فصل اول
احکام عمومی
ماده اول : این فرمان به تاسی از حکم ماده سی و چهارم قانون اساسی ورعایت ماده نزدهم میثاق بین المللی حقوق بشر، به منظور تامین حق ازادی فکرو بیان و تنطیم فعالیت رسانه های همگانی در کشور وضع گردیده است .
ماده دوم:
اهداف این قانون عبارت اند از :
1- ترویج و حمایت از حق ازادی فکر و بیان ، دفاع از حقوق ژونالیستان و تامین شرایط فعالیت ازاد انها .
2- ترویج و انکشاف رسانه های همگانی ، ازاد ، مستقل و کثرت گرا .
3- فراهم کردن زمینه مناسب برای اظهار فکر و احساس اتباع کشور توسط گفتار ، نوشته ، رسم ، تصویر ، ثبت روی نوار ، تمثیل ، حرکت و
سایر پدیده های علمی ، ادبی ، هنری و طبع و نشر .
4- رعایت اصل ازادی بیان و رسانه های همگانی مسجل درمیثاق بین الملی حقوق بشر با نظر داشت احکام دین مبین اسلام .
5- کمک بمنظور رشد سالم رسانه های همگانی به نحوی که بتواند وسیله موثر نشر ثقافت درکشور گردیده ، اراء عامه را طور صادقانه وسودمند به
جامعه منعکس نماید .
ماده سوم :
اصطلاحات اتی در این قانون دارای مفاهم ذیل میباشد .
1- رسانه وسیله یا اله انتقال معلومات با استفاده از وسایل ذیل میباشد .
- وسایل بصری: رسم ، عکس ، پست کارت و پوستر .
- وسایل سمعی و بصری رادیو ، تلویزیون ، شبکه کیبلی و موبایل تصویری .
- وسایل اطلاعاتی : اژانس های اطلاعاتی و مطبوعاتی .
2- مطبوعات : آن حروف و اشکال طبع شده ای است که مطالب یا صورتی را افاده نموده و شامل تمام وسایل ارتباط همگانی مانند روزنامه ، جریده ، مجله ،رساله ، کتاب ، موعظه ، خطابه و بیانیه باشد .
3- رسانه های همگانی دراین قانون به انواع ذیل تقسیم میگردد :
- رسانه های همگانی دولتی رسانه هایی است که متعلق به ادارات دولتی بوده و از طرف انها تمویل و تجهیز میگردد .
- رسانه های همگانی گروهی :
رسانه های است که متعلق به سازمانهای سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی بوده و از طرف انها تجهیز و تمویل میگردد
4- ژورنالیست : شخص مسلکی ای است که در عرصه طلب کسب و نشر معلومات از طریق وسایل خبری مصروف فعالیت باشد .
5- مطبعه : موسسه اقتصادی ، تخنیکی و حقوقی است که طبع روزنامه ، مجله ،کتاب ، جریده ، ابلاغیه ، رساله ، اعلان پوستر و پوست کارت دران صورت میگیرد .
6- طابع : شخص حقیقی یا حکمی است که به اساس ملکیت یا نماینده گی مالک ، متصدی بالفعل امور مطبعه باشد .
7- ناشر : شخص حقیقی یا حکمی که اجازه طبع و نشر اثار غیر موقوت را دارا میباشد .
8- صاحب امتیاز : شخص حقیقی یا حکمی است که به طبع و نشر وسایل مطبوع موقوت و تاسیس و تدویر رادیو ، تلویزیون ، شبکه کیبلی ، اژانس و مطبعه می پردازند .
9- مدیر مسوول : شخصی است که بصورت با لفعل مسوولیت تدویر امور مربوط به وسایل مندرج جزء (8) این ماده را به عهده دارد .
10 - نشر: عملیه یی است که توسط ان پیام وسایل مطبوع ف برود کستنگ ووسایل سمعی و بصری در معرض اگاهی عامه قرارداده میشود .
11-رادیو وسیله ارتباط همگانی سمعی است .
12- تلویزیون وسیله ارتباط همگانی سمعی و بصری است .
13- شبکه کیبلی : وسیله ارتباط و انعکاس همگانی سمعی و بصری است که برنامه های گوناگون اطلاعاتی ، تعلیمی ، تربیتی فرهنگی و تفریحی بین المللی را از طریق ماهواره اخذ و برای مشترکین به نمایش میگذارد
فصل دوم
حقوق ووجایب
ماده چهارم :
(1)هر شخص حق ازادی فکر و بیان را دارد طلب ، حصول ، انتقال معلومات و نظریات بدون مداخله و محدودیت از طرف مسوولین دولتی شامل این حق بوده و در برگیرنده ازادی بیان ووسایل پخش ، توزیع و دریافت معلومات نیز می باشد .
(2) دولت ازادی رسانه های همگانی را حمایت و تقویه مینماید .
هیچ شخص حقیقی یا حکمی بشمول دولت و ادارات دولتی نمی تواند فعالیت رسانه های خبری و یا معلوماتی را منع ، تحریم ، سانسور یا محدود نموده و یا طور دیگری در امور و نشرات رسانه های همگانی و معلوماتی مداخله کند .
ماده پنجم :
هرشخص حق دارد معلومات را طلب و دریافت نماید دولت بنابر تقاضای اتباع کشور معلوماتی را که مطالبه میشود ، فراهم میکند ، مگر اینکه معلومات مطالبه شده راز محرم نظامی بوده و افشای ان امنیت و منافع ملی را با خطر مواجه سازد .
ماده ششم :
(1) ژورنالستان در اجرای فعالیت های مسلکی شان بشمول نشر راپور ها و نظریات انتقادی مورد حمایت قانونی قرار میگیرند
(2) ژورنالستان حق دارند از افشای مراجع کاری شان خود داری نمایند ، مگر اینکه محکمه ذیصلاح در مورد افشای ان حکم نموده باشد .
ماده هفتم :
ژورنالستان و سایر اعضای رسانه های همگانی میتوانند بمنظور دفاع از منافع صنفی شان مطابق احکام قانون اتحادیه های مستقل ایجاد نمایند .
ماده هشتم :
(1)اتباع کشور میتوانند وسایل رسانه های همگانی مندرج ماده سوم را مطابق احکام این قانون تاسیس نمایند
(2) نماینده گی های سیاسی خارجی ، موسسات بین المللی و نماینده گی های انها در افغانستان میتوانند بارعایت موازین دیپلوماتیک به طبع و نشر بلوتن خبری بعداز حصول اجازه وزارت اطلاعات و فرهنگ بپردازند
فصل سوم
وسایل مطبوع
ماده نهم :
(1) اتباع کشور ، احزاب سیاسی ، سازمانهای ثبت شده داخلی و مهاجرین خارجی میتوانند مطابق احکام این قانون وسایل مطبوع را تاسیس نمایند .
روزنامه ، نشریه موقوت و سایر نشرات مطبوع بدون اجازه قبلی تاسیس و نشر شده میتواند .
(2) نشریه هایی که تیراژ انها کمتر از دوصد ( 200) شماره باشد ، تابع احکام مندرج مواد (13و 28) این قانون نبوده ، ایجاب حصول اجازه و ثبت قبلی را نمی نماید .
ماده دهم :
مووسس وسایل مطبوع حین ثبت نشریه خویش مکلف به ارائه معلومات ذیل به وزارت اطلاعات و فرهنگ میباشد .
1- شهرت کامل و محل سکونت در خواست دهنده
2-اسم نشریه و محل نشران
3- لسانیکه نشریه به ان انتشار می یابد .
4- منبع تمویل نشریه و اندازه سرمایه ان .
ماده یازدهم :
نشریه مطبوع حاوی اسم نشریه ادرس مشخص ، ذکر محل چاپ ، نام صاحب امتیاز ، اسم مدیر مسوول و تاریخ نشران میباشد .
ماده دوازدهم :
هویت صاحب اثر و امضای وی در اصل نسخه حتمی میباشد
ماده سیزدهم :
هر وسیله مطبوع مطابق احکام این قانون دارای صاحب امتیاز و مدیر مسوول میباشد .
فصل چهارم
مطابع
ماده چهاردهم :
اتباع، احزاب سیاسی کشور و ادارات دولتی میتوانند به تاسیس مطبعه اقدام نمایند ، مشروط براینکه جواز فعالیت را از وزارت اطلاعات و فرهنگ کسب نموده باشند
ماده پانزدهم :
در خواست دهنده جواز تاسیس مطبعه مکلف است با نظر داشت حکم ماده ( 24) این قانون مطالب اتی را به وزارت اطلاعات و فرهنگ ارائه نماید .
1- شهرت کامل و محل سکونت
2- اسم و محل فعالیت مطبعه
3-لسانیکه توسط ان طباعت صورت میگیرد
4- انواع و اقسام ماشین الات و تجهیزات طباعتی
5- منبع و اندازه سرمایه که در تاسیس و تدویر مطبعه به کار میرود .
ماده شانزدهم :
انتقال ملکیت مطبعه مجاز است ، شخصیکه ملکیت مطبعه به وی انتقال می یابد ، مکلف است احکام مندرج ماده (24) این قانون را مجدداء رعایت نماید .ماده هفدهم :
اغاز فعالیت مطبعه و ادامه کار ان بدون داشتن صاحب امتیاز و مدیر مسوول جواز ندارد .
ماده هجدهم :
اتباع کشور ، احزاب سیاسی و سازمانهای اجتماعی که خود مالک مطبعه نباشند ، حق دارند از مطابع دولتی و شخصی مطابق مقررات مالی و حسابی انها استفاده نمایند .
فصل پنجم :
وسایل سمعی و بصری
ماده نزدهم :
اتباع کشور ، احزاب سیاسی ، سازمانهای اجتماعی و سایر موسسات خصوصی و دولتی میتوانند دستگاه ها ووسایل سمعی و بصری را طبق احکام این قانون تاسیس نمایند .
ماده بیستم :
(1) بمنظور تنظیم بهتر فعالیت دستگاه های وسایل سمعی و بصری ، کمیسیون ملی نشرات رادیو و تلویزیون که متشکل از پنج عضو میباشد ، ایجاد میگردد .
(2) رئیس و اعضای کمیسیون ملی نشرات رادیو و تلویزیون از طرف رئیس جمهور برای مدت دوسال تعین میگردد مدت کار کمیسیون عنداللزوم تمدید شده میتواندماده بیست و یکم :
(1) کمیسیون ملی نشرات رادیو و تلویزیون دارای وظایف و صلاحیت های ذیل میباشد .
1 – صدور جواز و تعین فریکونسی به دستگاه های رادیو و تلویزیون ، به اساس معیار های وضع شده قبلی .
2- صدور رهنمود های مسلکی برای احزاب سیاسی حین استفاده از رادیو و تلویزیون .
3- صدور رهنمود های ضروری برای مالکین وسایل الکترونیکی بعداز مشوره با متصدیان نشراتی و جامعه مدنی .
4- نظارت از رعایت احکام این قانون توسط رسانه های همگانی .
5- تعین پالیسی نشراتی رادیو ها و تلویزیون های دولتی
(2) کمیسیون ملی نشرات رادیو و تلویزیون مستقل بوده ، از اجراات خویش به رئیس جمهور گزارش میدهد .
ماده بیست و دوم :
در خواست دهنده تاسیس رسانه های همگانی سمعی و بصری ( رادیو و تلویزیون ) مکلف است جهت اخذ جواز ، معلومات ذیل را به کمیسیون ملی نشرات رادیو و تلویزیون ارائه نماید
1- شهرت کامل و محل سکونت
2-اسم ومحل فعالیت وسیله سمعی و بصری .
3-نوع وسیله سمعی وبصری .
4-هدف و مرام نشراتی .
5-منبع و اندازه سرمایه آن
6-کمیت و کیفیت ماشین آلات وتجهیزات .
ماده بیست وسوم .
هروسیله سمعی وبصری مطابق احکام این قانون دارای صاحب امتیاز و مسئول نشرات میباشد
فصل ششم
شرایط و مکلفیت های صاحب امتیاز .
ماده بیست وچهارم
صاحب امتیاز رسانه های همگانی واجد شرایط ذیل میباشد .
1-داشتن سند تابعیت کشور
2-اکمال سن هجده سالگی .
3-محروم نبودن از حقوق مدنی مطابق حکم محکمه با صلاحیت .
ماده بیست وپنجم .
1-صاحب امتیاز وسایل سمعی وبصری ووسایل مطبوع مکلف است وسایل خود را مطابق شرایط مندرج احکام این قانون ثبت نماید .
2-در صورتیکه نشریه قبل ازثبت نشر گردیده باشد ، صاحب امتیاز آن مکلف است در مدت یک هفته نشریه خود را طبق احکام این قانون ثبت نماید .
ماده بیست وششم .
هرگاه صاحب امتیاز ، تصمیم وزارت اطلاعات وفرهنگ مبنی بر رد ثبت با صدور جواز را مغایر احکام قانون بداند به به کمیسیون بررسی مطبوعات مراجعه نموده در صورت عدم قناعت میتواند در پیشگاه محکمه اقامه دعوی کند .
ماده بیست وهفتم .
1-انتقال ملکیت اداره نشراتی ورسانه همگانی و انتقال حق طبع ونشر آن مجاز است شخصیکه ملکیت یا حق به وی انتقال می یابد مکلف است احکام مندرج مواد (24 و28 ) این قانون را مجدداً را رعایت نماید .
2-ایجاد اداره نشراتی ورسانه همگانی وحق طبع ونشر به صاحب امتیاز تعلق دارد در صورت انتقال این حق به شخص دیگر، مراتب مندرج احکام مواد (24) و (28) این قانون مجددا تکمیل میگردد
ماده بیست وهشتم .
مدیر مسئول با رعایت شرایط مندرج احکام این قانون در عین زمان مسئول نشرات رسانه خود میباشد .
فصل هفتم .
شرایط و مکلفیت های مدیر مسئول
ماده بیست ونهم .
مدیر مسئول واجد شرایط ذیل میباشد .
1- داشتن سند تابعیت کشور .
2- اکمال سن هجده سالگی .
3-داشتن سند تحصیلات مسلکی ، یا تجریه حد اقل سه سال در رشته ژورنالیزم.
4-محروم نبودن از حقوق مدنی به حکم محکمه با صلاحیت .
5-نداشتن ماموریت رسمی دولتی مگر اینکه نشریه مربوط دولت باشدماده سی ام .
مدیر مسئول مکلف است تساوی حقوق استفاده کننده و استفاده شونده را در وسیله نشراتی مربوط رعایت نماید .
فصل هشتم .
نشرات ممنوعه .
ماده سی ویکم
نشر مطالب ذیل در رسانه های همگانی جواز ندارد .
1- مطالبیکه مغایر با اصول اسلام و توهین به سایر ادیان و مذاهب باشد .
2- مطالبیکه موجب هتک حرمت و افتراء به اشخاص گردد .
فصل نهم
احکام جزایی
ماده سی و دوم
صاحب امتیاز در صورتی مسئول شناخته میشود که مخالف احکام این قانون عمل نماید .
ماده سی وسوم .
1- اشخاص حقیقس با حکمی که بدون رعایت احکام این قانون به تاسیس و تدویر رسانه های همگانی در قلمرو افغانستان بپردازند . به جزای نقدی محکوم میگردند .
2-هرگاه موسس و تدویر کننده رسانه های همگانی شخص حقیقی باشد به ترتیب ذیل به جزای نقدی محکوم میگردد .
تلویزیون مبلغ پانزده هزار افغانی / (000 5 1 ) افغانی
رادیو مبلغ ده هزار افغانی .(10000 ) افغانی
آژانس مبلغ ده هزار افغانی .( 10000) افغانی
شبکه کیبلی سی هزار افغانی .( 30000 ) افغانی
3- هرگاه موسس و تدویر کننده رسانه های همگانی شخص حکمی باشد به ترتیب ذیل به جزای نقدی محکوم میگردد .
- تلویزیون مبلغ هفده هزار (17000 ) افغانی
-رادیو مبلغ دوازده هزار (12000 ) افغانی .
شبکه کیبلی مبلغ سی و چهار هزار ( 34000) افغانی .
آژانس مبلغ دوازده هزار ( 12000) افغانی .ماده سی وچهارم .
1-مدیر مسئول میتواند از افشای اسم صاحب اثر خود داری کند دراین صورت مسئولیت ناشی از نشر اثر متوجه مدیر مسئول میباشد .
2- مقالات انتقادی در نشرات موقوت به اسم مستعار نویسنده نشر شده میتواند در صورتیکه نام و هویت نویسنده به مدیر مسئول معلوم باشد ، مسئولیت ناشی از مقاله و یا اثرز به مدیر مسئول متوجه میگردد .
ماده سی وپنجم .
1- هرگاه صاحب اثر مطابق احکام این قانون مستوجب مجازات شناخته شده باشد بحیث فاعل جرم تحت تعقیب عدلی قرار میگیرد . درینحالت مدیر مسئول بحیث شریک جرم تلقی میگردد .
2- هرگاه صاحب اثر معلوم نباشد ، مسئولیت ناشی از نشر اثر تنها متوجه مدیر مسئول میباشد
ماده سی وششم .
هرگاه نویسنده به جریمه نقدی محکوم گردد مکلف است در مدت یکماه از تاریخ صدور حکم جریمه محکوم بها را مطابق احکام قانون تحویل نماید
فصل دهم .
احکام نهایی .
ماده سی وهفتم .
اتباع خارجی میتوانند فلم های سینما توگرافی را در کشور تهیه نمایند . مشروط بر اینکه اجازه قبلی وزارت اطلاعات وفرهنگ را حاصل نموده باشد .ماده سی وهشتم .
فعالیت رسانه های همگانی توسط اساسنامه یی که در برگیرنده اهداف ، وظایف ، صلاحیتنها ، تشکیل و امور مالی مربوط باشد تنظیم میگردد .
ماده سی ونهم
وزارت اطلاعات وفرهنگ مکلف است بمنظور تحقیق فعالیت آزاد نشرات رسانه های همگانی داخلی و خارجی تسهیلات ممکنه را فراهم نماید .
ماده چهلم .
صاحب امتیاز و مدیر مسئول رسانه های همگانی که قبل از انفاذ این قانون به فعالیت آغاز نموده باشد مکلف اند در مدت دوماه از تاریخ انفاذ آن احکام این قانون را رعایت نمایند .
ماده چهل ویکم .
طبع و نشر کتب درسی و علمی مکاتب و موسسات تحصیلات عالی ، تحقیقی و مسلکی تابع احکام این قانون نمیباشد .
ماده چهل و دوم
1- بمنظور بررسی تخلفات مندرج این قانون کمیسیون بررسی به ترکیب ذیل تشکیل میگردد .
وزیر اطلاعات و فرهنگ بحیث رئیس .
نماینده اکادمی علوم افغانستان بحیث عضو .دوتن نماینده گان پوهنحی ژورنالیزم بحیث اعضاء
نماینده کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان بحیث عضو .
دوتن نماینده گان اتحادیه ژورنالستان بحیث اعضا ء
(2) کمیسیون مندرج فقره
(1) این ماده تخلفات مندرج از احکام این قانون را بررسی مینماید .
هرگاه موضوع ایجاب نعقیب عدلی را نماید جریان غرض رسیده گی بمرجع عدلی ارجاع میگردد .
ماده چهل وسوم .
این قانون از تاریخ توشیسح نافذ و درجریده رسمی نشر گردد و با انفاذ آن قانون مطبوعات منتشره جریده رسمی شمار (800) مورخ 18 حوت سال 1380 هجری شمسی ملغی شمرده میشود.
نویسنده: رضا پورحسین |
|
خبرگزاری فارس: میزان مشاهده تلویزیون توسط افراد ایرانی نزدیک به چهار ساعت ونیم در روز است. این میزان بسیار زیاد است ومی تواند به کاهش فضای گفت وگو میان اعضای خانواده گردد. این روند به افزایش فردگرایی وکاهش جمع گرایی منجر خواهد شد که عامل مهمی در آسیب دیدن انسجام خانواده قلمداد می شود. |
تاثیر وسایل ارتباط جمعی بر پیوندهای عاطفی درخانواده ها |
مشخصات اصلی گرافیک محیطی
گرافیک محیطی از کلیه علائم، تابلوهای و چراغها، از شکل و رنگ و طرح و خط ونوشتار بهره میگیرد و اگر بامعیارهای درست استوار باشد میتواند :
ـ ارتباط های اجتماعی مردم را تسهیل کند .
ـ به فعالیت اقتصادی سرعت بخشد .
ـ ایمنی و جریان ترافیک را بهبود بخشد .
ـ مردم را از امکاناتی که شهر در اختیارشان میگذارد آگاه کند .
ـ جرائم حاصل از تشنجات عصبی مردم را کاهش دهد .
ـ به رفع نیازهای اجتماعی مردم با ایجاد ارتباط با محیط اطراف بوسیله مشخص کردن، راهنمایی
و اطلاع رسانیکمک کند .
ـ با ایجاد مناظر زیبای بصری در محیط، به سلامت ذهنی مردم یاری رساند .
عوامل اصلی بیان در گرافیک محیطی عبارتند از :
- پوستر
- علائم
- تابلوهای بزرگراهها
- تابلوهای راهنمایی و رانندگی
- علائم نورانی( نئونها )
- تبلیغات روی وسائل نقلیه
- طراحی محیطی پارک ها
- طراحی روبناها و رنگهای حاصل از آنها
- طراحی محلهای خدماتی عمومی، ایستگاههای اتوبوس، باجه های تلفن، نیمکت ها و...
- طراحی محیطی مراکز فرهنگی و تفریحی
- طراحی حجم های تزئینی در میدان ها و پارک ها
- تابلوهای سردر فروشگا هها، مغازهها، سینماها و کلیه سازمانها و موسسات دولتی و خصوصی
- انواع تابلوهای تبلیغاتی مانند: بیلبورد، چهاروجهی، سهوجهی، سهبعدی، دیجیتالی .
از آنجا که همه این عوامل در محیط داخل شهر انجام میگیرد. بنابراین باید بین آنها و شهر، هماهنگی ایجاد گرددو طراحان گرافیک محیطی با مهندسین شهرساز از نزدیک، تشریک مساعی داشته باشند.
باتوجه به اینکه در شهرهای بزرگ علاوه بر ساکنین دائمی آنها، انبوه قابل ملاحظهای از مردم، جهت انجامکارهای اقتصادی، تجاری، بهداشتی... نیز مرتب در حال آمد و رفت میباشند، گرافیک محیطی باید به نوعی نقش خود را ایفا نماید تا افراد در این محیط در برقراری ارتباطها و گذراندن امورشان مشکلات کمتری داشته باشند. بخشعمده اطلاعات مورد نیاز شهر، در ارتباط با مقررات آمد و شد، آگاهی از فعالیت ها و رویدادها و اماکن گوناگون وخدماتی است که ارائه میشود.
مردم باید راههای مختلف و ایمن و سریع رسیدن به این محیطها را بدانند و بهترین آنها را انتخاب نمایند. البتهتعیین ضوابط اعمال کنترل بر تابلوها و علائم بخش خصوصی که میتواند موجب اخلال در تاثیر عمومی یا مکمل آنهاباشند، جزء تفکیک ناپذیر سیستم مناسب اطلاعرسانی محیط است.
گرافیک محیطی چه عرصههایی را در بر میگیرد :
گرافیک محیطی اعم از محیطهای باز و بسته، عرصههای گوناگون را در بر میگیرد، که در هر دوی اینها، نقشعمده آن ( اطلاعرسانی ) میباشد. محیطهای بسته شامل فضاهای داخلی کلیه ساختمانها اداری و تجاری، مترو و همچنین نمایشگاهها و فروشگاهها میباشد که در آنها با استفاده از اشکال و حروف و انواع تابلو، اطلاعات لازم بهمراجعهکنندگان داده میشود.
در محیطهای باز نیز همچون پارکها، خیابانها و معابر شهر و اساسا کلیه فضاهای باز واقع در شهرها و محیط زندگی انسان ، که طراحیهایی شامل: علائم راهنمایی و هشدار دهنده داخل پارکها، تابلوهای سردر فروشگاهها ، طراحی ویترینهای مغازهها ، علائم راهنمایی و رانندگی در سطح شهر، تابلوهای نام خیابانها و کوچهها، باجههای مختلف خدماتی از قبیل تلفن، پست و...، در محدوده گرافیک محیطی قرار دارند.
گرافیک محیطی نقش مهمی را نیز در تبلیغات ایفا میکند ، از جمله در تبلیغات تجاری و تبلیغات فرهنگی، اکنون به طور اختصار نگاهی گذرا بر این دو میاندازیم :
گرافیک محیطی و تبلیغات فرهنگی
انسان از زمانی انسان میگردد که دارای فرهنگ میشود و فرهنگ از زمانی آغاز میگردد که انسان به وجودمیآید. آنچه که میتوانیم برایش تقدیم و تاخر قایل شویم تمدن است و انسان با فرهنگ وارد تمدن میشود واکنون این انسان متمدن است که در دام انواع و اقسام کشمکشهای روحی و جسمی دست و پا میزند، برای رهایی وآزادی نیاز به پرواز دارد، پروازی از درون خود به بیرون و شاید برای این پرواز، بالی بهتر از فرهنگ و هویت خویشنیابد. پس باید با آن آشنا شود و با بهرهگیری از آن در جهات مختلف زندگی، خود و جامعهاش را باور کند. این نقطهای است که تبلیغات فرهنگی میتواند پا به عرصه وجود بگذارد و رسالت خویش را به انجام برساند.
امروزه در سراسر دنیا واژه تبلیغات فرهنگی معانی خاصی پیدا کرده و آن هم براساس تعریف فرهنگ و تبلیغ از دید آن جامعه خاص میباشد. در کشور ما نیز این تبلیغ حول محورهای خاصی دور میزند که مربوط به باورها ودیدهها و فرهنگ جامعه ماست و در اینجاست که دوباره صحبت از هنر به میان خواهد آمد، هنری که باید خادم جامعهباشد و اندیشهها و آرمانهای والای بشری را که سبب رشد انسان میشوند، جاودان و ماندنی کند به گونهای که بر همهاقشار جامعه تاثیرگذار گردد.
هنرهای تجسمی، تجلیات عالی زبان بصری هستند و بنابراین ابزارهای آموزشیاند که قیمتی بر آنها متصورنیست. اکنون وظیفه گرافیک محیطی این است که از نظر اجتماعی پیام مفیدی برساند و هم چشم را به واسطه آن ، ذهن را جلب کند و در نتیجه نظم لازم را برای دیدن آن سوی سطوح چیزهای قابل رویت به ذهن بدهد و در شناختارزشهای لازم برای یک زندگی کامل و لذت بردن از آن راهنماییش کند.
اگر شرایط اجتماعی، گرافیک محیطی را به عرصه پیامهای موجه، در وسیعترین و عمیقترین مهفوم اجتماعی آنملزم سازند، این هنر میتواند بطور موثر به آمادهسازی راه برای هنری موثر و مثبت یاری رساند. هنری که بتوان پیامخویش را به مردم برساند و از طرف آنها درک شود.
از میان اهدافی که گرافیک محیطی مد نظر دارد، هدفهای کاربردی از بقیه مهمتر و در حقیقت در اولویت قراردارد که البته بعد از دستیابی به اهداف گوناگون کاربردی خود، میباید فرهنگساز نیز باشد و اگر گرافیک محیطی با اصولی صحیح و متناسب انجام شده باشد تا حدود بسیار زیادی میتواند در گسترش فرهنگ جامعه تاثیر داشته باشد.
رشد گرافیک محیطی به چند عامل وابسته است از جمله رشد کیفی فکری مدیریتها و وجود طراحانی باخلاقیتهای بالا. البته این رشد تنها به گرافیک بر نمیگردد، بلکه به مجموعه عواملی منتهی میشود که ساختارهایاخلاقی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نیز در آن رشد یافته باشند.
مشخصههای سنتی و فرهنگی میتواند در برقراری ارتباط بهتر و سریعتر نقش مهمی داشته باشند زیرا افرادیکه در یک جامعه زندگی میکنند دارای فرهنگ خاص آن اجتماعی نیز میباشند. بنابراین بهتر است ارسال پیام برایآنان به زبان و شیوهای آشنا و سنتهای خودشان طراحی شود که برایشان ملموستر و گویاتر باشد تا در قالبهای فرهنگی و سنتی بیگانه.
رنگ، نقش مهمی در یک طرح دارد که اولین وظیفه آن جلب توجه مخاطب است و در مرحله بعدی نقش مکملعناصر تصویری دیگری برای موفقیت در ارسال پیام را ایفا میکند. حروف نوشتاری نیز در برقراری ارتباط سریعترنقش مهمی دارند و در واقع آنها تکمیل کننده یا تاکید کننده تصویر میباشند.
در گرفیک محیطی ابزارها و عوامل مختلفی برای ارائه اطلاعات وجود دارد که از هرکدام برای بیان نوعی خاص ازایجاد ارتباط میتوان استفاده کرد. مثلا بالونها و تبلیغات برروی وسایل نقلیه مربوط به گروه ایجاد ارتباط توسط سوژههای متحرک میباشند. همچنین بیلبوردها باید در مکانهایی مورد استفاده قرار گیرند که که فضای اطراف آنهاوسیع باشد مانند بزرگراهها که اغلب مخاطب با سرعت بیشتری از مقابل آن میگذارد و باید به گونهای باشد که بهسرعت بتواند ارتباط لازم را برقرار کند. نسبت میزان ارتفاع نصب بیل بورد با طول و عرض آن نیز از نکتههای حائزاهمیت میباشد و باید بطور دقیق محاسبه شود. کارآیی بیل بورد در شب نیز بحثی است که باید همراه با عوامل دیگرمربوط به بیل بوردها با دقت بررسی و طراحی شود و با استفاده از سیستمهای نوری مناسب پیام دلخواه در شبها نیز بهمخاطبین احتمالی القا شود.
با آنچه درخصوص آشنایی با گرافیک محیطی و اهمیت و نفش آن در جامعههای شهری گفته شد، به اختصارشرحی پیرامون اهمیت حضور گرافیک محیطی در روابط عمومیها بیان میشود; از آنجا که هدف روابط عمومی جلب مشارکت و همراهی افکارعمومی در زمینههای مختلف است و همچنین واحدی است که ارتباط کارکنان با مسئولان ونیز مسئولان با مردم را برقرار میکند. باید این رسالت خود را با استفاده از روشهای ویژه، به خوبی انجام دهد. گرافیکمحیطی یکی از آن مواردی است که میتوان با شناخت و به کارگیری اصولی آن در روابط عمومیها، برقراری ارتباطاتیاد شده را گسترش داد. امر تبلیغ نیز در روابط عمومی نقش مهمی را ایفا میکند; تبلیغ به معنای تغییر افکار و اندیشهبرای آنچه تبلیغ میشود. بهترین و گویاترین زبان برای این منظور، هنر گرافیک است. چرا که هنر گرافیک آینه شفافیاز مسایل جاری و فرهنگی است و تمام لحظهها زیر و بمهای روحی و فکری جامعه را ثبت و منعکس میکند.بنابراین، هنر گرافیک در روابط عمومی اهمیت خاص خود را مییابد. گرافیک محیطی نیز بخشی از این هنر است:یعنی آنجا که مسئله ارسال پیام و دادن اطلاعات لازم به مخاطب در محیط کاری پیش میآید، گرافیک محیطی قدم بهعرصه میگذارد و نقش خود را ایفا میکند. برای مثال یک سازمان یا وزارتخانه را در نظر میگیریم که روزانه تعداد زیادی از افراد جامعه آنهم با فرهنگها و نگرشهای متفاوت اجتماعی، به خاطر نیازی که دارند به آنجا مراجعهمیکنند. در ابتدای ورود، گرافیک محیطی موجود باید به نوعی طراحی شده باشد که فرد برای رسیدن به قسمتی که لازم است به آنجا مراجعه کند، دچار مشکل و سرگردانی نشود و با دیدن تابلوهای مخصوص راهنما به راحتی به محلمورد نظر برسد. نوع تابلو، رنگ، اندازه و نوع خطهای نوشتاری، علامتها و نمادها و همچنین محل نصب آنها از اهمیت ویژهای برخوردار است. پس از آن، علامتهای داخل محوطهها راهروهای و اتاقهای نیز باید همین ویژگیهارا داشته باشند.
بنابر آنچه که بیان شد، اولین اهمیتی که برای گرافیک محیطی قائل میشویم، همان برقراری ارتباط برایراهنمایی و اطلاعرسانی به مخاطب است و در دومین نقش خود، وظیفه زیباسازی محیط را برعهده میگیرد، زیرا انسان به طور ناخودآگاه خواهان زیبایی و توازن و تعادل و آراستگی است و از زشتیها و ناهنجاریها دوری میجوید ، حضور در محیطی که همه عنصرهای آن بهطور صحیح در جای خود قرار گرفته باشد و رنگها در هماهنگی و تضاد، هرکدام به وظیفه خود به درستی عمل کنند، برای هر انسانی، به راستی لذت بخش است و روح خسته از کشاکش ومسایل روزمره زندگی او را به آرامش دعوت میکند.
| ||
به راستی مدیر خوب کیست و خصوصیات این مدیران چیست ؟ این یکی از موضوع هائیست که کارکنان ، سازمانها و مدیران همواره با آن روبه رو هستند. مدیر خوب کسی است که وظایف خود را کاملاً می داند و افزون بر این رئیس و مرئوس خوبی است و از کارهای خود اطلاع کافی دارد. مدیر خوب امریه صادر نمی کند، قدرت رهبری دارد و نه فقط طرز انجام کار بلکه علت انجام کار را نیز توضیح می دهد. دستورات خود را واضح و دوستانه می دهد، داد و فریاد نمی کند، تامطمئن نشود دستوراتش را فهمیده اند کار را شروع نمی کند. برنامه کار را با در نظر گرفتن اطراف و جوانب آن طرح می کند و انجام آن را به عهده اشخاص کاردان می گذارد. بدون امر و تحکم آنها را به کار وامیدارد، کار را منصفانه قسمت می کند، به کار همه کارکنان خود می رسد، صادقانه قضاوت می کند و استحقاق را تنها مبنای قضاوت قرار می دهد، وضع هر فرد را برایش تشریح می کند. از مساعی صادقانه و کاری که بالاتر از متوسط است قدردانی می کند. کارکنانی را که استحقاق تشویق دارند منظور می دارد، در مواردی که کار بد انجام می گیرد یا با شکست روبه رو می شود تحقیق می کند و فقط شخص مسئول را مواخذه می کند. در تنیبه کارکنان خود منصفانه رفتار می کند، افراد را در حضور سایرین تنبیه نمی کند، توبیخ را بیطرفانه و با تحقیق کافی اجرا می کند، و به کارمند فرصت می دهد تا تمام قضیه را از نظر خود شرح دهد، در موقع تنبیه و اقدام انضباطی عصبانی نمی شود. مراقبت می کند کارکنانی که جدیداً استخدام و یا منتقل شده اند به طور صحیح انجام کار را بیاموزند و دقت می نماید کلیه ابزار و امکانات لازم در دسترسشان قرار گیرد، با کارکنان جدید به گونه ای رفتار می کند که احساس غربت ننمایند. مقررات کار و خط مشی شرکت را منصفانه تفسیر می کند، نه در برابر شکایات بیجا تسلیم می گردد و نه شکایات بجا را نادیده می انگارد. به تمام شکایتها با دلسوزی گوش فرا می دهد. به کارکنان خود علاقه شخصی نشان می دهد، نسبت به افراد مافوق و مادون وفادار بوده و مسئولیت را با میل می پذیرد، مسئولیت را به گردن دیگری نمی اندازد و در موارد لزوم حاضر است برای دفاع از حق کارکنان به همه مقامات بالاتر مراجعه نماید.ضمن پایبند بودن به وعده های خود چیزی را که نمی تواند انجام دهد قول و وعده نمی دهد. فکرش باز است ، با استقبال از پیشنهادات درباره آن با کارمندان بحث می کند. مدیر خوب حضور مستمر در محل کار دارد و همیشه می شود او را ملاقات نمود.کارکنان را تشویق می کند تا هر اشکالی دارند به او مراجعه کنند. |
درمیان مطبوعات فرامنطقه ای عربی که در اروپا به چاپ می رسند، نشریات متعلق به کشور عربستان سعودی سهم عمده ای را در اختیار دارند. این کشور توانسته است برای خود نوعی امپراتوری رسانه ای را به وجود آورد که در منطقه خاورمیانه تقریبا بی نظیر است.یکی از مهمترین نشریات متعلق به پادشاهی سعودی که در انگلستان به چاپ می رسد، روزنامه «الحیات» است. این روزنامه فرامنطقه ای، از لحاظ ارزش های تولیدی بسیار مدرن، مجهز به ماهواره و دستگاه های کامپیوتری است. الحیات که از نظر لغوی به معنای «زندگی» است، مهمترین روزنامه بین المللی در کشورهای عرب زبان محسوب می شود. این روزنامه، آرمان خود را ارائه گزارش ها و نقطه نظرهای مستقل می داند که تحقق این هدف باعث افزایش اعتبار آن به عنوان بانفوذترین و معتبرترین رسانه در عرصه مطبوعات عرب و در مقایسه با سایر روزنامه های عرب زبان شده است. روزنامه الحیات روزنامه قوم پراکنده عرب و تریبون جناح چپ یا روشنفکران لیبرالی است که در آرزوی مطرح کردن خود به عنوان قومی بزرگ هستند. این روزنامه علاوه بر انتشار مقالات طرفدار غرب و طرفدار سعودی درباره این شبه جزیره عربی، عقاید گوناگون در زمینه دیگر مسائل منطقه ای را نیز منتشر می سازد.
الحیات به عنوان یک روزنامه عرب زبان مستقل، در لندن چاپ و در سطح جهان به صورت روزنامه صبح توزیع می شود. این روزنامه همزمان با لندن در ریاض، فرانکفورت، قاهره، بحرین، بیروت و نیویورک نیز منتشر می شود. موسسه الحیات مجهز به دستگاه های تمام کامپیوتری و آخرین تکنولوژی گردآوری خبر، طراحی، ارسال ماهواره ای و تکنولوژیکی است. شمارگان انتشار آن در مجموع بین ۱۶۰ تا ۱۷۰ هزار نسخه در روز است. روزنامه الحیات، نویسندگان و روزنامه نگاران برجسته عربی را در استخدام خود دارد که بیشتر آنان دارای تجارب حرفه ای وسیع در خارج و داخل کشورهای عربی و آشنا به دو یا سه زبان هستند. ادوارد سعید، فهمی هویدی، حسن فحص، زهیر قصیباتی، جلال امینی و محمد نون از جمله نویسندگانی هستند که در صفحات اندیشه روزنامه الحیات مطلب می نویسند. دفتر مرکزی این روزنامه در لندن قرار دارد اما دارای دفاتر بین المللی و خبرنگارانی مستقر در مناطق مختلف جهان نیز است. مهمترین دفاتر الحیات در بیروت، قاهره، ریاض، منامه، پاریس، واشینگتن، مسکو، جده و دمشق قرار دارد که در آنها دارای روزنامه نگاران تمام وقت بوده و در تمامی کشورهای عربی و بیشتر پایتخت های جهان نیز دارای خبرنگار مقیم است. به مددکار این روزنامه نگاران، الحیات به عنوان روزنامه ای با فراگیرترین، قابل اعتماد ترین و کامل ترین پوشش خبری در جهان عرب معروف شده است. از مهمترین صفحات روزنامه الحیات صفحه ای است که به رهبران سیاسی عرب و تحلیلگران اختصاص دارد و در موقعیت های خاص زمانی نیز دارای میهمانانی از میان مفسران اروپایی، آمریکای و روسی است. در میان صفحات این روزنامه بخش بازرگانی آن توجه ویژه خوانندگان را به خود جلب کرده است. این صفحه به وسیله خبرنگاران اقتصادی که به گزارش های خبری روزنامه فایننشال تایمز لندن، دسترسی انحصاری دارند، تغذیه می شود و حاوی فهرست کامل سهام و شاخص های بازار جهان عرب است. عنوان این صفحه «روزنامه ای در درون یک روزنامه» است. مهم ترین وجه مشخصه روزنامه الحیات این است که در آن ترجمه جایی ندارد و اگر حتی مقاله ای از یک نویسنده خارجی چاپ شود به صورت ترجمه نیست.
در قسمت بالای صفحه نخست وزیر لوگوی روزنامه الحیات، شعار معروف «ان الحیاه عقیده و جهاد» نقش بسته است.
تاریخچه
روزنامه الحیات در ۲۸ ژانویه ۱۹۴۶در بیروت تاسیس شد و به سرعت به یکی از مشهورترین و معتبرترین نشریات جهان عرب تبدیل شد. بنیانگذار و سردبیر این روزنامه «کامل مروه» بود که در سال ۱۹۶۶ در دفتر کار خود به قتل رسید. اولین شماره روزنامه الحیات، در پایان جنگ جهانی دوم و در آستانه بیرون رفتن نیروهای فرانسه از لبنان، به عنوان پنجاه و ششمین روزنامه در لبنان منتشر شد. روزنامه الحیات از همان بدو تاسیس، دیدگاهی مستقل و پایگاه معنوی و مالی استواری داشت و از نظر خبر و گزارش مورد اطمینان بود و خوانندگان فراوانی داشت. نخستین سرمقاله آن با عنوان «قل کلمتک وامش» حرفت را بزن و برو با امضای کامل مروه، صاحب امتیاز و سردبیر آن به چاپ رسید. کامل مروه زبان های انگلیسی، آلمانی و فرانسه را به خوبی می دانست و هنگامی که این روزنامه را تاسیس کرد، تنها ۳۱سال داشت، اما از پشتوانه چهارده سال کار مطبوعاتی برخوردار بود. وی کار مطبوعاتی خود را در سال ۱۹۳۲ در سن هفده سالگی در روزنامه «النداء»، ارگان حزب «حزب النداء القومی » متعلق به «ریاض الصلح»، رئیس نخستین حکومت لبنان مستقل، در سال ۱۹۴۳ آغاز کرد. او تا سال ۱۹۳۷ که مقام های کشور قیم یعنی فرانسه این روزنامه ملی و استقلال جو را تعطیل کردند، به کار نویسندگی و دبیری در این روزنامه و رسیدگی به کار نشر آن ادامه داد. در این سال مروه به دعوت «جبران توینی» صاحب امتیاز روزنامه النهار به این روزنامه منتقل شد. مروه در سال ۱۹۳۹به همراه یکی از برجستگان مطبوعات ادبی به نام «فواد حبیش»، هفته نامه «الحرب الجدیده المصوره» را منتشر ساخت که با استقبال زیادی روبه رو شد. او در سال ۱۹۴۱ مجبور به ترک لبنان شد و در سال ۱۹۴۶ پس از بازگشت، روزنامه الحیات را تاسیس کرد. مروه تحریریه روزنامه خود را برعهده پنج نفر که خود ششمین آنها بود، واگذار کرد و در گزینش هیات تحریریه روزنامه، به مذهب هیچ گونه توجهی نکرد و با این که خود شیعه بود، اعضای هیات تحریریه را از مسلمان سنی و شیعه و مسیحی انتخاب کرد. یکی از این افراد حسین مروه از خویشان او بود که از نظر اعتقادی، لائیک بود ولی اعتقادات خود را در مورد ضدیت با دین مطرح نمی کرد و کامل مروه هیچ مشکلی ندید که از او در تحریریه استفاده کند. وی همچنین از برخی برجستگان جنبش ملی عرب از جمله ریاض الصلح، طه الهاشمی، رشید عالی الکیلانی، جمیل مردم بک، سعدالله الجابری و اکرم زعیتر که به عنوان «نویسنده بزرگ عرب» معرفی شد، خواست تا در رویدادهای بزرگ برای الحیات مقاله بنویسند.
سیاست های «کامل مروه»
کامل مروه و روزنامه الحیات تلاش داشتند که برای روزنامه نویسی و سیاست معیار مشترکی بیابند و آن معیار به گفته او این بود که اصل رویدادها مشخص شوند و ریشه ها و حقایق از رویدادهای گذرا و از صور ظاهری آنها جدا شوند. او برنامه سیاسی و مطبوعاتی خود را در بیستمین سالگرد انتشار روزنامه اش در سال ۱۹۶۶ چنین خلاصه کرد: آگاه کردن مردم عرب به حقایق و پیامد های سیاسی و اقتصادی و جهانی استقلال. او از همان شماره نخست در سرمقاله، روزنامه را به یک جنبش اصلاح طلبانه گستاخ برای حل مشکلات داخلی با «ذهنیت کشوری مدرن» و نه با «ذهنیت حکومتی» فرا خواند.
طی سال های نخست روزنامه الحیات، اخبار احزاب سیاسی و سازمان های جوانان، اخبار نوسان های اقتصادی و مالی، مسائل مذهبی، دستگاه های اداری، نظامی، مسائل رسانه ای و ارتباطات و... را همراه با تفسیر منتشر می کرد. همچنین برای اخبار عربی و منطقه ای و جهانی فضای زیادی را در روزنامه اختصاص می داد. چه بسا در صفحه اول خود، فقط به یک خبر می پرداخت. از سال ۱۹۵۰ این روزنامه خبر و تفسیر را از هم تفکیک کرد به طوری که ستونی با عنوان «همراه با سیاست جهانی» را به یکی از دبیران خود به نام «باسیل دقاق» واگذار کرد. در بخش دیگری نیز با عنوان «دنیا العرب جهان عرب» به تفسیر رویدادهای جهان عرب می پرداخت. به این ترتیب الحیات تبدیل به روزنامه ای خبری و تفسیری شد. جدا کردن خبر و تفسیر از دلایل برجسته شدن این روزنامه در آن تاریخ بود. کامل مروه در زمینه چاپ نیز به نو آوری هایی دست زد از جمله عنوان روزنامه را به رنگ سرخ درآورد و تعداد صفحات روزنامه را از چهار به هشت صفحه افزایش داد. همچنین برای بالا بردن درآمد روزنامه از یکی از پیشگامان کار آگهی در لبنان یعنی «منیر طقشی» دعوت کرد تا برای روزنامه آگهی جمع آوری کند. از این رو منیر طقشی نخستین مدیر آگهی یک روزنامه لبنانی شد. تا سال ۱۹۶۶ تعداد نویسندگان، ویراستاران و خبرنگاران روزنامه الحیات در لبنان به هشتاد نفر رسید و در رده موسسه های فرهنگی بزرگ که در آن هنگام شمار آنها کم بود، قرار گرفت. مروه یکی از نخستین روزنامه نگاران عرب بود که به نقش سیاست های منطقه ای در شکل دادن به سیاست های عربی وجهت دادن به آنها توجه می کرد از این رو از روزنامه نویسان کارآزموده بومی در پاکستان و ترکیه، تونس، عمان، عربستان، عراق و مصر خواست تا برای روزنامه الحیات گزارشگری کنند. با این سیاست ها بود که تعداد خوانندگان این روزنامه در لبنان و کشورهای عربی از جمله عربستان، عراق و اردن بالا رفت و شمارگان آن در لبنان به هشت هزار نسخه و در سه کشور مذکور در مجموع به هفده هزار نسخه رسید.
کامل مروه در ۱۶ مه ۱۹۶۶ با اسلحه یک جوان بیروتی که دارای گرایش ناصری بود، ترور و کشته شد. روزنامه الحیات پس از ترور کامل مروه با نظارت بیوه وی و معاونت «زهدی الجافر» روزنامه نویس سعودی و سپس با معاونت بکر فرزند کامل مروه تا سال ۱۹۷۶ که دستخوش تعطیلی شد، به کار خود ادامه داد. در این سال یعنی ده سال بعد از مرگ کامل مروه، وقتی جنگ داخلی لبنان شروع شد و در لبنان دیگر تحمل مطبوعات آزاد وجود نداشت، انتشار آن متوقف شد. در سال ۱۹۷۶ به دنبال رویدادهای سیاسی عربی و جنگ های داخلی و عربی و منطقه ای، مطبوعات لبنان نیز تحت تاثیر قرار گرفتند. بسیاری از خوانندگان روزنامه الحیات که از آگاهان و برگزیدگان اجتماعی و سیاسی بودند، مجبور به ترک لبنان شدند در نتیجه روزنامه الحیات ارتباط خود با مخاطبینش را از دست داد و انتشار آن متوقف شد. این وقفه در انتشار، دوازده سال به طول انجامید و در نوامبر ۱۹۸۸ روزنامه الحیات با حضور جمیل فرزند کامل مروه و گروهی از دوستان کامل مروه در هیات تحریریه آن، انتشار مجدد خود را در لندن آغاز کرد.
الحیات در دوره جدید
در سال ۱۹۸۸ روزنامه الحیات مجددا در لندن شروع به انتشار کرد و اعتبار خود را به خاطر انتشار اخبار موثق و دیدگاه های مستقل در عرض یک سال دوباره برقرار کرد.
بخش عمده مالکیت روزنامه الحیات در سال ۱۹۹۰ در دست خالدبن سلطان بن عبدالعزیز شاهزاده عربستان سعودی قرار گرفت. او ۷۰درصد سهام الحیات را خرید و ۲۵درصد آن نیز در مالکیت جمیل مروه باقی ماند. مشارکت این دو ناشر قدیم و جدید، تداوم روزنامه الحیات را بر سنت های پیشین خود تضمین کرد که همان دقت و امانت در نقل خبر و افزایش منابع و سنجش آنها با یکدیگر بود. الحیات استقلال سیاسی خود را نیز با گزینش حدود صد روزنامه نگار حرفه ای تضمین کرد. تعداد دفاتر روزنامه هنگام ازسرگیری انتشار چهار بود که همه در کشورهای عربی بودند اما تعداد آنها به۱۲ دفتر در کشورهای بزرگ اروپایی، آمریکایی و کشورهای عربی رسید. بدین ترتیب شمار نویسندگانی که به گونه ای با الحیات با نوشتن گزارش همکاری می کردند، در دو سال نخست پس از شروع دوباره به کار به ۱۶۰۰ نفر رسید. فروش روزنامه در هر روز از هفت روز هفته بدون تعطیلی به سی هزار نسخه رسید. کشورهای عضو بازار مشترک اروپا که محل کوچ نخبگان عرب هستند در بالای لیست فروش روزنامه قرار داشتند و فروش روزنامه در آنها روزانه به ۱۲ هزار نسخه می رسید. عربستان سعودی با ۸ تا ۱۰ هزار نسخه رتبه دوم را دارا بود و مصر با ۳ هزار نسخه، سومین بازار فروش این روزنامه محسوب می شد. درآمد این روزنامه طی سه سال نخست از راه آگهی حدود ۴ میلیون دلار آمریکا بود. خالدبن سلطان به عنوان صاحب امتیاز جدید روزنامه الحیات، «جهاد الخازن» را به سمت رئیس هیات تحریریه روزنامه منصوب کرد. جهاد الخازن فلسطینی و مدتی سردبیر روزنامه «الشرق الاوسط»، متعلق به عربستان سعودی بود. خالد بن سلطان طی بیانیه ای در سال ۱۹۹۰ اصول کار روزنامه الحیات را چنین اعلام کرد: رسالت مطبوعات، انتقال اطلاعات درست و راست با ارائه تحلیلی علمی است. این روزنامه باید همچنان یک روزنامه عربی آزاد و مستقل باشد.
اما واقعیت این است که خالد بن سلطان در نظر داشت از این روزنامه در جهت تحکیم قدرت سیاسی خود در پادشاهی عربستان سعودی استفاده کند. در سال ۱۹۹۳ هنگامی که مجله «تایم» آمریکا، شاه فهد را به عنوان مرد سال انتخاب کرد و روزنامه الحیات طی مقاله ای این اقدام را مورد انتقاد قرار داد حکومت سعودی این مقاله را به عنوان ضربه ای علیه پادشاهی سعودی تلقی و توزیع روزنامه الحیات را به مدت ۳۰ روز در عربستان ممنوع کرد. تا سال ۱۹۹۹تعداد دفاتر روزنامه الحیات به ۱۲ رسید و ده ها گزارشگر نیز در سراسر جهان داشت که برای روزنامه گزارش می فرستادند. دفتر روزنامه الحیات در طول دهه گذشته تلاش کرد دایره های اخبار سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، علمی و ورزشی خود را افزایش دهد. در حال حاضر این روزنامه دارای بخش های سیاسی، فرهنگی، تجاری، تبادل نظر، ورزش و ضمایم هفتگی است. مهمترین ضمایم هفتگی آن عبارتند از: تیارات ضمیمه سیاسی، آفاق ضمیمه فرهنگی، الشبابجوانان، المجتمعجامعه و المراهزن، تراثمیراث، اسرهخانواده، صحافه العالم مطبوعات جهان و السینما. تعداد صفحات روزنامه نیز از ۱۲صفحه به ۲۸ صفحه افزایش یافته است. صفحات سیاسی و گزارشی در ابتدای روزنامه قرار دارد، سپس صفحات اندیشه و تحقیقات میدانی و منطقه ای، اقتصادی، ورزشی و در نهایت صفحه آخر قرار می گیرد. اکنون موسسه «دارالحیات» آنچنان توسعه یافته که علاوه بر روزنامه، مجله هفتگی «الوسط» و مجله «لها» مخصوص زنان و مجله مشهور «الرجال» مخصوص مردان را نیز زیر پوشش خود دارد. همچنین این روزنامه با شبکه تلویزیونی «ال بی سی» لبنان ارتباط تنگاتنگی دارد. به این ترتیب می توان به صراحت گفت که روزنامه الحیات امروز توانسته است، آنچه را که پس از ترور بنیانگذارش از دست داده بود، جبران کند. کار تولیدی، مستقل و حرفه ای الحیات موجب شده تا طی پنجاه سال گذشته این روزنامه به یکی از منابع خبری معتبر در جهان تبدیل شود. علاوه بر گزارش های سیاسی دقیق و به روز، پژوهش ها و مصاحبه های کم نظیر، این روزنامه را در صدر نشانده است. توجه ویژه به جریانات اسلام گرا، از بن لادن گرفته تا جریانات سیاسی و دینی تشیع، این روزنامه را در کار خود منحصر به فرد کرده است. پایگاه خبری و اطلاع رسانی الحیات در جهان عرب آنچنان اهمیتی دارد که به طور مثال «طرح خاورمیانه بزرگ» ابتدا در این روزنامه چاپ شد و سپس به اطلاع دولتمردان عرب و غیرعرب رسید. روزنامه الحیات همواره پیشتاز جریانات نوگرا و روشنفکری عرب بوده است و از بیان حقایق واهمه ای به خود راه نداده است و شاید به همین دلایل بوده است که در سال ۱۹۹۷ چندین بمب پاکتی به دفاتر روزنامه در لندن، ریاض، واشینگتن و نیویورک رسیده و منفجر شد ولی کسی یا گروهی مسئولیت آن را برعهده نگرفت. هم اکنون الحیات روزنامه ای است که روشنفکران و طبقه متوسط آن را می خوانند و روزنامه پیشرفته ای است که پلورالیسم در آن تا حد زیادی مد نظر قرار می گیرد. الحیات تنها روزنامه مهم در عربستان سعودی محسوب می شود و گزارش هایی را چاپ می کند که در روزنامه های داخل عربستان به چاپ نمی رسد. مسائل مربوط به بنیادگرایی اسلامی و چپ گرایان نیز توسط نویسندگان الحیات، در این روزنامه مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. در حال حاضر سردبیر این روزنامه «غسان شربل» و معاون او «عبدالوهاب بدرخان» است. این روزنامه مانند سایر روزنامه های فراملیتی تعطیلی ندارد و روزهای تعطیل هم منتشر می شود.
زهرا بزرگ زاده شهدادی
به نقل از روزنامه شرق ۱/۶/۸۵