فرهنگ رسانه

فصلنامه تحلیلی و پژوهشی ارتباطات اجتماعی

فرهنگ رسانه

فصلنامه تحلیلی و پژوهشی ارتباطات اجتماعی

خشونت و وحشت در رسانه ها(۶)

پوشش‌ خبری‌ فعالیت‌های‌ تروریستی‌
‏ پژوهشگران‌ خلاصه‌ای‌ از مطالعات‌ مربوط‌ به‌ پوشش‌ خبری‌ تروریسم‌ در مطبوعات‌ و مطالب‌ عنوان‌ شده‌ در کنفرانس‌ها را ‏ارائه‌ کرده‌اند. کتابنامه‌ سال‌ 1986 که‌ از سوی‌ «طرح‌ تحقیقاتی‌ تروریسم‌ و رسانه‌های‌ خبری‏ ‏» تحت‌ نظارت‌ اتحادیه‌ ‏آموزش‌ روزنامه‌نگاری‌ و ارتباطات‌ جمعی‌‏ انتشار یافت‌، حاوی‌ 500 عنوان‌ مقاله‌ است‌. همچنین‌ در کتابنامه‌ سال‌ 1986 ‏که‌ از سوی‌ موسسه‌ رند‏ انتشار یافته‌، عناوین‌ حدود 90 کتاب‌ که‌ صرفاً به‌ بررسی‌ تروریسم‌ بین‌ المللی‌ اختصاص‌ دارد ‏ذکر شده‌ است‌.‏
‏ گرچه‌ تروریسم‌ دولتی‌ و غیردولتی‌ بیشترین‌ توجه‌ را به‌ خود جلب‌ کرده‌ است‌، باسیونی‌‏ ‏ (1982 ـ 1981) و دیگران‌ در ‏بررسی‌های‌ خود به‌ این‌ نتیجه‌ رسیده‌اند که‌ تعداد اقدامات‌ تروریستی‌ در محدوده‌ ملی به مراتب بیشتر از تروریسم ‏بین‌المللی‌ است‌. ترور افراد، بمب‌گذاری‌، آدم‌ ربایی‌ و خشونت‌ دولتی‌ در بسیاری‌ از کشورها ـ که‌ اغلب‌ هم‌ مسکوت‌ ‏گذاشته‌ می‌شوند ـ هزاران‌ بار بیشتر از عملیات‌ جنجال‌ برانگیز تروریسم‌ بین‌ المللی‌، قربانی‌ برجای‌ می‌گذارد. ‏
‏ ورث‌ ـ هوف‏ ‏ (1983) نقش‌ پوشش‌ خبری‌ رویدادهای‌ تروریستی‌ در رسانه‌ها را با انتخاب‌ رویدادهای‌ خاص‌ و تبیین‌ ‏مسائل‌ برای‌ مردم‌ تشریح‌ کرده‌ است‌. پالتز ‏ ، فوزارد ‏ آیانیان‌‏ ‏ (1982) پوشش‌ خبری‌ روزنامه‌ نیویورک‌ تایمز در زمینه‌ ‏فعالیتهای‌ ارتش‌ جمهوری‌خواه‌ ایرلند، بریگادهای‌ سرخ‌ و نیروهای‌ آزادیبخش‌ ملی‌ را از اول‌ ژوئیه‌ 1977 تا 30 ژوئن‌ 1979 ‏بررسی‌ کردند و به‌ این‌ نتیجه‌ رسیدند که‌ این‌ اتهام‌ که‌ پوشش‌ خبری‌ این‌ مسائل‌، سبب‌ مشروعیت‌ بخشیدن‌ به‌ ‏آرمان‌های‌ سازمان‌های‌ تروریستی‌ می‌شود، کاملاً بی‌اساس‌ است‌. درست‌ برخلاف‌ این‌ ادعا، در 70 درصد از خبرها و ‏گزارش‌های‌ نیویورک‌ تایمز درباره‌ فعالیت‌های‌ تروریستی‌، هیچ‌ نوع‌ اشاره‌ای‌ به‌ آرمان‌ و اهداف‌ تروریست‌ها نشده‌ و تقریباً ‏در 75 درصد از خبرها، حتی‌ نام‌ سازمان‌ و هواداران‌ آنها نیز برده‌ نشده‌ است‌ و تنها در 7 درصد ازخبرها که‌ نام‌ سازمانها ‏ذکر شده‌،این‌ نام‌ها در لابه‌لای‌ اظهارات‌ مقامات‌ و مسؤولین‌ گم‌ شده‌ است‌.‏
‏ در یک‌ بررسی‌ تکمیلی‌ درباره‌ اخبار شبکه‌های‌ تلویزیونی‌ آمریکا، حذف‌ دائمی‌ علت‌ و انگیزه‌ اقدمات‌ تروریستی‌ و نسبت‌ ‏دادن‌ تزلزل‌ روانی‌ به‌ تروریست‌ها و رهبران‌ آنها مورد توجه‌ قرار گرفته‌ است‌. اقدامات‌ تروریستی‌ علیه‌ کشورهای‌ دیگر در ‏مقایسه‌ با اقداماتی‌ که‌ علیه‌ آمریکا صورت‌ گرفته‌ انعکاس‌ بیشتری‌ داشته‌ است‌. پژوهشگران‌ در بررسی‌های‌ خود به‌ ‏این‌ نتیجه‌ رسیدند که‌ رسانه‌های‌ خبری‌ چنین‌ وانمود می‌کنند که‌ با افراد دیوانه‌ نمی‌توان‌ وارد مذاکره‌ شد.‏
‏ نایت‏ ‏ و دین‏ ‏ (1982) گزارش‌ جامعی‌ تهیه‌ کردند تا نشان‌ دهند که‌ چگونه‌ پوشش‌ خبری‌ کانادا در مورد تسخیر و باز ‏پس‌گیری‌ سفارت‌ ایران‌ در لندن‌ از مردان‌ مسلح‌ عرب‌، کمک‌ کرد که‌ استفاده‌ از خشونت‌ بوسیله‌ واحد ویژة‌ نیروی‌ هوایی‌ ‏انگلیس‌، مشروعیت‌ پیدا کند. رسانه‌ها درفرایند تبدیل‌ جنایت‌ و مجازات‌ به‌ یک‌ رویداد خبری‌ مصور تا حدودی‌ کارکرد ‏اخلاقی‌ و سیاسی‌ و بطور خلاصه‌ ایدئولوژیک‌ پیدا کردند، چیزی‌ که‌ قبلاً از طریق‌ رؤیت‌ خود حادثه‌ حاصل‌ می‌شد. این‌ دو ‏پژوهشگر معتقدند، تصادفی‌ نیست‌ که‌ خشونت‌ و وحشت‌، اعمال‌ مجازاتهای‌ عمومی‌ به‌ عنوان‌ مظهر ایدئولوژی‌ و قدرت‌ ‏حکومت‌ را غیر ضروری‌ ساخته‌ است‌. ‏
‏ هرمن‌‏ ‏ و برودهد ‏ (1989) در بررسی‌های‌ دقیق‌ خود از ماجرای‌ ارتباطات‌ بلغاری‌ در محاکمه‌ مهمت‌ علی‌ آکا، ‏رسانه‌ها را به‌ دنباله‌ روی‌ از قدرت‌ حاکم‌، متهم‌ ساختند. با وجود تبرئه‌ شدن‌ مظنونین‌ در دادگاه‌، رسانه‌های‌ خبری‌ با ‏دنبال‌ کردن‌ یک‌ رشته‌ شواهد و مدارک‌ ساختگی‌ و ارائه‌ اطلاعات‌ نادرست‌ در سطح‌ وسیع‌، اسطوره‌ای‌ نهادین‌ از ‏سودمندی‌ بی‌پایان‌ ایدئولوژیک‌ خلق‌ کردند.‏
