مطالعه زندگی در اینترنت
شری ترکل در حوزهی مطالعات کلاسیک درخصوص اینترنت، به زندگی روی صفحهی نمایش و خاصه فضای اجتماعی آن پرداخته است.داستان او روایت یکی از کارناوال ها، نابهنجاری های اجتماعی، و منحرفانی است که زندگی آن ها وقف فضای متن محور شده است و جهان مجازی به منظور ایجاد گونه ای زندگی برای خود به هنگام نبود زندگی واقعی در جهان استفاده می کنند.دو سال قبل در سمیناری در بزرگداشت دانشجویان فارغالتحصیل HATII (در دانشگاه گلاسکو) دانشجویان من به همراه من کوشیدیم تجربیات او را تکرار کنیم و آزمایشات جدیدی در مورد هویت، جنسیت، قومیت و ارتباطات انجام دادیم.در هر یک از این سالها نتایج ما متفاوت بود، اما آزمایشات یکسان بودند. امسال زمانیکه نتایج دو سال آزمایش را با پژوهش ترکل مقایسه کردیم و توضیحات مختلف مربوط به وارینانس بین نتایج را بررسی کردیم قابل قبولترین توضیح سادهترین [آنها] بود: واریانس نشانگر پویایی اینترنت، منابع اطلاعاتی آن، و تغییر روشهای استفاده و کنش کاربران آن بوده است.آنچه مسلم است آن است که مطالعه ترکل بسان بسیاری از مطالعات اینترنتی به متنی تاریخی تبدیل شده است که پدیده ای سیال را در لحظه ای از تاریخش فراچنگ می آورد.این پژوهش همسان پژوهشی قوم نگارانه است.در این زمان از تاریخ اینترنت کار قومنگارانه بر روی اینترنت ارزشمند خواهد بود چرا که خود روشی است برای ثبت و فهم کنشهای اجتماعی و فضایی که این فناوری ایجاد میکند.قوم نگاری تنها راه بررسی فرهنگ مجازی و جوامع اینترنت محور را پیشروی ما مینهد.
اگر برآن باشیم تا گزارشی از اینترنت تهیه کنیم که به ما امکان دهد تا تجربیاتی نظیر تجربیات ترکل یا تجربیات دانشجویان من را تکرار کند به این مواد نیاز داریم:
1. محتوا (مطلب)؛
2. تبادلات علمی چرا که این پیوندها و تبادلات مطالب زیادی درخصوص نوع نگرش مردم، دانشمندان معاصر، و نهادها و مؤسسات علمی در اختیار ما مینهند؛
3. تعامل در خود وب/اینترنت؛
4. ارتباط مستقیم فضای نت محور؛
5. شیوههای دسترسی و ثبت نحوه تغییرات (مثلاً حرکت از فضای »متن محور» به فضای »تصویر محور»)؛
6. تصاویری از نحوهی کاربرد، خواه به مثابه صورت جلسات جامع که فرد را قادر می سازد تا در تعامل جامع کاربر محور پاسخگو باشد و خواه در قالب توالی های تصویری؛
7. چند سختافزار یا دادههای کافی برای امکانپذیر کردن تقلید از آن؛ و،
8. بهکار بردن خود نرمافزارها.
و بدین منظور باید این موارد را ایجاد کنیم:
1. مکانیزم هایی که عمل خودسندسازی (سندسازی توسط خود شخص) را تسهیل میکنند و نیز بافتی که در آن امکان ایجاد متادادههای لازم برای حفظ اطلاعات در شکل رایج و کارکردی آنها وجود داشته باشد؛
2. منابع بزرگ، و مشترک اطلاعاتی؛
3. فضاهای مجازی؛ و،
4. امکان استفاده همزمان از این اطلاعات.
محتوا، بافت و پردازش چیست؟
بروستر کال گزارش داد که در سال 1996، 50 میلیون صفحهی وب وجود داشت یعنی در هر روز 75 صفحه (1997).در نوامبر سال 2000 این رقم به یک میلیارد صفحهی وب رسید ، اما تا مارس سال 2001، حدود سه میلیارد صفحه در اینترنت وجود داشت.البته، دست یافتن به تخمینهای دقیق دشوار است.بسیاری از اسناد و صفات وب در پس »دیوارهای آتشین» قرار دارند و ورود به آنها کلمه عبور لازم دارد، برخی منابع نیز در پایگاه داده ها ثبت شدهاند و برخی نیز در فایلهایی قرار دارند که موتورهای جستجو به آنها دسترسی ندارند.
در واقع هیچ راهی وجود ندارد که بتوان تمام اطلاعات را برای آیندگان حفظ کرد.در گذشته اصلاً انتظار نداشتیم که همه چیز را حفظ کنیم، و میتوان گفت که، اگرچه آرشیوسازان پیشنهاد کرده اند که این مسأله یک اشتباه است و بخشهایی یا جوانبی از فرهنگ »مجازی و وب محور» (به عنوان مثال وب سایت ها »مبتذل» و مستهجن) وجود دارد که شاید مایل نباشیم آنها را برای آیندگان حفظ کنیم.اگرچه حفظ مطالب (محتوای) وب برای ما مشکلی بزرگ است در عین حال این مسأله عمدهترین تجلی انفجار اطلاعات در 25 سال گذشته بوده است.به عنوان مثال، در سال 1995 جونز گزارش داد که یک شرکت بزرگ در حدود 258 میلیون صفحه اطلاعات-راهنمای کالا، قیمت های شرکت، و اوراق تجاری در اختیار داشت. هیچیک از این شرکتها نتوانستند تمام این عنصر (ماده) را برای آیندگان نگهدارند و تعداد اندکی مایل به انجام این کار بودند.بسیاری از روشها ذخیرهسازی به منظور حصول اطمینان از حفظ اطلاعات »ضروری» استفاده کردند.این مسأله همواره مطرح بوده که چه اطلاعاتی ارزش نگهداری دارند، و چه چیز میتواند برای نوع نگاه ما به جامعه در آینده مفید باشد و چه روشهایی وجود دارد که بتوانیم از »عدم آیندهنگری فرهنگی» پرهیز کنیم.(؟)
مؤسسات ملی و خصوصی در اکثر کشورها در حال عکس گرفتن از وب هستند (بنگرید به جدول شمارهی 1).این پروژهها تاکنون روشی منسجم برای انتخاب، سندسازی، حفظ، دسترسی، و ارائهی اطلاعات نداشتهاند.بسیاری از این پروژه ها به منظور انتخاب محتوی »آرشیو وب» از مدل های متفاوتی استفاده می کنند.برخی مانند کولتراو (سوئدی) میکوشند تا تمام سایتهای درون یک حوزه را جمعآوری کنند. حال آنکه افراد دیگری نظیر پاندورا (استرالیایی) از مجموعهای از ملاکهای انتخاب که توسط متخصصان یک موضوع تعیین شدهاند، استفاده میکنند.در میان پروژههایی که در آرشیو وب هستند این موارد را میتوان نام برد:
برخی از این ابتکارها هنوز در مرحلهی آزمایش هستند، و بقیه خوب پیشرفت کردهاند.به عنوان مثال، پروژه مینروا که توسط کتابخانهی مجلس انجام شد، مرحلهی طراحی را سپری کرده است. در مارس سال 2001، 43 میلیارد بایت[اطلاعات] در آرشیوی اینترنتی وجود داشت که شامل 4 میلیون صفحه، 16 میلیون پست و 360 فیلم می شد.در سال 2001، دولت فرانسه درخصوص تغییر مکانیزمهای وب ابراز نگرانی کرد.فرهنگ فرانسوی از طریق این مکانیزمها ایجاد و عرضه میشد.اولین وظیفهی ناشر وب سایت جمعآوری و نگهداری صفحات وب بود.در عین حال، قانون فرانسه حق نگهداری از کل وب سایت فرانسه را به کتابخانه ملی و مؤسسات تصویری صوتی کشور واگذار کرد .اجرای این قانون مستلزم انجام طرح هایی درخصوص مولفه های »وب فرانسه»، فناوری های دارای نوع خاصی از مواد یا موضوعات قانونی است.بنابر یافته پروژه مینروا، جمع آوری وب سایت ها مشکلاتی از جمله فرمت کردن پایگاه داده ها را در پی دارد .
اما، حفظ (نگهداری) مطالب و اطلاعات بدون بافت بیمعناست.اگر اروین بلک به منظور ایجاد تعادلی دشوار، سخت افزاری را در بافت موزه هالوکاست واشنگتن دی سی در نظر نگرفته بود.از نقشی که این سخت افزار در توانمند ساختن Nazi در پدید آوردن Holocaust(2001,11) ایفا می کند تعجب نمی کرد.بررسی این ماشین در بافت موزه، بلک را به موضوعی سوق داد.در نتیجه وی بین ماشین و جمع آوری، تحلیل، و مدیریت اطلاعات مربوط به وقایع Holocaust ارتباط برقرار کرد.
فرایند نیز به همان اندازهی بافت، در تغییر معنای اطلاعات حائز اهمیت است.تأکید عمده بر حفظ عناصر الکترونیکی (آن عناصری که جامعه ما واکنشهای افراد و نهادهای آن را مستند میکنند) در این حوزهها شده است، هدف از این تأکید، حصول اطمینان از این مسأله بوده است که متادادههای مناسبی پدید آیند و از طریق ارتباط با دادههای ثبت شده، مجدداً تدوین و مستند گردند.در اثر پیدایش متادادههای کافی و کارآمد، کل فرایند ثبت دادهها را میتوان از نو بررسی نمود.یکی از پنج نقطه ضعفهای (موانع) اصلی پژوهش بلک ناشی از ضعف در توصیف فناوریهای Hollerith است- این پژوهش احساس و قدرت فناوری را احیا نکرده است.در نتیجه، این توصیف فرایند را مبهم و پیچیده رها کرده است.تمام شیوهی تحلیل اطلاعات و فناوری در بطن داستانی هولناک قرار گرفته که وی آن را تعریف میکرد.آنچه روشن است آن است که ما میتوانیم فرایندی را که از طریق آن اطلاعات مورد استفاده قرار میگیرد را به هم ربط دهیم، البته به شرطی که محتوا، متادادههای مناسب، و دستگاههای اصلی را در اختیار داشته باشیم.در نتیجه دیدگاه ناقصی را در اختیار داریم .نیاز به ایجاد یک بافت و فضا برای اطلاعات، مشکل اصلی ما در حفظ اینترنت معنادار، اسناد وب (متون و تصاویر)، و تعاملات موجود در آن است.
Cyberculture, Cultural Asset Management, and Ethnohistory Preserving the Process and Understanding the past
نام نویسنده:
دکترسیموس راس Seamus Ross
مدیر HATII دانشگاه گلاسگو
منبع:
http://eprints.erpanet.org/61/01/sross_cyberculture_and_process.pdf
تاریخ انتشار: 19/06/2003
متن مقاله:
مقدمه
زمانیکه کودکی بیش نبودم، هر تابستان مدت سه ماه را در روستایی بدون تلویزیون میگذراندم.چون تلویزیون نبود اغلب اوقاتم را به مطالعه مجموعهی 29 جلدی دائرهالمعارف بریتانیکا که والدینم برایم خریده بودند، میگذراندم.در آن اطلاعات و دانش زیادی برگرفته از تجربیات، مطالعهی پدیدههای طبیعی، تحلیل منابع تاریخی، و پژوهش در بقایای گذشته بود.هر مقاله ترکیبی بود از آثار بسیاری از اندیشمندان و روشهای مختلف پژوهش را منعکس میکرد.آنها همه به انحاء مختلف به سایر مقالات وابسته بودند یا به نوعی با آنها در ارتباط بودند.اکنون از زمان ویراست یازدهم آن مجموعه زمان بسیاری گذشته و در تجدید نظرهای بعدی مقالات بسیاری تعویض، تولید، تصحیح و یا کنار گذاشته شدهاند.اما ویراست یازدهم همهی آنچه ما از یک منبع اطلاعات انتظار داریم را داشت:
• یکی از آنها مستند و معتبر بودن محتوا و منابع این دائرهالمعارف بود (به عنوان مثال فرمت کردن اطلاعات،نحوه ارائه آن ها،معرفی آثار جدید،آثاری که توسط ناشر برجسته یا موسسه انتشاراتی به زیور طبع آراسته گردیده است)؛
• این مجموعه از انسجام درونی برخوردار بود؛
• به نظر میرسید که به این زودیها از میان نمیرود یعنی مجلداتش از هم نمیپاشد (هرچند از زمانیکه من آن را خوانده ام یعنی دهه 1960 تاکنون ورق هایش کاهی شده (به زردی گراییده و کاملاً آسیب پذیر شده است)؛
• کامل (جامع) بود؛
• قابل فهم و سهل الوصول بود؛ و،
• اطلاعات آن منحصربه فرد بود-و مطلب تکراری نداشت، هرچند که نسخه های بسیاری از
آن در کتابخانه و منازل موجود بود.
اگرچه من دیگر وقت ندارم که تابستان را در کنار دریا بگذرانم و شبها دائرهالمعارف بخوانم در عین حال، همچنان از اطلاعات و ارتباط بین آنها لذت میبرم.ویژگیهایی که دائرهالمعارف بریتانیکا را منبعی مناسب و مطلوب میکند میتواند راهنمایی برای ایجاد یک بانک اطلاعاتی اینترنتی باشد.
اما، اینترنت، چیزی بیش از یک کتابخانهی عظیم دیجیتالی است که منتظر باشد تا مطالبی از آن برداشت شود، تحلیل شود، ذخیره شود، و بازیابی شود.این فضا (اینترنت) فضایی است با اطلاعات و مواد با کیفیت عالی و موادی با کیفیت پایین و همچنین عمدتاً مطالبی غیرقانونی.ما درخصوص حفظ چنین مطالبی یا «متنی»، به معنای پسامدرنی کلمه صحبت نمیکنیم.ما اکنون اهمیت محوری فضای اجتماعی، بافت، و تعامل اجتماعی را که در بطن اینترنت نهفته است را میشناسیم.از نگاه ما تجربهی استفاده از اینترنت به لحاظ فرهنگی قابل تعریف است.دنیای مجازی و دنیای واقعی عمدتاً متضادند.درست است که فرهنگ مجازی ویژگیهایی دارد که آن را از سنجههای سنتیتر فرهنگ جدا میکند، در عین حال مرز بین این دو دنیا هیچگاه مشخص نبوده است؛ تکامل فضاهای اقتصادی، اطلاعاتی و اجتماعی این امر را به خوبی نشان میدهد.بعلاوه فرهنگ مجازی یک فرهنگ نیست-[بلکه] فرهنگهای بسیاری است؛ دنیای است از اندیشمندان، شهروندانی از طبقات متوسط، و انحراف ها.وب منبعی فرهنگی است که جامعه معاصر باید آن را مدیریت کند و وب سرمایهای فکری است که باید از آن برداشت کرد و آن را به نسلهای بعد انتقال داد.
پیش از پرداختن به مسئله ذخیره دیجیتالی محتوای اینترنت و خاصه محتوی وب باید به مسئله اهداف این کار به پردازیم.چرا ما مایلیم اطلاعات اینترنتی را حفظ کنیم و با چه هدفی آن را برای آینده نگه میداریم؟ مسأله در اینجا نحوهی پژوهش در مورد فرهنگ مجازی و دستاوردهای آن، و نیز نوع اطلاعاتی است که ما برای مستند کردن فرهنگ نیازمندیم.مسأله، مسألهی گزینش است و مسألهای است که تمام نهادها، مانند کتابخانهها و آرشیوها، میکوشند تا در دیگر بافتها به آن بپردازند.به عنوان مثال، چند کتابخانهی تحقیقاتی و عمومی در انگلستان نسخههای از روزنامهی Sun The را نگهداری میکنند، در عین حال این روزنامه روزانه حدود 5/3 میلیون تیراژ دارد. اما، کتابخانههای بسیاری، نسخههای The Times را دارند و این در حالی است که تیراژ این روزنامه کمتر از یک پنجم نشریه SUN است.چرا یک روزنامه نگهداری میشود و روزنامهی دیگر نگهداری نمیشود؟ یک پاسخ این است که کتابدارها هم عقیدهاند که The Times برای انگلستان است و یک روزنامهی «ثبتی» است، اما چه چیزی »ثبت» میکند؟ عقاید سیاسی، خبر، تفاسیر اجتماعی، ورزش، یا تمام این حوزهها.از نگاه فرهنگ عوام مردم The sun دریچهای غنی بر روی انگلیسیها میگشاید و در آینده مورخان آن را بی ارزش خواهند یافت.فرهنگ های عامه همواره هماگونه که باستانشناسان و مورخان در نیمه دوم قرن 20 به آن توجه دارند همواره در حال مستند سازی بوده است.در دفاع از اینترنت حصول اطمینان از حفظ تعادل در شیوه های جمع آوری ضروری است آنسان که لازم است تمام ابعاد فرهنگ از فرهنگ عامه تا فرهنگ خاصه مدنظر باشد.
ماهیت پویای اینترنت مستندسازی آن را دشوار میکند و عمدتاً آنچه را شما در آن مییابید در آینده وجود ندارد، حتی پس از گذشت روزها، سرویسهای خبری اینترنتی نیز چند دقیقه یا چند ساعت بیشتر دوام نمیآورند. این سیاست مطالعهی علمی اینترنت را دشوار ساخته است.اما در کل اینترنت به مثابهی یک فضای فرهنگی و اجتماعی مجازی بسیار غنیتر از محتویاتش است.در اینجا بین مطالعه اینتنرت و فرهنگ مجازی آن و مستندسازی »فرهنگ های جهان واقعی (غیرمجازی)» تعادل وجود دارد.اینترنت به مثابه فضای فرهنگی و اجتماعی مجازی بسیار غنی تر از محتوی آن است.
در بررسی مسأله نگهداری عناصر فرهنگی موجود در فضای مجازی این موارد باید بررسی شوند:
• کیفیات منحصر به فرد فرهنگ مجازی و عناصر الکترونیکی اینترنت محور (مثل صفحات وب، تصاویر، متن)؛
• مسائل مربوط به انتخاب (به عنوان مثال خواه بر ملاک های اولویت بندی شده مبتنی باشد یا همه چیز را در بر بگیرد)، دسترسی، و توصیف یا تشریح عناصر الکترونیکی اینترنتی (مثلاً صفحات وب)؛
• مسائل قانونی (مثلاً کپی رایت، مالکیت، حفاظت اطلاعات، امنیت ملی، علائم تجاری، حقوق انحصاری)؛
• پیچیدگی روزافزون وب (که ناشی از استفادهی روزافزون از صفحات پویای وب است) که پایگاه داده های بنیادین آن را تقویت می کند؛
• مشکلات مربوط به نگهداری و دسترسی دراز مدت و تضمین قابل استفاده بودن عناصر الکترونیکی اینترنت (مثلاً اینکه برخی عناصر وجود دارند که تنها از طریق پیوند یا چند نرمافزار خاص قابل دسترسی و استفاده هستند)؛ و،
• نیاز به روشهای مطالعه این عناصر که ممکن است حفظ و نگهداری شده باشند (مثلاً چه کسانی مجازند تا به آرشیوهای اینترنتی دسترسی پیدا کند، اینکه چگونه باید از این آرشیوها و عناصر استفاده کرد، چگونه باید آنها را کنترل و نظارت نمود).
فرهنگ مجازی و منابع اطلاعاتی اینترنتی چه تفاوتی با مواد سنتی می کنند؟ اساساً دو گونه اطلاعات در فضای اینترنت وجود دارد:
1. اطلاعاتی که آنها را به مثابهی یکی از محصولات »جوامع واقعی» میتوان طبقهبندی کرد؛ و،
2. اطلاعاتی که آنها را به مثابهی یکی از محصولات جوامع مجازی میتوان طبقهبندی کرد.
محصولات جوامع واقعی شامل انتشارات الکترونیکی مثل مجلات الکترونیکی، کتابهای الکترونیکی و صفحات وب، و انتشارات الکترونیکی نهادها، مانند پایگاه داده ها، ایمیل هایی که سران دولتها و وزرایشان و سایر سران دولت رد و بدل میکنند، می باشد، این موارد توسط اینترنت و شبکه های خصوصی توزیع می شوند.محصولات جوامع مجازی نیز شامل، ایمیل ها و صفحات وب میشود، اما آنها شامل محصولات گروههای خبری، فهرست کاربران ایمیل، MUDها، و اتاقهای چت میشوند.برخی از آنها مانند مکالمات بین دو خارجی در خیابان، یا (مکالمات اتاقهای چت)، ثبت نمیشوند.به مرور زمان این تمایز بین حقیقی و مجازی پیچیده تر و مبهم تر خواهد شد؛ به عنوان مثال بنگرید به بحث خسته کننده جولیین دیبل درخصوص تجاوز در فضای مجازی (1996و 1998) یا بررسی دونات درخصوص هویت و فریبکاری در جوامع مجازی به عنوان شاهد این مسئله.
تاکید بر دستاوردهای جوامع واقعی به مثابه محور بحث چندان دشوار نیست، اما بررسی گرایشات و طرز تلقیهای مورخان معاصر نشان میدهد که مورخان آینده عمدتاً به پدیدهی اجتماعی اینترنت و فضای ارتباطی آن علاقهمند خواهند شد تا انتشارات الکترونیکی اندیشمندان که به اینترنت ارسال می دارند.چندین سال قبل فکر کردم که »تأثیر دراز مدت اینترنت بر دانش به افزایش کیفی، کمی، و تنوع منابع اطلاعاتی دیجیتالی بستگی دارد».اکنون عمده اطلاعاتی که در وب وجود دارد، عملاً برای جامعه علمی امروز غیرقابل استفاده است.مطمئناً، ابزارهای دیجیتالی تسهیلاتی را برای چاپ و انتشار فراهم می کنند که دستگاه های چاپ از آن عاجزند، به عنوان نمونه به امکاناتی می توان اشاره کرد که برای طیف وسیعی از داده های (مثلاً تصویری یا صوتی) و ساختارها(مثلاً پایگاه داده ها) در قالب یک اثر علمی، توزیع اطلاعات و مطالب در سطح گسترده، و تحلیل مجدد و همزمان اطلاعات موجود در پژوهش های عالمانه به کار می روند.از برخی اندیشمندان درخصوص مزیت اینگونه تسهیلات و امکانات سوال شده است.همزمان عامه مردم، موسسات عمومی و خصوصی اینترنت و خاصه وب را مکانیزمی برای توزیع و فراهم نمودن اطلاعات می دانند و از نگاه آن ها اینترنت فضایی است که افراد در آن می توانند با سایر کاربران دور و نزدیک ارتباط برقرار نمایند.جذابترین سؤالات سؤالاتی است که به نحوه استفاده مردم از اینترنت و منابع آن، تأثیر آن بر شکلدهی به وقایع، و نوع دیدگاههایی که این وسیله درخصوص فرهنگ عامه به ما میدهد، مربوطاند.
Bringing Culture to the Internet - Combining Multimedia and Content Management
نام نویسنده:
ژان سامیر جی ار،مارک جی جاکلورسکی،رابرت مولنار Jean Sommier Jr،Mark J.Jaklorsky،Robert Molnar
منبع:
http://www.insightbuilder.net/pdffiles/multimediaeducation.file.pdf
www.polardesign.com
www.insightbuilder.net
تاریخ انتشار: 2003
متن مقاله:
سازمانهای فرهنگی و آموزشی زمانی میتوانند ارتباط کارآمدی داشته باشند که محتوی مطالبشان "آموزنده" و به لحاظ دارابودن اطلاعات "پربار" باشد.مخاطبان چنین سازمانهایی نوعاً دو نیاز مجزا دارند:کسب اطلاعات ویژه در پاسخ به یک سؤال و یادگیری کلی در حالتی که سؤال مطرح نشده است و یا سوالی وجود ندارد.سازمانها به عنوان قدم اولیه میتوانند از طریق به کارگیری چند رسانه ای آموزش را بهبود بخشند و از طریق مدیریت محتوا، زمان و ارتباط اطلاعات به یکدیگر را بهبود بخشند.اما سازمانها میتوانند با محتوای بهتر، یعنی همزمان پراطلاع و آموزنده بوده و تأثیر بیشتری بر ارتباطات داشته باشند؛ و این مهم از طریق چندرسانهای کردن انتقال اطلاعات و نیز داشتن مدیریت محتوا جهت حفظ این چند رسانگی امکان پذیر خواهد بود.
ماهیت دوگانه محتوا
منبعی آنلاین به منظور متمایز نمودن خود از سایر منابع اینترنتی، تشویق کاربران به پاسخگویی و درنتیجه تقویت پیام و محتوایش، باید هم پرمحتوا و هم آموزنده باشد.محتوای اطلاعاتی سایت به سؤالات بازدیدکنندگان درخصوص مسائل و موضوعات خاص پاسخ میدهد.در عین حال، محتوای آموزشی،اطلاعات مربوط به یک یا چند موضوع را منتقل میکند و به منظور رفع نیاز مخاطبان خاص (مثلاً دانشجویان) طراحی شده است.محتوای اطلاعاتی معمولاً از طریق متن فشرده و نمودار عرضه میشود، حال آنکه محتوای آموزشی برای تحقق اهدافش از طریق تعامل، تعدیل و احتمالاً امکانات چندرسانهای به عرضه اطلاعات میپردازد.
در واقع، نقطه تمایز این دو نحوه انتقال اطلاعات است.محتوای اطلاعاتی در واقع پاسخ به سؤال کاربر است، حال آنکه هدف محتوای آموزشی، مخاطبان موردنظر (خاص)اند.
1ـ فراهم کردن اطلاعات منظم 1ـ درخواست اطلاعات
2ـ تعامل با اطلاعات 2ـ دادن اطلاعات کاربر
در واقع، محتوا بطور همزمان میتواند آموزشی و اطلاعاتی باشد، اما در راستای افزایش کارآمدی پیام سازمان، این تمایز باید لحاظ شود.
محتوا برای اطلاعاتی شدن، باید ساختارمند، به روز و تا حد امکان فشرده شود.وب سایتی که از جانب مصرفکنندگان به خوبی حمایت میشود (نمونه یک ابزار و کاربرد کاملاً اطلاعاتی) محتوا را برای بازدیدکنندهای که با انتخاب یک موضوع در سایت جستجو میکند و در پی مطالب است و آن را به عنوان یک منبع اطلاعاتی برمیگزیند، دردسترستر قرار می دهد.وبسایتی به روز با اطلاعات فشرده که دائماً اطلاعاتش به روز میشود، روز به روز بیشتر خود را به عنوان منبعی موفق معرفی میکند؛ منبعی که میتوان دائماً برای اطلاعات به روز و مرتبط به آن مراجعه کرد.
محتوای آموزشی باید توجه بازدیدکنندگان را جلب کند (یعنی سرگرمکننده باشد)، آموزش را از طریق تکرار، گسترش داده و تقویت کند و نیز از طریق آزمون، نمودارهای آموزشی و غیره، روند آموزش را بهبود بخشد.این امکانات بازدیدکنندگان را تشویق میکند که چنانچه در آموزش موفق باشند و همچنان به موضوعات و مطالب منتقل شده علاقمند باشند، مجدداً به این منبع مراجعه خواهند کرد.در کل، پذیرفتهشده که «خواندن» تنها همراه با آموختن نحوه ی به خاطر سپردن، مؤثر خواهد بود.به همین دلیل، استفاده از تمام حواس و عرضه اطلاعات به صورت تصویری و شنیداری به منظور جلب مشارکت مخاطب، حائز اهمیت است.
ایجاد محتوای اطلاعاتی
همانگونه که ملاحظه شد محتوای اطلاعاتی باید ساختارمند، به روز و فشرده باشد.بدینمنظور مدیران سایت باید چارچوبی نظام مند برای ساختار مطالب و فرایندی برای تولید اطلاعات و محتوا ایجاد کنند که دربردارنده موارد ذیل باشد:
1. نقشههای سایت
2. طرحهای ارتباطی
3. استانداردهای معتبر
4. طبقهبندی مطالب
5. سازماندهی مطالب
6. عوامل طراحی سایت و وظایف آنها (مترجمان/ویراستاران)
7. فهرست بندی مطالب
بدون این ساختار، ایجاد محتوا با بحران مواجه میشود.قرار گرفتن این اسناد در فرایندهای مربوط به تعیین نحوه استفاده مجدد از وبسایت، سبک سازی و محتوا و نیز تشخیص چالشهای مربوط به منابع چندزبانه را تسهیل میکند.بعلاوه زمانی که بسیاری از تغذیهکنندگان وب با هم کار میکنند سازمان نسبت به پرهیز از اشتباهاتی نظیر تکرار اثر یا فرصتهای از دست رفته که منجر به مشکلاتی در هزینه، کیفیت و زمان تحویل می گردد، حساس است.
بدون شک ایجاد این سیستم و اسناد آن (که پیشتر به آنها اشاره شد) بسیار زمان بر است.اما چنانچه از آن استقبال شود، بسیار ارزشمند است.البته حتی بهترین سیستمها نیز خالی از اشکال نیستند.مشکلاتی که میتوانند سبب آشفتگی، بحران و عدم کارایی شوند به قرار ذیل می باشند:
1. عدم اجرای استانداردها
2. عدم کارایی پرسنل، خاصه مدیران و نویسندگان اسنادی که ساختار سایت را تشکیل میدهند
3. ناکافی بودن آموزش پرسنل جدید
4. عدم بروز کردن اسناد
بدون اجرای استانداردها، به مرور زمان، این منبع آنلاین روز به روز دچار بینظمی در ساختار خواهد شد.عوامل تقویتکننده و تولیدکننده محتوا ممکن است در قرار دادن برخی مطالب دچار اشتباه شوند یا مطالبی تهیه کنند که با استانداردهای موجود ناسازگار باشد و کاربر را گیج کند.با درنظر گرفتن ارزش حافظه رسمی عوامل تولید کننده محتوا، این عوامل ممکن است مورد استفاده قرار گیرند و یا ناکارآمد باشند.
رفع این مشکلات در گروی استفاده از »راهکار مدیریت محتوا» است.راهکار مدیریت محتوا نه تنها ایجاد XML, HTML و سایر اسناد وب را آسانتر میکند، بلکه به یک مجموعه یا سازمان امکان میدهد تا به سرعت قواعد خود را کدگذاری کنند: چارچوب نظری، استانداردهای معتبر، کارگزاران؛ حتی افراد را برای تحولات آینده آماده می کنند.در این صورت عاملان تهیهکننده محتوا میتوانند بدون اشتباه در مورد ساختار محتوا و ملزومات مربوط به روش، مطالب را بنویسند.زمان آموزش هنگامی که پرسنل جدید به خدمت گرفته میشوند یا در زمانی که تغییرات سازمانی، عملکرد و در نتیجه چارچوب نظری اولیه را تغییر میدهند، کاهش مییابد.
همانگونه که صفحه نمایش وب سایت AmericanPresident.org نشان میدهد، مدیران سایت میتوانند چارچوب نظری مربوط به محتوا را به منظور مشخص نمودن نوع محتوا و روابط بین مطالب، وارد راهکار مدیریت محتوا کنند.در واقع، راهکار مدیریت محتوای خوب نه تنها امکان ورود قواعد مربوط به نحوه ی پردازش مطالب را فراهم میکند بلکه این قواعد را از طریق وادار نمودن عاملان به پایبندی به ساختار به اجرا در میآورد.در تصویر ذیل انواع مطالب با نمادهای مختلف نشان داده شده است.رابطه ساختاری آنها نیز مشخص شده است.
از آنجا که محتوا (مطالب) در یک پایگاه داده ها ذخیره شده است، راهکار مدیریت محتوای خوب امکان جستجوی مطالب را در سراسر سایت فراهم میکند.این مطالب را میتوان در فرمتهای دیگری نظیر فرمتهای چندرسانه ای، HTML, PDF, XML با هر فرمت دیگری مجدداً ذخیره کرد.این بدان معنا است که محتوا از نمایش تصویری آن جداست.نمودار ذیل نشان میدهد که چگونه مطلب را میتوان در چند فرمت مختلف ذخیره کرد.جستجوی مطلبی که یک چارچوب نظری و منطقی معناداری را دنبال میکند، مسلماً آسانتر است.
راهکار مدیریت محتوای موفق، راهکار مدیریت محتوایی است که بتواند عوامل را طوری ساماندهی کند که یک سند تا تکمیل و انتشار، مراحل از پیش تعیین شده را به ترتیب طی کند.ویژگیهای کارگزاری راهکار مدیریت محتوا به منظور هماهنگ کردن عوامل تعیینکننده محتوا بسیار ضروری است، آنچنانکه هیچ مطالبی از قلم نیفتد و مطالب همواره جدید و به روز باشند.
سرانجام و از همه مهمتر اینکه استفاده از راهکار مدیریت محتوا باید آسان باشد، چنانکه ایجاد مطالب جدید در ساختار از پیش تعریف شده به راحتی امکانپذیر باشد.این امر مستلزم آن است که کاربر به تغذیهکنندگان کمک تصویری کند و »آنچه شما میبینید همان است که دریافت میکنید».
تهیه محتوای آموزشی
محتوای آموزشی باید به نحو مؤثری، بازدیدکننده سایت را آموزش دهد.اجماعاً چنین پذیرفته شده است که »خواندن» تنها در حفظ یادگیری آنهم بطور جزئی موثر می باشد.
از آنچه میآموزیم تقریباً این موارد را به خاطر میسپاریم:
10% از آنچه یک بار میخوانیم
20% از آنچه میشنویم
30% از آنچه یک بار میبینیم
50% از آنچه میشنویم و میبینیم
70% از آنچه میگوییم
90% از آنچه ضمن انجام عمل میگوییم
این موارد عمدتاً به چالش کشیده میشوند اما آموزش چند رسانهای یا تعاملی اطمینان میدهد که در انتقال مطالب بسی مؤثرتر از کتب درسی عمل میکند.مطلبی که چند رسانه آموزش میدهد علاوه بر سرگرم کردن کاربر، اطلاعات را از راه حواس چندگانه منتقل میکنند.تعاملی بودن محتوا، یادگیری را تقویت میکند.
اما مطلبی که چند رسانه انتقال میدهد،با چند چالش مهم روبرو است.اول آنکه هزینه تولید این مطالب به دلیل نیاز به مهارتهای خاص، ابزار مناسب و زمان، بالا است.دوم آنکه،به روز کردن چند رسانه بسی دشوارتر از به روز کردن متن است.عدم توانایی برای به روز کردن مناسب چند رسانه به دلیل هزینههای بالای تغییر دادن فایلها، قیمت این ابزار آموزشی را بالا میبرد.
اما در پنج سال گذشته قیمت این ابزار به طور قابل توجهی کاهش یافته است.چندرسانه همزمان با ورود ابزارهایی نظیر ماکرومدیا فلش که روز به روز هم گسترش مییابند و نیز کاهش قیمت اینترنت خاصه در 5 سال اخیر، به مثابه روش انتقال مطالب نه تنها توصیه میشود بلکه بعضاً یک سازمان به منظور متمایز ساختن مطالب خود از سایر سازمانها به آن فوقالعاده نیازمند است.استفاده از فناوری نیز روز به روز برای بکارگیری در پایگاه داده های موجود و سیستمهای راهکار مدیریت محتوا آسانتر میشود.به عنوان مثال، ماکرومدیا فلش میتواند به همراه اسناد XML نمودارهایی ایجاد کند که اساس آن تغییر دادههاست.این قابلیت به روز شدن چندرسانه ای، هزینه چندرسانه را کاهش میدهد و دیگر لازم نیست یک فایل، هر زمان که اطلاعات تغییر کرد، از نو ایجاد شود؛ بلکه برعکس، تغییر اطلاعات و دادهها به طور خودکار،محتوای چندرسانه را تغییر میدهد.
شیوه ارائه نمونه URL
عرضه دیداری مفاهیم ارائه منطقی www.polardesign.com/test/logica
عرضه دیداری مفاهیم به همراه صدای گوینده ارائه سه بعدی بسیار بزرگ http://www.monster-3d.com/layout/presentation/
آموزش تعاملی NYU
به صورت آن لاین http://www.polardesign.com/test/nyuonline/index1.html
تلفیق دو نوع محتوا (مطلب)
همانگونه که ملاحظه شد مؤثرترین محتوا، محتوای اطلاعاتی و آموزشی است.به همین دلیل، یک وبسایت کارآمد، چند رسانه را با مجوعهای از اطلاعات ساختارمند، تلفیق میکند.
وب سایت ذیل این تلفیق را انجام داده است:
I. American President.org
URL: www.americanpresident.org
Organization:
Designed by: Polar Design
Content Management: InsightBuilder(R) 2
پیش از آنکه وبسایت ریاست جمهوری آمریکا راهاندازی شود، شرکت پلار دیزاین و مالک سایت، مرکز امور عامه میلر ، چارچوبی مفهومی (نظری) برای سایت ایجاد کرد که بر دو »رکن» اصلی مبتنی بود:
1ـ دوره ی ریاست در طول تاریخ
2ـ دوره ی ریاست در عمل
در هر یک از این ستون ها، ساختار بگونهای تعریف شده که هر رئیسجمهور مجموعه ی یکسانی از بخشهای سایت را در حوزه تاریخ در اختیار دارد چندانکه حوزه عمل وبسایت، اطلاعات را برطبق دوره ی ریاست در عمل (ونه تکتک ریاست جمهوریها) سازماندهی میکند به طوری که یک مطلب توسط بخشهایی از این دو ستون تقسیم شود و امکان نوشتن و جستجوی مطلب فراهم گردد.بعلاوه مطلب چندرسانهای طوری طراحی شده که خطوط زمانی ریاست جمهوری، انتخابکننده رئیسجمهور و نمودارهای سازمانی همه توسط سیستم مدیریت محتوا به روز خواهند شد.
زمانی که ساختار سایت تدوین شد، شرکت پلار دیزاین ساختار سایت و طرح را به InsightBuilder2 راهکار مدیریت محتوای آن (CMS) منتقل میکند.لذا شرکت پلار دیزاین خطوط زمانی و نمودارهای سازمانی هر یک از 43 رئیسجمهور را تدوین میکند.
بعلاوه، سایت American President.org با استفاده از قابلیت انتشار XML،Insight Builder قادر است نمودارهای سازمانی دیگر، مقالات و خطوط زمانی را بدون کمک شرکت پلار دیزاین و با کمترین هزینه نگهداری سایت، تهیه کند.بنابراین، چندرسانه ای شرکت پلار دیزاین چندبار مصرف است و با کمترین هزینه مالی و زمانی قابل تغییر و اصلاح است.
Aـ نمودار سازمانی
هر یک از رؤسای جمهور ایالات متحده به یک پرسنل و کابینه متکی است که باید به صورت تصویری در سایت نشان داده شود.به منظور خودکارکردن ایجاد نمودارهای سازمانی برای هر رئیس جمهور، شرک پلار دیزاین یک نمودار سازمانی تعاملی ساخته که با استفاده از فلش سیستمهای پرسنل، اطلاعات را از اسناد XML بیرونی استخراج میکند.سپس با استفاده از InsightBuilder2 میتوان سمتهای پرسنل را در فضای GUI ایجاد کرد و آنگاه فایلهای XML را که سمتها را تعیین میکنند، منتشر نمود.این الگو، برغم این کار تخصصی، کاملاً از قابلیتهای تعاملی فلش استفاده میکند.
مفاهیم این الگو بر اساس دادههای موردنظر تنظیم میشوند.از این رو، نمودار سازمانی بسته به میزان پرسنل حرکت کرده و تنظیم میشود و به کاربر امکان میدهد تا بتواند در یک مانیتور 800 x 600 در کل نمودار سیر کند.سایر اطلاعات مربوط به هر یک از پرسنل توسط XML تهیه و از طریق کلیک کاربر روی نام یا سمت شخص میتواند آنها را ملاحظه کند.
Bـ خط زمانی
فلش زیر تصویر مدت زمان ریاست جمهوری را نشان میدهد.بنابر نمودار سازمانی فوق، خط زمانی تاریخ رویداد و اطلاعات را از سند InsightBuilder انتشار یافته است، بدست میآورد، یعنی هر یک از 43 خط زمانی رئیس جمهوری به آسانی توسط وب InsightBuilder به روز شده و منتشر میشود.
Cـ انتخاب کننده رئیس جمهور
این فلش دسترسی به هر رئیس جمهور را آسان میکند.
1ـ کاربر میتواند رؤسای جمهور را با تاریخشان ملاحظه کند.
2ـ کاربر میتواند با کلیک روی گزینه اسم فامیلی تمام رؤسای جمهور را ملاحظه کند.
انتخاب کننده رئیس جمهور شامل یک فایل فلش و یک فایل XML است، مراجعه کننده میتواند نام یک رئیسجمهور دیگر آینده را از طریق InsightBuilder به این خط زمانی اضافه کند.
نتیجه
سازمانها با بهرهگیری از راهبرد مدیریت محتوای انعطافپذیر نظیر InsightBuilder و نیز یک تیم طراحی مجرب در تلفیق چندرسانه ای با راهکار مدیریت محتوا میتوانند با وبسایتهای خود به نتایج مشابهی دست یابند و تجربیات آموزشی و اطلاعاتی مفیدی برای کاربران فراهم کنند.
البته، جمعآوری یک تیم طراحی و راهکار مدیریت محتوا ـ چه از بیرون و چه از همکاران داخلی ـ خود، بخشی از این چالش است.ایجاد استانداردهای مفید، مناسب، منطقی و منسجم برای تدوین محتوی و نیز افرادی که این محتوا را مینویسند نخستین گام ضروری است که پس از آن، چندرسانه و یک راهکار مدیریت محتوای خوب خواهند توانست کار خود را به خوبی به انجام برسانند.
صفری، وبلاگنویس: یک وبلاگ باید برآیند شخصیت مجازی مخاطب خود باشد
یک بلاگر گفت: « وبلاگی مخاطب بیشتری را به خود جذب میکند که وبلاگ خوان به گونهیی احساس کند که مطالب آن مجموعهیی از ابعاد مختلف شخصیت خودش است.»
روحالله صفری، نویسندهی وبلاگ " برای فردا " با تاکید بر غیر قابل تقسیم بودن وبلاگ به حوزههای مختلف، اظهار داشت: « یک وبلاگ باید برآیند هویت مجازی فرد در پشت مانتیور باشد و تمام ابعاد مختلف زندگی افراد را شامل شود، نه فقط صرفا به یک حوزه خاص بپردازد.»
وی افزود: « مهم ترین تفاوت وبلاگ با وب سایت و نشریهها در خودمانی بودن آن است. یک وبلاگ نویس میتواند هر چیزی که به ذهنش خطور کرد را در وبلاگ خود بیان کند نه این که آن را صرفا پر از مقالههای مختلف کند. زمانی که یک مخاطب نتواند تصور آن را بکند که قرار است در وبلاگ چه مطلبی نوشته شده است. خوانندگان آن افزایش مییابد و جنس وبلاگ از سایر رسانهها متفاوت میشود.»
صفری با بیان این که عمدهترین مخاطبان وبلاگها همان وبلاگ نویسان هستند، به ایسنا گفت: « عموم طبقات اجتماعی نسبت به پدیده وبلاگ بیگانه هستند. گروهی از جوانان نیز هستند که با اینترنت در ارتباط هستند، ولی به طور مداوم وبلاگخوان نیستند و تنها گروهی که خود وبلاگ نویس هستند، به طور مداوم وبلاگ خوان نیز هستند.»
وی با تاکید بر طبیعی، ملموس و واقعی و نه انتزاعی، کلان و کلی بودن موضوعات وبلاگها، تصریح کرد: « امروزه زمانی که مطالب یک وبلاگ کوتاهتر و ملموستر باشد، مخاطب بیشتری هم برای آن وجود دارد، زیرا یک وبلاگ خوان چندان حوصلهی خواندن مقالههای بلند تحلیلی در وبلاگ و صفحهی مانتیور را ندارد، او بیشتر به منظور یک گفتوگوی دوستانه به سراغ وبلاگ میآید و در این راستا برقراری یک رابطه دو سویه در وبلاگ اهمیت زیادی دارد.»
ولیزاده، وبلاگنویس: مخاطبان وبلاگ نسبت به سایر رسانهها محدودتر است
به اعتقاد یک وبلاگنویس، به دلیل آن که مخاطب خاص وبلاگ برخلاف مخاطبان عام، تمایل چندانی به نظر دهی و ثبت حضور خود ندارد، تعداد وبلاگهای سطحی و عامیانه بیشتر از وبلاگهای تخصصی است.
رضا ولی زاده، روزنامهنگار گفت: « همانند روزنامههای زرد و جدی، وبلاگهای زرد و جدی هم وجود دارد. همان طور که نشریات زرد مخاطبان بیشتری دارند، مخاطبان وبلاگهای زرد نیز بیشتر است که مهم ترین دلیل آن عدم تمایل مخاطب خاص به نظر دهی است؛ زیرا نظر دادن برای یک مخاطب خاص به رعایت اصول خاصی نیاز دارد.»
وی با اشاره به بیشتر بودن وبلاگهای سطحی و عامیانه، اظهار داشت: «فضای سایبر فضای مطالب تخصصی نیست و از طرفی دیگر وبلاگهای تخصصی هنوز تکنیکهای وبلاگنویسی که مطالب را جذاب میکند، اجرا نمیکنند.»
ولیزاده اظهار داشت: « نمیتوان مخاطبان وبلاگ را به قشر خاصی از جامعه محدود دانست. اما به طور قطع مخاطبان وبلاگها نسبت به سایر رسانهها محدودتر هستند.»
این روزنامهنگار به ایسنا گفت: « مخاطبان جوان وبلاگ از یک سطح دانش نسبی برخوردارند و در عین حال امکان دسترسی به منابع خبری جدیتری هم دارند، اما آنها به لحاظ فکری اعتماد چندانی به رسانههای سنتی و مکتوب ندارند و وبلاگ را رسانه قابل اعتمادتری میدانند. همچنین ادبیات عصیان و اعتراضی که در وبلاگ وجود دارد برای جوانان و مخاطبان وبلاگ مشروعیت بیشتری دارد.»
وی با اعتقاد بر اینکه بخشی از مخاطبان وبلاگها را اپوزیسیونها تشکیل میدهند اظهار داشت: « تفکر حاکم بر وبلاگهای ما، مشروعیت مدنیتری دارند که البته این مشروعیت در رسانههای سنتی کمتر است.»
این بلاگر به تکنیکهای ارایهی و بسته بندی مطالب در وبلاگ اشاره کرد و گفت: « وبلاگ به عنوان یک رسانهی فردی، حیات فرد در جامعه را به تصویر میکشد و اگر موضوعاتی را که مطرح میکند از جهان فرد بیرون نرود و با جامعه ارتباط برقرار نکند، به طور قطع گسترهی مخاطبان ان مطلب کمتر میشود و صرفا به کسانی که با مولف و نویسنده وبلاگ همزاد پنداری میکنند، محدود میشود.»
وی در خصوص ارایه مطالب در وبلاگ به ارزشهای خبری اشاره کرد و گفت: « در وبلاگ نویسی نیز ارزشهای خبری حاکم بر روزنامه نگاری سنتی حرف اول را میزند، فقط باید در شکل و بسته بندی مطالب، تا حدی آداب جهان سایبر نیز رعایت شود.»
ولی زاده همچنین مطلوب بودن ادبیات وبلاگ نویسی را ضروری دانست و گفت: « منسجم نویسی و پرهیز از پریشان نویسی اهمیت زیادی دارد و در وبلاگ باید پدیدههای فردی، اجتماعی و سیاسی با نگاهی منصفانه و همه جانبه نگر نوشته شود
.»
توکلی، بلاگر: به روز بودن و نزدیکی به اخبار جامعه در مطالب وبلاگ موجب افزایش مخاطبان آن میشود
به اعتقاد یک روزنامه نگار و وبلاگ نویس، به روز بودن مطالب وبلاگ، مهم ترین عامل برای جذب مخاطبان است.
مجید توکلی بلاگر در " حاشیه خاکستری "، به ایسنا گفت: « مطالب به روز و سرعت در آشنا کردن مخاطب با مطالب جدید در وبلاگ اهمیت زیادی دارد، یک وبلاگ باید هر 48 ساعت یک بار مطالب تازهای داشته باشد، چون عدم انجام این کار به تدریج موجب فراموش شدن وبلاگ و کاهش مخاطبان او میشود.»
وی به نوع نگارش مطلب در وبلاگ اشاره کرد و گفت: « مخاطب خواهان آن است که در وبلاگ فارغ از رسانههای جمعی دیگر، نوعی صمیمیت و محاورهای بودن را ببیند. همچنین نزدیک بودن مطالب به اخبار جامعه و متفاوت بودن لحن بیان در وبلاگها با دیگر رسانهها در جذب مخاطبان تاثیر زیادی دارد.»
توکلی با بیان این که مخاطبان وبلاگها به سنین 15 تا 30 سال محدود میشوند، اظهار داشت: « وبلاگ خوانها دو گروه هستند، یکی مخاطبان وبلاگهای حرفهای هستند که به تحلیل مسائل مختلف جامعه میپردازند. آنها اغلب افراد فرهنگی وتحصیل کردهای هستند که بیشتر خواهان خواندن مطالب روز جامعهاند. مخاطبان وبلاگهای حرفهای از طریق قابلیت نظر دهی آنها تعیین میشود.»
وی افزود: « گروه دوم مخاطبان عام وبلاگهایی شخصی و احساسی هستند که اغلب جوانان بین 15 تا 20 سال هستند.»
وی اظهار داشت: « طبقه بندی مخاطبان وبلاگ همچون روزنامهها است، همانند یک روزنامه، اگر وبلاگ نویسی مخاطبان خود را جذب کرد، باید به طور مرتب برای مخاطبان خاص خود، مطالب جدیدی را تولید کند.»
توکلی با بیان این که پدیده وبلاگ در کشور هنوز نهادینه نشده است، گفت: « مخاطبان عام وبلاگها اغلب با هدفهای " د وستی " به سراغ وبلاگها میآیند تا خواندن مطالب جدی و تخصصی، ولی مهم آن است که به جای حذف این گونه وبلاگها، با تبلیغ و تشویق بتوان دغدغهی تحلیل مسائل روز را در آنها ایجاد کرد.»
این بلاگر در پایان تصریح کرد: « یکی از معجزه انگیزترین ویژگیهای وبلاگ آن است که میتوان نظرات دیگران را چند ثانیه پس از ثبت مطلب، مشاهده کرد.
دبیر سرویس وبلاگ ایکنا: نوشتن هدفدار در وبلاگ، به جلب بیشتر مخاطبان کمک میکند
دبیر سرویس وبلاگ خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا) در این خصوص گفت: «افراد با اندیشههای متفاوت، در وبلاگ، به بیان دیدگاههای خود میپردازند، بنابراین وبلاگهایی با موضوعات مختلف، افرادی را با اندیشههای گوناگون به خود جلب خواهد کرد.»
عباس حسین نژاد با بیان این که محدودهی وبلاگها و مخاطبان آنها گسترش یافته، در گفتوگو با ایسنا اظهار داشت: «بیشترین مخاطبان وبلاگها را افرادی از سنین نوجوانانی تا 30 سال تشکیل میدهند، ولی امروزه این حصار شکسته شده و شاهدیم که افراد با سنین بالای 30 سال نیز به وبلاگها علاقه نشان میدهند.»
به گفتهی وی وجود تنوع در وبلاگها باعث جذب بیشتر مخاطبان میشود.
دبیر سرویس وبلاگ ایکنا، در ادامه با تاکید بر این که وبلاگهای تخصصی، مخاطبان خاص خود را دارند، اظهار داشت: « وبلاگ به عنوان یک رسانهی شخصی محسوب میشود، به تعبیری شخصینویسی یک رسانه شده است، بنابراین جذابیت وبلاگهای عمومی بیشتر از وبلاگهای تخصصی است در نتیجه این نوع وبلاگها مخاطبان بیشتری نسبت به وبلاگهای تخصصی خواهند داشت.»
یک محقق و پژوهشگر: وبلاگهایی که به نیازهای واقعی وبلاگخوانها توجه دارند، مخاطبان بیشتری جذب میکنند
یک محقق و پژوهشگر نیز در این باره گفت: «وبلاگهایی که به نیازهای واقعی وبلاگخوانها توجه کنند و به موضوعات و اخبار و اطلاعات مورد نظر آنها بپردازند، مخاطبان بیشتری خواهند داشت.»
میرزا بابا مطهری نژاد، به ایسنا گفت: « بیشتر مخاطبان وبلاگها را در کشورمان در حال حاضر جوانان و نوجوان و سطوح متوسط و بالای جامعه به خود اخصاص دادند البته استادان دانشگاه و معلمان نیز بخشی از مخاطبان را به خود اختصاص دادند.»
نایب رییس انجمن روابط عمومیایران در ادامه با بیان این که وبلاگها و سایتها بخشی زیادی از نیازهای رسانهیی این قشر را تامین میکنند، گفت: « بنابراین باید این واقعیت را پذیریم و وبلاگها را به عنوان یک رسانهی عمومی رسمیت دهیم و از آنها حمایت کنیم.»
وی داشتن تنوع را از فاکتورهایی دانست که منجر به جذب مخاطب بیشتر میشود و تاکید کرد: « این موضوع با رعایت تکنیک پرتال امکان پذیر است.»
مطهری نژاد دربارهی تکنیک پرتال گفت: «این تکنیک به این معناست که تمام وبلاگهایی که در یک موضوع مطلب مینویسند پرتال مشترکی پیدا کنند، تا علاقهمندان از طریق این پرتال وبلاگهای مورد علاقهی خود را بررسی کنند واگر به این صورت عمل نکنند، کثرت وبلاگها نمیتواند تاثیر چندانی داشته باشد.»
این محقق و پژوهشگر تاکید کرد: «مخاطبان وبلاگهای عمومیبیشتر هستند، ولی سمت و سوی خاصی را تعقیب نمیکنند. البته باید این نکته را یادآور شد که در حال حاضر وبلاگهای عمومیکمتر شدهاند که این نشان از عدم استقبال کافی از وبلاگهای عمومیاست؛ بنابراین وبلاگها به سمت تخصصی شدن به پیش میروند.»
وبلاگ به مخاطبان خود امکان نوعی نظارت منظم و آگاهانه میدهد که به موازات ارزیابی خود ، آن ها را به برنامهریزی صحیح برای آینده برمیانگیزد.
امینی، بلاگر: مستمر نویسی از مهمترین شاخصههای افزایش مخاطب در وبلاگ است
به اعتقاد یک بلاگر، مستمر نویسی در خصوص مسایلی که برای افراد مهم و جذاب باشد، یکی از مهمترین شاخصههای افزایش مخاطب در وبلاگ است.
آسیه امینی، نویسنده وبلاگ "وارش" افزود: « بهترین وبلاگها، آنهایی هستند که ویژگی " دربرگیری " بیشتری داشته باشد، به طوری که بتوانند حس و فکر مشترکی را با افراد زیاد تری در میان بگذارند و بیشتر به باورهای مشترک افراد یا حتا عواطف مشترک بپردازند.»
وی با بیان این که مخاطب سنجی و مخاطب شناسی وبلاگ، نیازمند یک کار تحقیقی است، گفت: «این رسانه از یک طرف بسیاری از حدو مرزهای رسانههای دولتی، خصوصی و حتی وب سایتها را شکسته و دایرهی مخاطبان خود را وسیعتر کرده است و از طرفی خود سانسوری رسانههای دیگر باعث شده که وبلاگنویسان تبدیل به خبرنگاران پراکندهای از سراسر کشور شوند که از هر موضوعی خبر و گزارش تولید میکنند. بنابراین مخاطبان وبلاگها از قشرهای مختلفی از اجتماع هستند که هر طیفی را شامل میشوند.»
این بلاگر به ایسنا گفت: «اینترنت در ایران دو مخاطب اصلی دارد، یکی مراکز علمی و دانشگاهی و دیگری جوانانی هستند که کمبود آگاهی و اطلاعات و حتا کمبودهای اجتماعی را می خواهند در دنیای مجازی جبران کنند. زمانی که وبلاگها، این دفترچههای شخصی وارد عرصههای اجتماعی و عمومی میشوند، به دنبال مخاطبان عمومی هم میگردند که درنهایت یک حس و فکر مشترکی با افراد دیگری پیدا میکنند. بسیاری از وبلاگ نویسان و وبلاگ خوانان در حال حاضر یک گروه خاص خودشان را تشکیل داده اند؛یک گروه اجتماعی را.»
امینی با اشاره به این که مخاطبشناسی یکی از مهمترین اقداماتی است که باید در تمام رسانهها انجام گیرد، اظهار داشت: «یکی از مهم ترین ویژگیهای ممتاز وبلاگها که باعث فراگیر شدن آنها شده، این است که سایر رسانهها به طور خود خواسته از ورود به برخی حریمها خودداری کرده اند، ولی وبلاگ با ثبت احوالات شخصی مخاطبان خود را نسبت به دیگر رسانهها افزایش داده است.»
فرنگی، وبلاگنویس: علاوه بر تولید محتوا، داشتن ظاهر مناسب در جذب مخاطب در وبلاگها موثر است
یک بلاگر، نکاتی مانند معروف بودن نویسنده، تولید محتوای مطلوب، طراحی مناسب و لینک دادن را از جمله عوامل جذب مخاطب در وبلاگها برشمرد.
آیدین فرنگی، نویسندهی وبلاگ "یادداشتهایی برای مخاطب احتمالی" اظهار داشت: « وبلاگها دنیای گستردهیی دارند. گاه ممکن است وبلاگی که به هیچ وجه بین مخاطبان مطالب به اصطلاح جدی، شناخته شده نیست؛ نسبت به بسیاری از وبلاگهای جدی، مراجعه کنندگان بیشتری هم داشته باشد.»
وی با اعتقاد بر اینکه نمیتوان طیف فکری و عقیدتی خاصی برای مخاطبان وبلاگها در نظر گرفت، گفت: « هر کسی که دسترسی به اینترنت دارد و غیر از سایت های تخصصی وقتی برای مراجعه به وبلاگ نیز دارد، می تواند مخاطب دنیای گسترده وبلاگ ها به حساب بیاید.»
این بلاگر تصریح کرد: « وبلاگ خوانها می توانند دارای هر نوع گرایشی باشند. من معمولا وقتی برای مطالعه وبلاگهای طیف فکری مخالفم پیدا نمیکنم؛ اما گاه که سری به دنیای آنها زدهام دیده ام که در رونق و تعداد خوانندگان، چیزی کم از دایره وبلاگهای مورد علاقه من ندارند.»
فرنگی بر مبنای تجربیاتش معروف بودن نویسنده در فضای غیر مجازی را در افزایش تعداد مخاطبان موثر دانست و افزود: «همچنین علاوه بر مقولهی تولید محتوا، درست مثل کار مطبوعات، داشتن ظاهر مناسب نیز دارای اهمیت بسیاری است. وبلاگی که به دلیل سنگین بودن، دیر باز میشود یا در آن نسبت به انتخاب حروف و اندازهی آنها و رنگ صفحه و غیره توجه نشده، در جذب خواننده دچار مشکل میشود. وبلاگ بیتوجه به طیف فکری یا زمینه آن، باید سبک و خوش رنگ باشد. یک طراحی بد می تواند عامل گریز خواننده ثابت به حساب بیاید.»
این بلاگر در گفتوگو با ایسنا ادامه داد: « برخی وبلاگ نویس ها می کوشند تا با نوشتن کامنت های خاص در وبلاگهای مختلف اقدام به جذب مخاطب کنند که این کار در نهایت سبب هدر رفتن بخش اعظمی از وقت نویسندهی وبلاگ میشود و فضای تعارفهای بیهوده را در دنیای مجازی حاکم میسازد.»
وی فاصله به روز رسانی را در جذب مخاطب موثر دانست و ادامه داد: « متاسفانه بسیاری از وبلاگهای فارسی وبلاگهای متروکی هستند که حتی نویسندهشان هم رغبت مراجعه به آنها را ندارد. اما مهمترین عامل خوانده شده وبلاگها لینک هایی است که در وبلاگ های دیگر به یک وبلاگ داده می شود. اگر وبلاگی همهی ویژگیهای لازم را داشته باشد، اما کسی به آن لینک نداده باشد، خوانده نخواهد شد.»
خیری، وبلاگنویس: وبلاگ، هرچه فضای باز رسانهیی را پایدارتر نگه دارد، مخاطبان بیشتری جذب میکند
یک بلاگر معتقد است که وبلاگ، هرچه فضای باز رسانهیی را پایدارتر نگه دارد، مخاطبان بیشتری را جذب خواهد کرد.
همایون خیری، نویسندهی وبلاگ "آزاد نویس" ، در گفتو گو با ایسنا اظهار داشت: « آنهایی که کامپیوتر در دسترسشان هست، میتوانند مخاطبان وبلاگها باشند. اما خوانندگان وبلاگها کسانی هستند که آنچه را در رسانههای عمومی نمییابند، جستجو میکنند.»
وی با بیان اینکه نمیتوان تقسیم بندی مشخصی برای مخاطبان در نظر گرفت، تصریح کرد: « تنها به این علت که وبلاگ هم یک رسانه است و میتواند بسته به محتوایش مخاطبان متفاوتی داشته باشد، حتی با کمی تغییر در طعم نوشتهها ممکن است نوشتههای وبلاگی راهی به مکانهای عمومیتر پیدا کنند. وبلاگهایی که نویسندگانشان لطیفه پردازند، مخاطبانی از گروههای عمومیتر اجتماع دارند و چه بسا با نقل قول مستقیم یا غیر مستقیم محتوایشان را به مخاطبان برسانند.»
خیری تاکید کرد: « نگاه من به وبلاگ از جنبهی رسانهیی است و از این جنبه قائل به دسته بندی کلی مخاطب نیستم، تنها میتوانم بگویم نوع وبلاگ، مخاطب خاص خودش را جلب میکند.»
این بلاگر ابراز عقیده کرد: «وبلاگی میتواند جذاب باشد که راه را برای آزمون و خطا میان نویسنده یا نویسندگان با مخاطبانش فراهم کند، چیزی که در رسانههایی نظیر رادیو و تلویزیون کمتر دیده میشود، اما روزنامهها از این حیث کمی نزدیکترند. تنوع وبلاگها و این که پدید آورندگانشان به بازدید کنندگان اجازه بدهند تا از بازدید کننده به نظر دهنده تبدیل شوند، خودبه خود وبلاگ را به محل تبادل نظر تبدیل می کند و این به جذابیت وبلاگ میانجامد.»
وی دربارهی علت این موضوع که در برخی موارد مخاطبان وبلاگهای عمومی بیشتر از وبلاگهای جدی و تخصصی هستند، گفت: « این را باید از دو جنبه نگاه کرد. یکی این که این رسانههای جدید به پدید آورندگانشان اجازه میدهند هویت شان را مخفی نگاه دارند و با این مخفی بودن میتوانند به حیطههایی از دانستنیهای عمومی دست پیدا کنند و آن ها را منتشر کنند که پدید آورندگان با نام و نشان قادر به انجامش نیستند. دوم این است که هر چه رسانههای عمومی و رسمی از جامعهی عام فاصله میگیرند و قادر به پاسخ دادن به نیازهای عام نیستند، رسانه های عام برای پاسخ دادن به همان نیازها خلق میشوند. در این شکل حتی اگر وبلاگ هم نباشد ممکن است پاسخ به نیازهای عام را در دست نوشتهها و شایعات پیدا کرد.»
خیری تاکید کرد: « رونق وبلاگهای عمومی نسبت به وبلاگهای تخصصی را باید در فضای خارج از حوزهی وبلاگ ها و در جامعه جستجو کرد. شاید از این جنبه بشود وبلاگ ها را معادل خبرنامهها فرض کرد که بیشتر برای خبررسانی از حواشی اتفاقات مهم بنا میشوند.»
هاشمی، بلاگر: موفقیت وبلاگ، به میزان برآوردن نیاز مخاطب بستگی دارد
یک بلاگر با بیان اینکه وبلاگ یک رسانه است با مخاطبان متفاوت و شاید خاص، اظهار داشت: « بنابراین رسانهیی موفق است که بتواند در برآوردن نیاز مخاطب خویش بیشترین سرعت وکاملترین اطلاعات را ارایه دهد. براساس این تعریف اگر شخصی در حوزهی عمومی و یا تخصصی قلم میزند، باید بدون توجه به عنصر زمان و مکان در کوتاهترین زمان نیاز مخاطب خویش را برآورده سازد.»
علی هاشمی نویسندهی وبلاگ "هنر هشتم" و مدیر روابط عمومی روزنامه قدس در گفتوگو با خبرنگار سرویس نگاهی به وبلاگهای خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، اظهار داشت: « رشد اینترنت در ایران به ویژه در سالهای اخیر و دسترسی افراد بیشتر به این رسانه موجب شده تا هم در ترکیب سنی مخاطبان و هم در نوع نگاه آنها به وبلاگ ها که متاثر از نگاه وبلاگ نویسان است تغییراتی را شاهد باشیم.»
وی ادامه داد: « شاید بتوان بیشترین ردهی سنی مخاطبان وبلاگ ها را سنین 18 تا35 سال دانست . از سوی دیگر تعدد سایتهای ارایه دهندهی وبلاگ رایگان و رقابت آنها با یگدیگر موجب شده تا هر کدام با روشهای گوناگون کاربران اینترنت را به سوی خود جذب و تلاش کنند آمار بلاگرهای خود را افزایش دهند. با این توصیف میتوان به عدد وبلاگهای ایجاد شده در سایت های مختلف، مخاطب نیز برای آنها تعریف کرد و با تولد هر وبلاگ تولد مخاطبانی دیگر را شاهد بود به این تعداد درصدی را نیز باید به کاربران غیر که با انگیزههای مختلف به جستجو در این رسانه می پردازند اضافه کرد.»
مجیدی، وبلاگنویس: نوشتن مطالبی که مجالی برای طرح در رسانههای رسمی ندارند، ریشهی محبوبیت برخی وبلاگها است
یکوبلاگنویس معتقد است: « کمتر کاربر ایترنتی را میتوان یافت که تعلق خاطری به وبلاگ خاصی نداشته باشد. با این همه، وبلاگ در میان کاربران اینترنتی جوان محبوبیت خاصی دارد.»
علیرضا مجیدی نویسندهی وبلاگ "یکپزشک" اظهار داشت: « وبلاگها گسترهیی به اندازهی کل جامعهی اینترنتی را پوشش میدهند، با این حال بسته به محتوای هر وبلاگ، مخاطبان خاصی جذب آن میشوند.»
وی افزود: « وبلاگخوانها گرایشهای مختلفی دارند، ولی به نظر میرسد در حال حاضر وبلاگخوانهای به اصطلاح حرفهیی بیشتر به وبلاگهایی جذب میشوند که یا جنبهی سرگرمی داشته باشند و به انتشار اخبار حاشیهای بپردازند و یا وبلاگهایی را مطالعه میکنند که دارای مطالبی باشند که کمتر در رسانههای رسمی مجال مطرح شدن مییابند.»
مجیدی تصریح کرد: « شاید عدهیی از اینکه وبلاگ فلان وبلاگنویس که تنها به روزانهنویسی میپردازد ، محبوبیت و ترافیک زیادی یافته ، تعجب کنند ولی باید ریشه محبوبیت این نوع وبلاگها را در مطرح کردن حرفها، عادات، اعتقادات و چالشهایی دانست که در رسانههای دیگر کمتر به آنها پرداخت میشود. با وجود این گرایش غالب ، شمار وبلاگخوانهایی که به منظور بهروز بودن سریع از رخدادهای اجتماعی- سیاسی و یا تحولات دنیای فنآوری به مطالعه وبلاگهای ایرانی و خارجی میپردازند ، کم نیست.»
این بلاگر در خصوص وبلاگهایی که موفق به جذب مخاطبان بیشتری میشوند، به ایسنا گفت: « در درجهی اول وبلاگهایی که نویسندگان آنها با مفهوم رسانه آشنا باشند، حال به طور آگاهانه یا ناخودآگاه. نمیتوان انتظار داشت که وبلاگی که به صورت خشک مقالاتی انتزاعی را منتشر میکند ، مخاطب زیادی بیابد.»
وی با تاکید براینکه یکی از شروط اصلی برای جذاب بودن یک وبلاگ، داشتن حرف تازه و غیرتکراری است، اظهار داشت: « جذاب شدن یک وبلاگ مؤلفههای بیشمار دیگری هم دارد مانند: روابط عمومی نویسندهی آن و تعامل خوب وی با دیگر وبلاگها ، گرافیک مناسب وبلاگ ، به روز شدن منظم و...»
مجیدی در پاسخ به اینکه آیا تنوع موضوعات در وبلاگها میتواند عاملی برای جذب مخاطب بیشتر و یا تغییر ذائقهی وبلاگخوانها باشد، تصریح کرد: « بله ، به گمان من هنوز در وبلاگستان فارسی به موضوعات خاصی با نگرش وبلاگی برخورد نشده است. چنانچه وبلاگنویسی تخصصی هوشمندانه در وبلاگستان ایرانی متداول شود ، مخاطبان بیشتری جذب این رسانه پرتوان میشوند.»
وی افزود: « گمان میکنم گرایش به وبلاگنویسی هنوز بین همه اقشار جامعهی ما ، رواج نیافته است، به عبارتی بیشتر وبلاگنویسان ما را لایهی جوان و تا اندازهیی آشنا با مسایل فنآوری اطلاعات که اکثرا از لحاظ اقتصادی از طبقهی متوسط جامعه هستند تشکیل میدهد. بنابراین کمتر میبینیم که اشخاص با تحصیلات عالیه مثلا در حد استادان دانشگاه ، وبلاگ یا سایت رسمی برای خود داشته باشند. حتی در بین همین قشر فرهیخته گاه شاهد بودهام که افرادی وجود دارند که وبلاگ را تنها مختص به قشر نوجوان و جوان و ابزاری برای وقتگذرانی میدانند.»
وی با تایید این فرض که در برخی موارد، مخاطبان وبلاگهای عمومی بیشتر از وبلاگهای جدی و تخصصی هستند، مواردی از جمله سلیقهی غالب مخاطبان وبلاگها، جذاب نبودن شماری از وبلاگهای تخصصی و محبوبیت وبلاگهایی که به طرح موضوعات "ظاهرا" کماهمیت روزانه میپردازند را دلایلی برای این امر برشمرد.
بهنام، وبلاگنویس: وبلاگی که جنبهی کاربردی برای مخاطب داشته باشد، بیشتر او را جذب میکند
به اعتقاد یک بلاگر وبلاگی که به صورت تخصصی به ارایهی مطلبی بپرداید که در جای دیگری قابل دسترسی نباشد، دارای مخاطبان بیشتری است.
علیرضا بهنام، بلاگر " کارگاه " به ایسنا گفت: « در اوایل ورود وبلاگ، به دلیل پارهیی مسایل اجتماعی، مخاطبان خاطرات روزمره و احساساتی وبلاگ نویسان زیادتر بود، ولی امروز، این گونه مطالب مخاطب چندانی ندارند و تنها وبلاگی که کاربردی برای مخاطب داشته باشد و اطلاعات مفیدی را عرضه کند، موفقتر است.»
وی تصریح کرد: « مخاطبان وبلاگها بر مبنای استفادهیی که از آن میکنند، سه دسته هستند: دستهی اول افرادی هستند که به لحاظ شغلی و برای گردآوری اطلاعات مورد نظرشان به صورت تخصصی مخاطب وبلاگ هستند.
گروه دوم از وبلاگ به عنوان وسیلهیی برای کشف جهانهای تازه استفاده میکنند. آنها با هدف خاصی به سراغ وبلاگ نمیروند مگر آن که محتوای وبلاگ به نظرشان جالب باشد و دسته سوم افرادی هستند که کاملا بیهدف و صرفا برای عرضه و تبلیغ آنچه که خود در فضای مجازی نوشتهاند در این فضا گشت وگذار میکنند.»
بهنام با بیان این که هر یک از این گروهها گرایشهای خاص خودشان را دارند، اظهار داشت: « در مورد دستهی اول، مخاطب تخصصی خواهان خواندن مطالبی است که امکان چاپ و انتشار آنها به صورت رسمیدر رسانههای چاپی نباشد. گروه دومیکه در وبلاگ به دنبال کشف فضاهای جدیدی هستند ؛ هر نوع خلاقیتی که در محتوا و شکل ارایهی یک پست در وبلاگ وجود داشته باشد آنها را جذب میکند. همچنین برای دسته سوم که هدفی برای خواندن وبلاگ ندارند، گرایشی مطرح نیست.»