره دو سال میباشد.فارغالتحصیلان مدرسة متوسطة آکادمیک ممکن است آموزش فنی و حرفهای را در دورههای ویژة بعد از دانشگاه در تجارت، صنایع دستی، بازرگانی و توریسم به اتمام رسانند ترککنندگان کالج فنی و حرفهای و فنی تکمیلی که در کالجهای متوسطة تکمیلی مطالعه و تحصیل میکنند، ممکن است یک مدرک فنی و حرفهای اضافی دریافت دارند.ترککنندگان کالجهای فنی تکمیلی ممکن است در کالج تجاری متوسطة تکمیلی حضور یابند.در بعضی از نظامها و رشته ها، کالجهای ترککنندگان کالج فنی و کالج فنی و حرفهای متوسطه معرفی شدهاند.
تعداد دانشجویان |
کالج |
7083 |
کالج آموزش معلم |
789 |
کالج آموزش معلمین دینی |
575 |
کالج آموزش معلم فنی و حرفهای و فنی |
262/1 |
کالجهای مربوط به مشاغل اجتماعی |
قوانین حقوقی مربوط به دانشگاهها وظایف آموزشی را به صورت بسیار کلی معین کرده است. بنابر قانون تحصیلات دانشگاهی (UNISTG) دانشگاهها وظایف آموزشی خود را توسط ارائة آموزش در راستای پرورش حرفهای افراد در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا و با ارائة دورههای آموزشی جهت ادامه تحصیل انجام میدهند. آنها رشتههای تحصیلی هنر، آموزش حرفهای هنری، هنری ـ تربیتی یا هنری ـ علمی و همچنین پرورش از طریق هنر را به هنرجویان عرضه میکنند.جزئیات وظایف آموزشی در حقوق آموزشی از برشمردن تمامی رشتههای عرضه شده توسط دانشگاهها حاصل میشود. وزارت مربوطه محل هر رشتة دانشگاهی را معین میکند. هدف از آموزش در مدارس عالی تخصصی آموزش حرفهای بر مبنای علمی است.برنامة معین جلسات درس و ترتیب امتحانات توسط کمیسیون تحصیلی دانشگاههای علمی و هنری مشخص میشوند. در مدارس عالی حرفهای کمیتة کارشناسی این برنامه را معین میکند.
قانون کلی مدارس عالی (مصوب سال1996) منجر به وضع مقررات حقوقی فراگیری در زمینة برنامة درسی گردید که شامل تمام دانشگاهها میشد. با تصویب قانون تحصیلات دانشگاهی در سال 1997 تنظیم برنامة درسی در دانشگاهها و از سال 1998 دانشگاههای هنر از حالت متمرکز خارج شد. وضع مقررات جزئی که سابقاً برعهدة قانونگذار و وزارت مربوطه بود با تعیین چارچوب حقوقی و به دست آوردن فضای تصمیمگیری وسیعتر به کمیسیونهای آموزشی خود دانشگاهها محول شد تا خود برنامة درسی خود را تعیین کنند. قوانین فراگیر آموزشی در اصل تنها شامل تعیین تعداد ترمهای تحصیلی و همچنین حداقل و حداکثر میزان کلی ساعتهای درسی در طول مدت تحصیل نمیشدند. دیگر ضرورت ندارد که هماهنگی میان انتظارات و خواستههای سیستم اشتغال و آموزش حرفهای آکادمیک با فراگذشتن از دانشگاهها از طریق سیستم سیاسی حاصل شود، بلکه انجام این امر با ارتباط مستقیم کمیسیون آموزشی و نمایندگان بخش اشتغال میسر میشود.
قانون آموزش دانشگاهی برای ایجاد هماهنگی با بخش اشتغال روشهایی را پیشبینی کرده است. این تمهیدات کمیسیونهای آموزشی را موظف میکنند که از تمامی پیشنهادها مبنی بر تغییر برنامة تحصیلی استقبال کنند. براساس استماع نظریات طرفین یک نمودار قابلیت به دست میآید که اساس طراحی برنامة آموزشی قرار خواهد گرفت. در نتیجه ضرورت دارد نمودار قابلیت و طرح برنامة آموزشی با ارزیابی روشهای درون و برون دانشگاهی تهیه شود. برنامة آموزشی مدارس عالی حرفهای با مسئولیت شخصی خود این مدارس تهیه میشوند. به هر صورت لازم است این برنامهها از طرف شورای مدارس عالی فنی به رسمیّت شناخته شوند. برنامة دورههای آموزشی مرکز دانشگاهی تحصیلات عالی با مسئولیت شخصی خود مرکز دانشگاهی طراحی می گردد.