‏ بررسی‌های‌ بی‌شماری‌ در زمینه‌ تروریسم‌ در ایتالیا صورت‌ گرفته‌ است‌. مورچلینی‌‏ ‏ (1982) در بررسی‌ محتوای‌ ‏برنامه‌های‌ تلویزیونی‌ ایتالیا به‌ این‌ نتیجه‌ رسید که‌ طی‌ سال‌های‌ 1980تا1981 اخبار مربوط‌ به‌ رویدادهای‌ تروریستی‌ 2 ‏درصد این‌ برنامه‌ها را به‌ خود اختصاص‌ داده‌اند. سیلج ‏‌ (1978) رابطه‌ بین‌ رسانه‌ها و نیروهای‌ سیاسی‌ را در پوشش‌ ‏خبری‌ ربودن‌ و قتل‌ آلدو مرو بررسی‌ کرده‌ است‌. ایوزیا ‏ ‏ وپریولا ‏ ‏ (1984) در یک‌ بررسی‌ تطبیقی‌، پوشش‌ خبری‌ ‏مطبوعات‌ و تلویزیون‌ ایتالیا را در 1980 و 1983 قبل‌ و بعد از قتل‌ دوتن‌ از قضات‌ جزیره‌ سیسیل‌ و ژنرال‌ دالا ‏چیه‌سا رئیس‌ پلیس‌ پالرمو در سپتامبر 1982 که‌ از سوی‌ مافیا انجام‌ گرفت‌، ارزیابی‌ کرده‌اند. درپی‌ این‌ رویدادها، ‏پوشش‌ خبری‌ مربوط‌ به‌ مافیا در تلویزیون‌ ایتالیا به‌ سه‌ برابر و در مطبوعات‌ این‌ کشور به‌ دو و نیم‌ برابر افزایش‌ یافت‌. در ‏سال‌ 1983 استفاده‌ ازعکس‌ و فیلم‌های‌ کوتاه‌ نیز افزایش‌ یافت‌. مطبوعات‌ و تلویزیون‌ سیسیل‌ در گزارش‌های‌ خود ‏برداشت‌ دولت‌ از این‌ رویدادها را منعکس‌ کردند.‏
‏ بحران‌ ناشی‌ از تروریسم‌ در ایتالیا و پوشش‌ خبری‌ آن‌ در مطبوعات‌، آن‌گونه‌ که‌ تروریست‌ها انتظار داشتند به‌ اختناِ ‏شدید یا تغییر حکومت‌ منجر نشد. سیاسیا ‏ در کتاب‌ خود با عنوان‌ «ماجرای‌ مورو» (1986) چنین‌ نتیجه‌گیری‌ می‌کند ‏که‌ برخلاف‌ انتظار تروریست‌ها که‌ قصد متزلزل‌ ساختن‌ حکومت‌ را داشتند، ربودن‌ و قتل‌ آلدومورو به‌ تقویت‌ و انسجام‌ ‏دولت‌ منجر شد. بریگادهای‌ سرخ‌، آلدومورو نخست‌ وزیر وقت‌ ایتالیا و طراح‌ همکاری‌ تاریخی‌ احزاب‌ کمونیست‌ و دمکرات‌ ‏مسیحی‌ را از پای‌ درآوردند. به‌ علت‌ موضع‌گیری‌ شدید این‌ دو حزب‌ به‌ویژه‌ حزب‌ کمونیست‌ علیه‌ تروریسم‌ و به‌ علت‌ ‏وابستگی‌ روزنامه‌های‌ ایتالیا به‌ احزاب‌ این‌ کشور، بریگاردهای‌ سرخ‌ نتوانستند از اقدام‌ تروریستی‌ خود بهره‌ برداری‌ ‏سیاسی‌ کنند.‏
‏ اوزیگین‌‏ ‏ (1986) در مطالعه‌ خود به‌ نتایج‌ متفاوتی‌ رسید. وی‌ محتوای‌ مطبوعات‌ ترکیه‌ رادر سه‌ مقطع‌ سیاسی‌ در ‏فاصله‌ 1976 تا 1980 ـ که‌ با تغییر دولت‌ دراین‌ کشور همراه‌ بود ــ بررسی‌ کرد. وی‌ در بررسی‌های‌ خود متوجه‌ شد که‌ ‏واژه‌های‌ تروریست‌ و آنارشیست‌ (هرج‌ و مرج‌ طلب‌) به‌ عنوان‌ دو واژه‌ مترادف‌ و در اشاره‌ به‌ فعالیت‌های‌ سیاسی‌ ‏چپ‌گرایانه‌ از سوی‌ نشریات‌ راست‌ و میانه‌روی‌ ترکیه‌ مورد استفاده‌ قرار گرفته‌ است‌. این‌ نوع‌ روزنامه‌ها در عین‌ حال‌ از ‏انعکاس‌ اعتراض‌های‌ سیاسی‌ نه‌ چندان‌ خشن‌، تظاهرات‌ و جنبش‌ها اکراه‌ داشته‌اند. یک‌ روزنامه‌ چپ‌گرا عاملان‌ ‏دست‌راستی‌ خشونت‌ را تروریست‌ می‌نامد اما برای‌ پوشش‌ خبری‌ اعتصابات‌ و تظاهرات‌ سیاسی‌ از این‌ واژه‌ استفاده‌ ‏نمی‌کند، هر چند که‌ تعداد این‌گونه‌ اعتراضات‌ به‌ مراتب‌ بیشتر است‌.‏
‏ در یک‌ مقطع‌ زمانی‌، عنوان‌ تروریست‌ آن‌ چنان‌ با خشونتِ چپ‌ گرایانه‌ عجین‌ شده‌ بود که‌ نشریات‌ چپ‌گرا استفاده‌ از ‏این‌ واژه‌ را متوقف‌ کردند. سرانجام‌، پوشش‌ خبری‌ رسانه‌ها به‌ بی‌اعتباری‌ دولت‌ چپ‌ میانه‌ و هموار شدن‌ راه‌ برای‌ روی‌ ‏کارآمدن‌ دولت‌ نظامی‌ منجر شد. بافت‌ سیاسی‌ و رسانه‌ای‌ ترکیه‌ برخلاف‌ ایتالیا، ضمن‌ ایفای‌ نقش‌ عادی‌ خود در جهت‌ ‏تقویت‌ دولت‌ به‌ جای‌ تقویت‌ قدرت‌ تروریستی‌، از تروریسم‌ بهره‌برداری‌ سیاسی‌ نیز کرد.‏
‏ بحران‌های‌ ناشی‌ از گروگانگیری‌ ‏
‏ آلتید‏ ‏ (1985 و 1982) پوشش‌ خبری‌ بحران‌ گروگان‌گیری‌ آمریکایی‌ها در ایران‌ را در سال‌ 1980 در شبکه‌های‌ ‏تلویزیونی‌ آمریکا بررسی‌ کرده‌ است‌. وی‌ به‌ این‌ نتیجه‌ رسید که‌ مشابهت‌ بین‌ پوشش‌ خبری‌ شبکه‌های‌ تلویزیونی‌ به‌ ‏حدی‌ بود که‌ می‌شد آنها را به‌ عنوان‌ خبر منتشره‌ از سوی‌ یک‌ ایستگاه‌ تلویزیونی‌ سراسری‌ تلقی‌ کرد. در خلال‌ این‌ ‏رویداد، دانشجویان‌ ایرانی‌ در آمریکا بیش‌ از تحولات‌ و رویدادهای‌ داخل‌ ایران‌ مورد توجه‌ مردم‌ آمریکا قرار گرفتند. به‌ اعتقاد ‏این‌ پژوهشگر، شبکه‌های‌ رادیو ـ تلویزیونی‌ آمریکا در اخبار و گزارش‌های‌ خود کمک‌ چندانی‌ به‌ درک‌ تاریخی‌ و سیاسی‌ ‏ماجرای‌ گروگانگیری‌ نکردند.‏
‏ پالمرتن‌‏ ‏ (1985) در بررسی‌های‌ خود تأثیر پوشش‌ خبری‌ رسانه‌ها برنمایندگان‌ ونهادهای‌ دولتی‌ را مورد ارزیابی‌ قرار ‏داد. پالمرتن‌ در مطالعات‌ خود به‌ این‌ نتیجه‌ رسید که‌ به‌ رغم‌ تأثیر اقدامات‌ اتخاذ شده‌ از سوی‌ دولت‌ آمریکا بر سرنوشت‌ ‏گروگانها، دولت‌ نتوانست‌ جریان‌ رویدادها را تحت‌ کنترل‌ خود درآورد. لارسون‌ (1986) بررسی‌ جامع‌تری‌ دراین‌ زمینه‌ انجام‌ ‏داده‌ است‌. وی‌ در بررسی‌های‌خود، پوشش‌ خبری‌ تلویزیون‌ آمریکا را در مورد رویدادهای‌ ایران‌ از پیش‌ از پیروزی‌ انقلاب‌ تا ‏پایان‌ بحران‌ گروگانگیری‌ مطالعه‌ کرده‌ است‌. در بررسی‌ پوشش‌ خبری‌ تلویزیون‌ آمریکا در خلال‌ شش‌ سال‌ آخر حکومت‌ ‏شاه‌، وی‌ متوجه‌ شد، که‌ در اخبار جسته‌ و گریخته‌ای‌ که‌ درباره‌ ایران‌ از تلویزیون‌های‌ آمریکا پخش‌ می‌شد دو موضوع‌ ‏نفت‌ و اسلحه‌ مورد تأکید قرار می‌گرفت‌. در اخبار شبکه‌های‌ تلویزیونی‌ آمریکا خبرهای‌ مربوط‌ به‌ بازدید مقام‌های‌ بلند ‏پایه‌ دو کشور انعکاس‌ می‌یافت‌ و در موارد معدودی‌ که‌ به‌ تظاهرات‌ و رویدادهای‌ خشونت‌آمیز توجه‌ می‌شد، این‌ گونه‌ ‏حوادث‌ به‌ گروههای‌ ناشناس‌ ضد شاه‌ یا چریکهای‌ مارکسیست‌ نسبت‌ داده‌ می‌شد. نشانه‌های‌ بی‌ثباتی‌ داخلی‌ عموماً ‏نادیده‌ گرفته‌ می‌شد و اخبار و گزارش‌های‌ رسانه‌های‌ خبری‌ آمریکا در قبال‌ ایران‌ به‌ندرت‌ از خط‌ مشی‌ دولت‌ آمریکا ‏نسبت‌ به‌ ایران‌ فراتر می‌رفت‌.‏
‏ دیدار رسمی‌ شاه‌ از کاخ‌ سفید در نوامبر سال‌ 1977 به‌ نقطه‌ عطفی‌ تبدیل‌ شد. پخش‌ رویدادهای‌ مربوط‌ به‌ این‌ دیدار ‏از تلویزیون‌های‌ آمریکا با نمایش‌ صحنه‌هایی‌ همراه‌ بود که‌ نتایج‌ سیاسی‌ مخربی‌ درپی‌ داشت‌، از جمله‌ استفاده‌ از گاز ‏اشک‌ آور برای‌ سرکوب‌ تظاهراتی‌ که‌ به‌ هنگام‌ استقبال‌ کارتر از شاه‌ در محوطة‌ چمن‌ کاخ‌ سفید برپا شده‌ بود. بینندگان‌ ‏تلویزیون‌ به‌ چشم‌ خود دیدند که‌ چگونه‌ رئیس‌ جمهوری‌ آمریکا و شاه‌ ایران‌ و دیگر شخصیت‌های‌ بلند پایه‌ و ارباب‌ جراید ‏تلاش‌ می‌کردند تا خود را از تأثیر گازهای‌ اشک‌ آور مصون‌ نگه‌دارند.‏
‏ هر چند پوشش‌ خبری‌ رسانه‌های‌ آمریکایی‌ در قبال‌ رویدادهای‌ ایران‌ همچنان‌ اندک‌ و پراکنده‌ بود، اما شبکه‌های‌ ‏تلویزیونی‌ آمریکا توجه‌ خود را به‌ جناح‌ مخالف‌ و فعالیت‌های‌ پلیس‌ مخفی‌ ایران‌ معطوف‌ و همچنان‌ شاه‌ را به‌ عنوان‌ یک‌ ‏دوست‌ و متحد نزدیک‌ آمریکا معرفی‌ کردند. درپی‌ اوج‌گیری‌ خشونت‌های‌ ضد دولتی‌، شبکه‌های‌ تلویزیونی‌ آمریکا ‏خبرنگاران‌ خود را به‌ تهران‌ گسیل‌ داشتند. اعزام‌ خبرنگاران‌ سبب‌ شد تا شبکه‌های‌ تلویزیونی‌ آمریکا به‌ منابع‌ خبری‌ ‏بهتری‌ دسترسی‌ یابند. این‌ اقدام‌ در عین‌ حال‌ سبب‌ شد تا شبکه‌های‌ تلویزیونی‌ آمریکا نقش‌ فعال‌تری‌ در شکل‌ دادن‌ ‏رویدادها ایفا کنند و بیش‌ از گذشته‌ در معرض‌ رویدادها و کسانی‌ قرار گیرند که‌ خبر ساز بودند. ‏
‏ دراواخر سال‌ 1978، خبرهای‌ رسیده‌ از پاریس‌، آیت‌ الله‌ خمینی‌ را به‌ رویدادهای‌ ایران‌ پیوند می‌داد. پوشش‌ مستقیم‌ ‏تحولات‌ ایران‌ در رسانه‌های‌ خبری‌ آمریکا، تا زمان‌ اشغال‌ سفارت‌ از سوی‌ دانشجویان‌ ایرانی‌ و گروگان‌ گرفتن‌ آمریکاییان‌ ‏رو به‌ کاهش‌ گذاشت‌. درپی‌ اشغال‌ سفارت‌ و ماجرای‌ گروگانگیری‌ برای‌ مدتی‌ بیش‌ ازیکسال‌ تقریباً یک‌ سوم‌ حجم‌ اخبار ‏شبکه‌های‌ تلویزیونی‌ آمریکا به‌ ایران‌ اختصاص‌ داشت‌.‏
‏ بیش‌ از یک‌ سوم‌ (36 درصد) اخبار را گزارش‌های‌ تصویری‌ مستقیم‌ تشکیل‌ می‌داد و اخبار تلویزیون‌ به‌ اصلی‌ترین‌ کانال‌ ‏ارتباطی‌ دولت‌ آمریکا و ایران‌ تبدیل‌ شد. دست‌اندرکاران‌ خبر شبکه‌های‌ تلویزیونی‌، مسوولیت‌ غیر رسمی‌ اظهارات‌، ‏گفتگوها و موضع‌ گیریهای‌ حساس‌ سیاسی‌ را که‌ با سرنوشت‌ گروگانها ارتباط‌ پیدا می‌کرد برعهده‌ گرفتند.‏
‏ آن‌ گونه‌ که‌ آدمز‏ ‏ (1985) نوشته‌ است‌ بحران‌ گروگانگیری‌ 1985 در بیروت‌ تاحدودی‌ تکرار رویدادهای‌ ایران‌ بود. در پی‌ ‏بمب‌ گذاری‌ در مقر تفنگداران‌ آمریکا و ربودن‌ چندین‌ خبرنگار، بیشتر رسانه‌ها خبری‌ آمریکا دفاتر خود را در بیروت‌ تعطیل‌ ‏کردند. هنگامی‌که‌ هواپیمای‌ ربوده‌ شدة‌ خطوط‌ هوایی‌ تی‌ دبلیو اِی‌ (‏
T W A‏) در فرودگاه‌ به‌ زمین‌ نشست‌، تنها ‏خبرنگاران‌ محلی‌ بودند که‌ اقدام‌ به‌ پوشش‌ خبری‌ این‌ رویداد کردند. بلافاصله‌ پس‌ ازاین‌ حادثه‌ صدها خبرنگار خود را به‌ ‏محل‌ وقوع‌ حادثه‌ رساندند. خبرنگاران‌ شبکه‌های‌ تلویزیونی‌ برای‌ انجام‌ مصاحبه‌ با رهبران‌ مسلمان‌ و گروگانها به‌ تکاپو ‏افتادند. حدود یک‌ سوم‌ برنامه‌های‌ شبکه‌ تلویزیونی‌ اِی‌ بی‌ سی‌ به‌ گروگانها، 15 درصد به‌ رهبران‌ مختلف‌ مسلمان‌ و ‏‏12 درصد به‌ مقام‌های‌ آمریکایی‌ اختصاص‌ یافت‌. بررسی‌ اتوالر‏ ‏ (1987) در مورد بحران‌ بیروت‌ مؤید آن‌ است‌ که‌ بقیة‌ ‏شبکه‌های‌ تلویزیونی‌ آمریکا نیز اعداد وارقام‌ مشابهی‌ را ارائه‌ داده‌اند. وی‌ در بررسی‌ خود به‌ این‌ نتیجه‌ رسید که‌ ‏رسانه‌های‌ خبری‌ آمریکا توجه‌ اندکی‌ به‌ ابعاد فرهنگی‌، تاریخی‌ و دیگر عواملی‌ که‌ به‌ ربوده‌ شدن‌ هواپیمای‌ خطوط‌ ‏هوایی‌ تی‌دیلیو اِی‌ منجر شد، نشان‌ دادند.‏
‏ اودانل‏ ‏ (1987) به‌ بررسی‌ موضع‌ و موقعیت‌ رسانه‌ها در قبال‌ بحران‌ بیروت‌ پرداخته‌ است‌. وی‌ در نوشته‌های‌ خود به‌ ‏فرد فرندلی‌، مدیر اخبار شبکه‌ تلویزیونی‌ سی‌بی‌اس‌ استناد می‌کند که‌ معتقد است‌ رسانه‌ها در گرفتاری‌ها شریک‌ ‏هستند و همان‌ گونه‌ که‌ رئیس‌ جمهور درگیر مسأله‌ گروگانگیری‌ است‌، رسانه‌ها نیز در این‌ ماجرا که‌ دستور کار و سیر ‏حوادث‌ آن‌ از سوی‌ گروههای‌ خاصی‌ در خاورمیانه‌ رقم‌ زده‌ شده‌ است‌، درگیر هستند. متعاقباً هنری‌ کیسینجر وزیر ‏خارجه‌ پیشین‌ آمریکا خواستار تحریم‌ خبری‌ تروریست‌ها از سوی‌ رسانه‌های‌ آمریکا شد.‏
‏ البته‌ چنین‌ تحریمی‌ پیش‌ نیامد، اما در پی‌ ربوده‌ شدن‌ کشتی‌ ایتالیایی‌ اچیله‌ لارو و مصاحبه‌ با محمد ابوعباس‌ طراح‌ ‏اصلی‌ این‌ کشتی‌ ربایی‌ و دبیر کل‌ جبهه‌ آزادی‌ بخش‌ فلسطین‌ بار دیگر جنجال‌ مربوط‌ به‌ نقش‌ رسانه‌ها ابعاد تازه‌ای‌ ‏گرفت‌. مناقشه‌ بر سر این‌ موضوع‌ بود که‌ چه‌ کسی‌ باید تبلیغات‌ جنجال‌ برانگیز سیاسی‌ را کنترل‌ کند.‏
‏ بررسی‌ خشونت‌های‌ سیاسی‌ نشان‌ می‌دهد که‌ کنترل‌ غیرمستقیم‌ رسانه‌ها با وجود (یا شاید به‌ دلیل‌) فقدان‌ ‏جهت‌گیری‌ خاص‌ سیاسی‌، مناسب‌تر و در نتیجه‌ کارآمدتر از کنترل‌ مستقیم‌ مقام‌های‌ دولتی‌ است‌. حتی‌ در مواقعی‌ ‏که‌ تروریست‌ها افکار عمومی‌ را مجبور می‌کنند که‌ متوجه‌ اهداف‌ و آرمانهای‌ آنها شوند، کنترل‌ آنها بر تبلیغات‌ رسانه‌ها ‏اغلب‌ زودگذر و ناپایدار است‌. مطالعات‌ الیوت‌ (1987) نشان‌ می‌دهد که‌ خبرنگاران‌ چگونه‌ تلاش‌ می‌کنند تا دیدگاههای‌ ‏انتقادی‌ از سیاستهای‌ دولت‌ را به‌ حداقل‌ ممکن‌ برسانند. لول‌‏ ‏ (1987) در بررسی‌ پوشش‌ خبری‌ مطبوعات‌ از ماجرای‌ ‏ربودن‌ کشتی‌ تفریحی‌ اچیله‌ لارو و آدم‌ کشی‌ در آن‌ نشان‌ داد که‌ رسانه‌ها چگونه‌ مطالعه‌ مربوط‌ به‌ جنایت‌ بی‌منطق‌ و ‏شرارت‌آمیز را که‌ هدفی‌ جز انتقامجویی‌ ندارد بی‌ اعتبار ساختند. مطالعه‌ پیکارد (1987) در زمینه‌ مراحل‌ مختلف‌ پوشش‌ ‏خبری‌ رویدادهای‌ طولانی‌ نشان‌ داد که‌ چگونه‌ گزارش‌های‌ مستقیم‌ اولیه‌ به‌ سرعت‌ جای‌ خود را به‌ پوشش‌ خبری‌ الهام‌ ‏گرفته‌ ازخط‌ مشی‌ دولت‌ می‌دهد و اطلاعات‌ ارائه‌ شده‌ در مراحل‌ بعدی‌ رویداد، حتی‌ زمانی‌ که‌ اطلاعاتی‌ در مورد ‏سوابق‌ موضوع‌ موجود است‌، با توجه‌ به‌ دیدگاه‌ دولت‌ صورت‌ می‌گیرد.‏
‏ پالمرتن‌ (1983) به‌ بررسی‌ رابطه‌ میان‌ رسانه‌ها و تروریست‌ها پرداخته‌ است‌. یافته‌های‌ وی‌ در این‌ زمینه‌، بعدها از ‏سوی‌ دولینگ‌‏ ‏ (1986)بازی‌ با کلمات‌ و لفاظی‌ تعبیر شد. دولینگ‌ با معطوف‌ ساختن‌ توجه‌ خود به‌ مسأله‌ مجاهدانی‌ ‏که‌ برای‌ دستیابی‌ به‌ اهداف‌ سیاسی‌ خود به‌ تروریسم‌ روی‌ می‌آورند و قصد دگرگون‌ ساختن‌ جهان‌ را دارند اما فاقد ‏قدرت‌ لازم‌ برای‌ تحقق‌ اهداف‌ خود هستند، شیوه‌های‌ مختلفی‌ را که‌ تروریست‌ها برای‌ کسب‌ اعتبار و جلب‌ توجه‌ ‏رسانه‌ها به‌ کارمی‌گیرند مورد بررسی‌ قرار داده‌ است‌. هدف‌ تروریستها جلب‌ هوادار و گرفتن‌ امتیاز نیست‌ بلکه‌ آنها ‏تلاش‌ می‌کنند تا با نافرمانی‌ در برابر دولت‌ و وادار ساختن‌ حکومت‌ به‌ توسل‌ به‌ خشونت‌ و سرکوب‌ یا اقدامات‌ دیگری‌ که‌ ‏اعتبار دولت‌ را مخدوش‌ می‌کند، موجبات‌ تضعیف‌ آن‌ را فراهم‌ آوردند. به‌ هر حال‌، توانایی‌ رسانه‌ها در کنترل‌ اوضاع‌ در دراز ‏مدت‌ و پیوندهای‌ ارگانیک‌ بین‌ دولت‌ و رسانه‌ها سبب‌ می‌شود تا تبلیغات‌ تروریست‌ها در نهایت‌ به‌ نفع‌ زمامداران‌ تمام‌ ‏شود.‏

http://www.rasaneh.org/persian/page-view.asp?pagetype=research&id=5
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد