فرهنگ رسانه

فصلنامه تحلیلی و پژوهشی ارتباطات اجتماعی

فرهنگ رسانه

فصلنامه تحلیلی و پژوهشی ارتباطات اجتماعی

رسانه هاى نوشتارى درعصردیجیتال

 

نویسنده : فاطمه امیرى

منبع : ایران 25/8/85



سالها پیش زمانى که هنوز جنگ جهانى اول شروع نشده بود؛ هنرى فورد با ثبت اختراعش (اتومبیل فورد) پول پارو مى کرد. فرانسوى ها غرق در نمایش هاى مد، مدل هاى جدید لباس را به رخ مردم آن سوى آتلانتیک مى کشیدند، انگلیسى هاى آدابدان و مطیع سنن قدیمى، باز به همان شیوه قدیمى روى نقشه دنبال جزایرى مى گشتند که آنها را مستعمره خود کنند. روس ها به سر و کله خود مى زدند تا تزار را به زیر بکشند و تزار جدیدى جاى او بنشانند. عثمانى ها با لورنس دست و پنجه نرم مى کردند، اما در آمریکا عصر تازه اى از تحولات شروع شده بود؛ آن هم به دست خواننده ها و نوازنده هایى مانند بسى اسمیت، توماس والر و دیویس میلر که در سبک هاى بلوز، جاز و رگتایم مى نواختند. آنها سرانجام توانستند با سبک موسیقى خود سفیدپوستان را که تحت تأثیر نوشته کتابها و روزنامه ها به شدت نژادپرست شده بودند، به تماشاى نحوه اجراى موسیقى شان بکشانند. همین اختلاط فرهنگى میان سفید و سیاه عامل مهمى شد که سیاهان بتوانند در وضعیتى که بیشتر رسانه ها در دست سفیدپوستان طرفدار نژادپرستى بود، با یک ابزار موسیقى، حرف هاى خود را به گوش مردم و دولتمردان آمریکا برسانند. آن زمان بتدریج موسیقى ذهن جوانان آمریکایى را به موضوع تبعیض نژادى حساس کرد، اما مخالفان این جریان، ساکت ننشستند. سیاستمداران گله مند در سخنرانى هاى خود بشدت به این حرکت اعتراض کردند. مادران سفیدپوست فرزندانشان را عاق کردند. کشیشان در موعظه هاى خود جوانان سفیدپوست را از پیوستن به حرکتى که شروع شده بود، منع کردند و... اما هیچ کدام از این روش ها نتوانست از تأثیر موزیک سیاهان بر جوانان سفیدپوست کم کند. این اتفاق هشدارى بود به رسانه هاى بزرگ که همه امکانات و افکار عمومى را در اختیار داشتند. در واقع چند جوان نوازنده با سازهایشان توانسته بودند به رقابت با رسانه هاى بزرگ و تخصصى بپردازند و افکار عمومى را در جهتى که مى خواهند هدایت کنند.

آیا در عصر رسانه هاى دیجیتال، غول شدن یک رسانه، سبکى از موسیقى یا شیوه هنرى دیگر امکان پذیر است؟! یا خبرگزارى ها و روزنامه ها به عنوان شناخته شده و رسمى ترین واحد رسانه اى در عرصه رقابت اطلاع رسانى همچنان پیشتازند و مى توانند افکار عمومى را به نحوى که خود مى خواهند جهت بدهند. سهم روزنامه نگارى که از سال ۱۷۰۱ به صورت یک حرفه درآمد و داراى اصول و قاعده شد و بعدها عنوان رکن چهارم دموکراسى را به خود اختصاص داد، از لحاظ ابعاد تأثیرگذارى و مرجعیت به عنوان کسب خبر چقدر است؟

«طبق آمار رسمى انجمن جهانى روزنامه ها در سال ۲۰۰۴ در سراسر جهان شش هزار و پانصد و هشتاد روزنامه در حال چاپ بوده اند و هر روز کمى بیش از ۳۹۵ میلیون نسخه از آنها به فروش رسیده است. این انجمن ، متوسط حداقل تیراژ هر روزنامه را در سال ۲۰۰۴ در حدود ۶۰ هزار ذکر کرده است. طبق این آمار، درصد روزنامه خوان در ژاپن بیش از هر کشور دیگر و برابر با ۶۴ درصد کل بزرگسالان است و پرتیراژترین روزنامه هاى جهان نیز در همین کشور منتشر مى شوند. این درصد در آمریکا ۲۳ درصد است. روزانه ۸۵ میلیون چینى، ۸۵ میلیون آمریکایى، ۷۲ میلیون هندى و نزدیک به ۷۰ میلیون ژاپنى روزنامه مى خرند.

به گفته دکتر پرویز فزون خواه: «با وجود این آمار که از اقبال عمومى جهانى به کسب اخبار از طریق روزنامه ها خبر مى دهد، در سال هاى گذشته حتى در آمریکا و اروپا نیز درصدى هرچند اندک از تیراژ خود را از دست داده اند. اینترنت به دلیل رواج وبلاگ نویسى و تعداد وبلاگ ها و رادیو و تلویزیون، موجب کاهش تیراژ روزنامه بوده اند.»

با شدت گرفتن رقابت میان اینترنت، رادیو و تلویزیون و روزنامه ها، از سوى کنگره پنجاه و هفتم ژورنالیست ها که در شهر استانبول در سال ۲۰۰۵ برگزار شد، به روزنامه ها و صاحبان آنها توصیه شده که بکوشند مکمل تلویزیون و وبلاگ ها بوده و مطالبى را منتشر کنند که آن رسانه ها قادر به ارائه آنها نباشند. یک روزنامه نگار مطلع در این زمینه مى گوید: «از جمله دیگر توصیه ها که از سوى کنگره ژورنالیست ها مطرح شد این بود که مفسران، نویسندگان مقاله ها و اصحاب ستون هاى ثابت، مطالب خود را ابتدا به روزنامه ها بدهند و بعد در سایت خود درج کنند، ولى این تدبیر هم زیاد مؤثر واقع نشد، زیرا یکى دو روز صبر کردن براى درج مطلب در وبلاگ مسأله را حل نمى کند. تنها راهى که براى روزنامه ها باقى مانده ابتکار تازه و از دست ندادن روزنامه نگاران ماهر و با تجربه است.»

زمانى نه چندان دور در دهه ،۷۰ رویتر، آسوشیتدپرس و فرانس پرس صاحبان بى چون و چراى اخبار بودند، اما در دهه ۸۰ با ورود به دنیاى فناورى کامپیوترى، بنگاه هاى اطلاعاتى محلى تبدیل به غول هاى عظیمى شدند. CBS، NBC، Euronews، CNN، B.CC و الجزیره از جمله این غول هاى رسانه اى اند. تمام سیاستمداران، صاحبان صنایع و بنگاه هاى کوچکى که مى خواستند بزرگ شوند و بنگاه هایى که مى خواستند بزرگ تر شوند، تلاش مى کردند تا خود را به کنار این غول هاى رسانه اى برسانند و در سایه آنها به خواسته هایشان برسند و کمى بیاسایند. دکتر پرویز فزون خواه، متخصص علوم ارتباطات مى گوید: در عصر ابررسانه، اطلاعات خانه ندارد. بسته هاى اطلاعاتى به همه جا سرک مى کشند، اطلاعات مى گیرند، اطلاعات مى دهند و مدام بر حجم خود اضافه مى کنند، اما در سال هاى اخیر یک اتفاق مهم دیگر هم افتاده و آن این که اینترنت و ماهواره نقش زیادى را در این شاهراه ارتباطى به عهده گرفته اند و حجم عظیم اطلاعات به وسیله متخصصان IT جابه جا مى شوند. در نتیجه ارتباطات الکترونیکى هم اخبار و اطلاعات را با سرعت منتقل مى کنند و هم بافت و ترکیب زندگى انسان ها را تغییر بسیارى مى دهند. براى مثال تصویر نلسون ماندلا براى ما شاید از همسایه بغل دستى مان هم آشناتر و نزدیک تر باشد. نلسون ماندلا شهرت جهانى دارد و این شهرت را مدیون فناورى ارتباطى جدید است.

واقعیت این است که در این شاهراه اطلاعاتى، رسانه هاى نوشتارى یا مجبورند خود را با جهان امروز هماهنگ کنند یا باید از گردونه رقابت به کنار بروند، آرام و بى صدا و شاید هم بى خاصیت به کار خود ادامه بدهند. رسانه هاى نوشتارى از جمله روزنامه ها همواره خواهان حفظ اقتدار ایام گذشته اند، اما آیا تنوع رسانه ها، سبک نوشته ها و رفتار رسانه هاى جهانى، دیگر مجالى براى رسانه هاى نوشتارى با بافت سنتى خواهد گذاشت؟

یک مدرس روزنامه نگارى مى گوید: «مردم از حوزه هایى که روزنامه ها به آنها مى پردازند، اشباع و خسته شده اند و این حوزه ها برایشان ملال آور است. حالا روزنامه اى موفق است که همگام با تغییر نیاز مردم حرکت کند».

در کشورهاى دیگر لزوم تغییر در رسانه هاى نوشتارى از جمله روزنامه ها اصلى است که صاحبان جراید قدمت دار، بسیار زودتر از ما به آن پى برده اند. مدیران روزنامه تایمز لندن ـ با بیش از ۲۰۰ سال سابقه انتشار ـ سرانجام در سال ۲۰۰۳ قطع روزنامه خود را تغییر دادند، زیرا هدف آنها ماندن است. بنابراین به دقت تغییر و انطباق با نیازهاى روز را پیگیرى مى کنند: «براى یک روزنامه مهم است که بداند مخاطبان بالقوه اش چه کسانى هستند؟ تعدادشان چقدر است؟ زبانشان چیست؟ چه علایقى دارند و گرایش آنها به کدام حوزه بیشتر است».

در این میان اگر روزنامه اى براى کشف حوزه ها و قلمروهاى ناشناخته جامعه گام بردارد، با پیشرفت در این عرصه و حرفه همگام شده است.

دکتر پرویز فزون خواه استاد دانشگاه مى گوید: «داشتن تیراژ دغدغه اى است که گاهى حتى خواب خوش را از چشم مدیران و صاحبان روزنامه ها مى گیرد و در کشورهایى حتى با قدمت رسانه اى بسیار بیشتر از ما نیز، مهم تلقى مى شود. در کشور ما داشتن تیراژ به معناى سرپا ایستادن روزنامه است و در کشورهاى قوى به لحاظ محصولات نوشتارى و چاپ و انتشار روزنامه، پایین بودن تیراژ نشانه شکاف و گسست بین رسانه ها و حوزه علایق مردم است. اینجاست که آنها همواره خطر از دست دادن مخاطب و تیراژ را احساس کرده و مدام خود را با علایق و خواسته هاى مخاطبان منطبق مى کنند تا از گردونه بیرون نیفتند و در جاى خود بتوانند حتى علایق مردم را به سمت وسویى که خود و صاحبان سیاست و اقتصاد مى خواهند سوق دهند، اما این کار چنان با ظرافت انجام مى شود که شائبه اى از هیچ همدستى میان رسانه ها و صاحبان قدرت به وجود نمى آید.

طبق گزارش بررسى وضعیت روزنامه ها در سال ۲۰۰۴ رقابت روزنامه ها با شبکه هاى تلویزیونى از نظر مطلب ۲۰ برابر بیش از سال هاى گذشته شده است. روزنامه ها تلاش کرده اند تا اخبار پخش شده از تلویزیون ها را تکمیل کرده و به صورت تازه اى ارائه کنند. بیش از پیش خود را با شرایط مخاطبان تطبیق داده و با در نظر گرفتن وقت کم، سلیقه و خواست مخاطبان هرچه بیشتر به چاپ و انتشار روزنامه هاى موردپسند مردم نزدیک تر شوند. چه رسانه هاى دولتى و چه خصوصى اگر نتوانند خود را با دنیاى امروز منطبق کنند، ناچار به خروج از گردونه ارتباطات و اطلاع رسانى اند. غول هاى رسانه اى با هم مى جنگند تا رساندن اخبار ویژه را در انحصار خود داشته باشد. مکاشفه، جست وجو، تحلیل و تولید گزارش عرصه اى است که در اختیار همه رسانه هاست.

نظرات 1 + ارسال نظر
ایران چهارشنبه 29 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 03:24 ق.ظ http://iranianinfolinks.com/

موفق باشی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد