فرهنگ رسانه

فصلنامه تحلیلی و پژوهشی ارتباطات اجتماعی

فرهنگ رسانه

فصلنامه تحلیلی و پژوهشی ارتباطات اجتماعی

مقصر اصلی در ترویج الگوهای غلط غذایی کیست؟

 

رسانه‏ها مکلفند با بررسی موشکافانه آنچه که در پیرامون و درون جامعه روی می‏دهد، آن دسته از عناصر بینشی یا الگوهای رفتاری که علی‏رغم هنجار گونه بودن، دارای پیامدهای منفی برای استمرار حیات اجتماعی هستند را شناسایی و با برخوردی هوشمندانه، ضمن تبیین قبح و تبعات منفی آنان، الگوهای فرهنگی مناسب با پیامدهای مثبت و در راستای تداوم حیات پویا جامعه را ترویج نمایند.

بدین منوال است که دامنه فعالیت رسانه‏ها، با نگاهی کل‏نگرانه و فارغ از زمینه تخصصی ایشان، به تمای لایه‏های اجتماعی تسری می‏یابد، به نحوی که جامعه از این نهاد خودساخته خویش، انتظار دارد.

گستره موضوعی «سلامت اجتماعی»، در هر دو بعد روانی و جسمی نیز یکی از همان حوزه‏هایی است که رسانه‏ها به شکل‏های گوناگون به آن می‏پردازند. فرآیند رسانه‏ای آنها چه در قالب روش‏های معمول گزارشی، خبری و تحلیلی باشد و چه به صورت آگهی و تبلیغات، طرح‏ریزی و ارائه ‏گردد، در هر صورت، متضمن ایفای نقش رسانه‏ها در حفظ و پویایی سلامت اجتماعی خواهد بود.

ترویج الگوهای بینشی و رفتاری مصرف مواد غذایی سالم و با کیفیت که ارتباط مستقیم با سلامت افراد و جامعه دارد، به طور مداوم دست مایه فرآیندهای رسانه‏ای قرار می‏گیرد. اما برخی کارشناسان و صاحب‏نظران علوم تغذیه معتقدند؛ دقت نظر کافی بر تدوین و انتخاب پیام‏هایی که بدین روش ترویج می‏گردند، وجود ندارد. این کارشناسان همچنین معتقدند، رویکرد «غذای سالم» و «تغذیه مناسب» مبتنی بر روش‏های علمی، در برنامه‏های اطلاع‏رسانی انواع رسانه‏ها دیده نمی‏شود و در این میان بخش عمده‏ای از قصورهای رخ داده در مفهوم کلی «تغذیه مناسب» را متوجه رسانه‏ها می‏دانند.

با توجه به انتقادهای زیادی که از سوی این گروه از کارشناسان تغذیه به رسانه‏ها مطرح می‏گردد، برآن شدیم در این شماره از«فرهنگ‏رسانه» و قبل از پرداختن به طرح باید و نبایدهای این حوزه مفهومی، با یکی از صاحب‏نظران دانش ارتباطات به گفتگو بنشینیم تا نظر وی را در خصوص موضوع نیز جویا گردیم.

«دکتر علی گرانمایه‏پور» استاد دانشگاه و دانش‏آموخته رشته علوم‏ارتباطات اجتماعی و صاحب‏نظر در امور رسانه‏ها، به پرسش‏های «فرهنگ‏رسانه» این‏گونه پاسخ می‏دهد:

گفتگو با دکتر علی گرانمایه‏پور، متخصص علوم ارتباطات اجتماعی و استاد دانشگاه 

منبع: فصلنامه تحلیلی و پژوهشی فرهنگ رسانه/شماره3/تابستان1387 

•از نگاه کلی، سلامت‏اجتماعی، چه معنا و مفهومی دارد؟

«واژه سلامت از دو منطر، روانی-فردی و اجتماعی دارای تعریف و تفسیر است. این دو منظر به هم وابسته بوده و به نوعی لازم و ملزوم یکدیگر تلقی می‏گردند.

اگر با نگاه جامعه‏شناسانه به اصطلاح سلامت‏اجتماعی بنگریم، بدین ترتیب جامعه‏ای سالم خواهد بود که دچار آنومی و بی‌هنجاری نباشد. در جامعه سالم، تمامی هنجارها مشحص هستند، نهادینه شده و جا افتاده‌اند. درعوض جامعه‏ای که عملاً فاقد هنجار باشد، به قول دورکیم، دچار آنومی و به عبارتی دیگر، ناسالم خواهد بود.

در جامعه سالم، اگر هنجاری از دست برود، هنجارهای جدیدی جایگزین می‏شوند و به دلیل آن‏که یک رابطه تنگاتنگی میان هنجارها و ارزش‏ها وجود دارد، جامعه دچار بحران نمی‏گردد. در جامعه سالم، ارزش‏ها نیز مشخص بوده و اعضا آن، به توافقی عمومی رسیده‏اند.

سلامت اجتماعی شاخص‏های مختلفی همانند محیط‏زیست، محیط اجتماعی، امنیت روانی و اجتماعی را در بر می‏گیرد. سلامت روح و روانی افراد و اعضای یک جامعه، به سلامت روانی کل جامعه تأثیرگذار است.

در صورت عدم وجود سلامت اجتماعی، فضای تعاملی اعضای جامعه دچار خسران می‏شود و سطح مشارکت‏پذیری کاهش می‏یابد. در این جامعه، اعضا به انسان‏هایی مطیع، سترون و خودبین تبدیل می‏شوند.

سلامت اجتماعی به نوعی بهداشت روانی؛ فردی و اجتماعی نیز گفته می‏شود که در صورت تحقق آن، شهروندان دارای انگیزه و روحیه شاد بوده و در نهایت جامعه، شاداب و سلامت خواهد بود.»

• کارکرد رسانه‏ها در تحقق سلامت اجتماعی چیست؟

«نقش رسانه در حفظ سلامت اجتماعی، در ابعاد مختلف تعریف می‏شود. رسانه می‏تواند با ایجاد فضای همگرایی بین جامعه و نهادهای اجتماعی و حکومتی، روابط را در تعاملی پویا و اعتماد‌محورانه شکل داده و حفظ نماید.

رسانه می‏تواند با تدقیق ارزش‏ها، امکان دست‏یابی به توافقی جمعی را مهیا ساخته و هنجارهای را پایه‏ریزی کند که پیامدهای مثبت داشته و در راستای حیات پویا جامعه باشند.

اما در عین حال این ابزار می‏تواند همچون شمشیری دو دم، نقش مؤثر و کارآمدی را در تخریب جامعه داشته و اجتماع را به قهقرای نابودی سوق دهد. به عبارت دیگر می‏توان گفت تحقق جامعه سالم در گرو حضور رسانه‏های سالم است و از سوی دیگر رسانه سالم در بستری از سلامت اجتماعی به وجود می‏آید. این کنش متقابل چنان در پیچیدگی قرار دارد که قطعاً نمی‏توان تقدم و تأخری را برآن استوار کرد. اما مهم اولویت‏بندی نیست. نکته مهم آن است که جامعه زنده است و حیاتی مستمر دارد، متوقف نمی‏شود که ما بتوانیم اول و آخرش را بیابیم. ما به عنوان دست‏اندرکار رسانه، مکلفیم در حین حرکت خود را بیابیم، نقش خود را بشناسیم و مأموریت محوله را به بهترین شکل به انجام برسانیم.

رسانه، مکلف به تحقق و حفظ سلامت اجتماعی است. او مأموریت دارد با شناسایی بهنگام آنچه که مخلل سلامت در جامعه است، ضمن تقبیح آن، رفتارهای مناسب را جایگزین نماید.»

•رسانه‏ها در تغذیه سالم چه نقشی را ایفا می‏کنند؟

«در این زمینه نیز نقش رسانه‏ها ، همانی است که برای مفهوم کلان سلامت اجتماعی منظور گردید. اما به دلیل ملموس‏تر بودن موضوع تغذیه سالم، درک آن ساده‏تر است. در این میان نیز عدم پای‏بندی به اصول کاری در این حوزه نیز پیامدهایی دارد که به سادگی قابل شناسایی و رهگیری می‏باشند. اگر نگاهی تاریخی به موضوع سلامت و بهداشت و نقش رسانه‏ها در این بین داشته باشیم، مثال دهه چهل تا شصت میلادی ایالات متحده آمریکا، بی‏ارتباط با بحث نیست. درآن زمان شرکت‏های شیرینی و شکلات‏سازی بدون در نظر گرفتن مسائل بهداشتی و تغذیه سالم برای کودکان، این اقلام را به گونه‏ای تبلیغ می‏کردند که سهم زیادی از تغذیه و خوراک کودکان 5 تا 8 ساله را شکلات در برگرفته بود.

طبق تحقیقات به عمل آمده،20سال بعد، کودکان آمریکایی به دلیل مصرف زیاد شکلات و شیرینی دچار امراض خونی، چاقی مفرط و بیماری‏های مختلف همانند پوسیدگی دندان‏ها شده بودند.

این تجربه تلخ، آمریکاییان را بر آن داشت تا قبل از تبلیغ هر نوع مواد غذایی، مجوز سلامت و یا دستورالعمل استفاده صحیح از آنها را از کمیسیون غذایی فدرال آمریکا دریافت نمایند. در عین حال تمامی روزنامه‏ها و رسانه‏ها، مجوز سلامت کالا و مواد غذایی شرکت‏هایی را که خواهان تبلیغ بودند، خواستار می‏شدند. درصورت عدم ارائه مجوزهای لازم، از تبلیغ آنها در رسانه‏ها جلوگیری به عمل می‏آمد. در حال حاضر هریک از ایالات آمریکا علاوه بر رعایت برخی از دستورالعمل‏های بهداشتی برای تبلیغ مواد خوراکی و بهداشتی، به صورت جداگانه و با توجه به زیست بوم منطقه، دارای استانداردهای خاصی برای تبلیغ موادغذایی هستند.

در برخی از ایالات، تبلیغ انوان تنقلات که مضر سلامت عمومی است، ممنوع است و بیشتر سعی شده مواد لبنیاتی و بیسکویت مورد تبلیغ قرار گیرد. رعایت این دستورالعمل‏های بهداشتی که به رسانه‏ها ابلاغ می‏شود، در تمام کشورها یکسان نیست و نحوه رعایت آنها متفاوت است. اما سعی بر این است که کالاهایی تبلیغ شوند تا سلامت عموم به خطر نیافتد. البته این نکته باید گوشزد شود که استانداردهای سلامت موادغذایی به معنای تمام و کمال بودن آن نیست؛ اما به هرصورت باعث می‏شود آن دسته از موادغذایی که قطعاً از سلامت لازم برخوردار نبوده و سلامت عمومی را به خطر می‏اندازند، از دامنه مصرف خارج شوند.

طی سال‏های2006تا2008میلادی نیز، اتحادیه اروپا صدور مجوز تبلیغ در رسانه‏ها برای نوعی پنیر رژیمی و ماست رژیمی را به مدت یک‏سال در کشورهای عضو اتحادیه به تعلیق درآورد، تا ویژگی‏های واقعی رژیمی بودن آن به تأیید کمیسیون بهداشت اتحادیه اروپا برسد.

امروزه در کشورهای توسعه یافته، رسانه به دلیل مشروعیت و مقبولیت در نزد افکار عمومی و به ویژه قدرت منحصر به فردش در متقاعدسازی مخاطب، در زمینه تبلیغات مواد غذایی به لحاظ تغییر فرهنگ عمومی و فرهنگ مصرفی دارای اثرگذاری زیادی است. به همین دلیل سعی بر آن می‏شود تا رسانه‏ها از هر گونه افترا و یا تهمت در خصوص تبلیغ کالاهای فاقد کیفیت، مبرا و مصون نگه داشته شوند.»

•توان رسانه در ایجاد مهارت انتخاب و گزینش الگوهای خاص رفتاری و بینشی، چه ابعادی دارد؟

«بر اساس نظریه برجسته‏سازی در علم ارتباطات، عقیده بر این است که این رسانه است که به مردم می‏گوید به چه چیزی فکر کنند، چه چیزی را انتخاب کرده و یا چه باوری را در سر بپرورانند.

تئوری دیگری در ارتباطات می‏گوید: زمینه‏های قبلی مخاطبان از پیام‏ها یا تبلیغات به نحوی در بلندمدت در رفتار مصرف‏کنندگان و یا مخاطبان اثر خود را نشان می‏دهند.

دقیقاً به همین دلیل است که هنوز بخش عمده‏ای از مردم ایران، به انواع پودرهای رختشویی و لباسشویی لفظ«تاید» را گفته و یا به مایع ظرفشویی لفظ «ریکا» می‏دهند.

بر همین اساس، این باور وجود دارد که وسایل ارتباط جمعی و به ویژه تلویزیون در رفتارسازی، متقاعدسازی، باورسازی و تغییر فرهنگی، بسیار مؤثر هستند.

تبلیغات بازرگانی در کشور ما ثابت کرده مردم به این باور رسیده‏اند آنچه که از موادغذایی به وسیله رسانه تبلیغ می‏شود، از سلامت و بهداشت لازم برخوردار بوده و مورد تأیید نهادها و دستگاه‏های بهداشتی است، لذا استفاده از آن را به عنوان یک الگوی رفتاری می‏پذیرند و به آن عمل می‏کنند. ترویج الگوهای رفتاری توسط تلویزیون، اثرات مثبت و منفی دارد. اثر مثبت آن، این است که در بلندمدت سبب تغییر عادات غلط مردم شده و در کوتاه‏مدت، باعث می‏شود تا الگوهای رفتاری در جامعه شکل بگیرد که این الگوها باعث افزایش و یا کاهش استفاده از یک نوع کالا یا موادغذایی می‏شوند.»

•به نظر شما آیا درست است که رسانه‏ها تنها مسئول و مسبب اصلی در رعایت و یا عدم رعایت نکات بهداشتی و سلامت تغذیه شناخته شوند؟

«بعضی‏ها بر این باورند که مسئولیت اصلی عدم رعایت اصول سلامت بهداشتی به ویژه در موادغذایی بر عهده رسانه‏ها است، در حالی‏که تصور چنین چیزی امکان‏پذیر نیست! زیرا اگر قرار بر این باشد، رسانه‏ها باید در کنار ساختمان اداری خود، یک آزمایشگاه کامل تشخیص بهداشتی موادغذایی نیز دائر کنند! اما واقعیت امر این است که هنگامی که مؤسسه استاندارد، وزارت بهداشت و سایر ارگان‏ها برای یک کالا پروانه بهره‏برداری، نشان استاندارد و مجوز سلامت صادر می‏کنند، مسلماً رسانه‏ها نیز خود را مجاز به تبلیغ آن می‏دانند.

یکی از مواردی که باعث شده است طی چند سال گذشته از سازمان صدا و سیما انتقاد شود، پخش تبلیغات تنقلاتی همانند چیپس و... در این رسانه است. منتقدین به این مسئله تأکید می‏کنند که این موادغذایی فاقدارزش، سلامت افراد را به خطر می‏اندازند. اما ظاهراً فراموش کرده‏اند که تولیدکنندگان همان موادغذایی، از سرخود و بدون اخذ مجوزهای لازم، امکان تولید و عرضه محصولات خود را به بازار ندارند.

تولیدکنندگان از وزارت صنایع مجوز راه‏اندازی خط تولید را می‏گیرند، از وزارت بازرگانی مجوز واردات یا صادرات مواد اولیه یا محصولات را اخذ می‏کنند، مؤسسه استاندارد، شیوه‏نامه‏ها و دستورالعمل‏های مختلف و مصوب خود را در اختیار آنها قرار می‏دهد و آنها را مکلف به رعایت می‏کند، تولیدکنندگان براساس همان دستورالعمل‏ها، آزمایشگاه کنترل کیفی را برای محصولات خود راه‏اندازی می‏کنند و ده‏ها کارشناس علوم تغذیه و علوم آزمایشگاهی فارغ‏التحصیل از دانشگاه‏ها که مدرک آنها به تأیید وزارت علوم رسیده است را برای این منظور جذب می‏کنند و در نهایت وزارت بهداشت نیز پس از تأیید سلامت محصول، مجوز لازم و پروانه بهداشتی محصول را صادر می‏کند. حال با این سیر طولانی، علی‏القاعده محصول نهایی باید متضمن سلامتی باشد.

اگر نیست باید بررسی کرد که مشکل در کدام یک از آن مراحل بوده است. قطعاً اگر مشکلی باشد که بعضاً وجود دارد، قصور بر عهده رسانه‏ها نیست، زیرا آنها بر اساس مقررات و آیین‏نامه‏های موضوعی مرتبط که از سوی وزارت ارشاد ابلاغ می‏گردد، مکلفند آن محصولی را تبلیغ نمایند که تمامی مسیر قانونی را قبلاً طی کرده است.

اگر محصولاتی در بازار وجود دارد که برای سلامت اجتماعی و فردی، مخاطره انگیز است، چرا ارگان‏های ذیربط نسبت به صدور مجوز ساخت، بهره‏برداری، ورود، توزیع و فروش آن اقدام می‏کنند؟

پس به واقع باید گفت مقصر اصلی رسانه‏ها نیستند. در تمامی رسانه‏ها منجمله سازمان صدا و سیما، بخش تبلیغات و بازرگانی فقط مسئول انطباق الگوهای رفتاری، ارزشی، مذهبی، سیاسی و محتوایی تبلیغات را بر عهده دارند و اینکه تبلیغات با عرف عمومی و سیاست‏های کلی نظام منطبق باشد و به نحوی ارزش‏های ملی و عمومی را زیر سوأل نبرد.

نظارت بر کیفیت کالاها و محصولات غذایی بر عهده سازمان صدا و سیما نیست. برعهده هیچ یک از رسانه‏ها نیست. بلکه برعهده مؤسسه استاندارد، وزارت بهداشت، وزارت صنایع و... است که وظیفه تعیین و تبیین دستورالعمل‏ها و شیوه‏نامه‏های مختلف در روند از تولید تا مصرف را برعهده دارند.

مؤکداً می‏گویم که رسانه‏ها خوراک خبری و محتوایی تمامی پیام‏های خود را که مرتبط با غذا و سلامت است و به صور گوناگون منتشر می‏شود، از نهادهای علمی و دستگاه‏های اجرای مرتبط دریافت می‏کنند. ترویج یافتن الگوهای غلط در مصرف موادغذایی، دلیلی جز فاصله عمیق بین آن نهادها با رسانه‌ ندارد.

مهمترین دلیل در بروز اختلالات غذایی این است که الگوی خاصی از سوی نهادهای ذ‏ربط بهداشتی و نظارتی برای افراد جامعه معرفی نمی‏شود. عدم وجود الگوی مصرف مناسب، در خانواده‏ها و رواج غلط استفاده از موادغذایی بی‏ارزش که این اختلالات غذایی را ایجاد می‏کنند، صرفاً به دلیل تبلیغات تلویزیونی و آگهی‏های بازرگانی رسانه‏ها نیست، بلکه هماهنگ نبودن سازمان‏های متولی در درون خود و با دیگر نهادهاست که این مسئله را پیش آورده است.

لذا اگر رسانه نیز گاهی در رواج الگوهای غلط مصرف مواد غذایی نقش دارد، این نقش عمدی نبوده بلکه کاملاً سهوی و غیرعمدی است. روزنامه‏نگاران، متخصص تغذیه نیستند، آنها روزنامه‏نگارند و طبیعتاً به وظیفه خویش و در چهارچوب‏های تعریف شده قانونی خویش عمل می‏کنند.

مسئولیت حفظ و کنترل سلامت جامعه به ویژه در مبحث تغذیه، برعهده وزارت بهداشت است. لذا این وزارتخانه می‌تواند با تدوین راهنمای علمی از سلامت غذایی و تغذیه سالم، ابتکار عمل را در دست گیرد. در آن زمان نیز مطمئناً شاهد همکاری بی‌دریغ رسانه‌ها در ترویج آن راهنما خواهیم بود.»

نظرات 3 + ارسال نظر
نصیری یکشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 10:54 ب.ظ http://cenet.ir

سلام استاد بزرگوار
نمی خواهید برادر کوچکتان را که در حال طراحی جامعه مجازی متخصصین ارتباطات است یاری کنید.
اگر قابل دانستید سری بزنید و ثبت نام کنید و راهنمایی.
مشتاق دیدار
نصیری. کارشناس روابط عمومی
www.cenet.ir

قاسم سه‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 07:51 ب.ظ http://www.binesh-sabz.blogfa.com/

سلام
به به چه عجب از اینورا ! کنکور شرکت کردم ولی نتایجش خردادماه میاد . هر چی خدا بخواد

Javane سه‌شنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 12:06 ب.ظ

سلام بر شما
مرسی از مطلبتون
اتفاقا 1 تحقیق دارم که مطالب شماخیلی بدردم خواهد خورد.
با اجازه شما و با ذکر منبع از قسمتی از مطالب استفاده خواهم کرد.
با احترام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد